اختصاصی طرفداری - سال 1990 که لیورپول 18امین قهرمانی لیگ برتر را کسب کرد، هیچ کس فکر نمیکرد که این جام آخرین جامی است که این تیم قدرتمند و موفق در لیگ برتر کسب میکند، آخرین جام تا سالهای بسیار زیاد.
لیورپول هنوز 5 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا دارد، هنوز 18 بار قهرمان لیگ جزیره شده، هنوز پر افتخارترین تیم جام یوفا هست و هنوز هم به شاگردان راجرز میگویند پر افتخار ترین تیم انگلیس؛ اما تا کی؟ تا کی طرفداران این تیم افت کرده میتوانند به داشتن 5 جام در لیگ قهرمانان اروپا افتخار کنند و تا کی میتوانند بگویند که هنوز پر افتخار ترین لیگ جزیره هستند؟ همان طور که رکورد 18 قهرمانی در لیگ برتر به سادگی به دست منچستر یونایتد شکسته شد مطمئن باشید اگر وضع به همین منوال پیش برود بقیه افتخارات هم دیگر بی ارزش خواهند شد.
یک جای کار میلنگد. چطور تیمی که در نخستین سال تاسیسش قهرمان لیگ برتر شد به این روز افتاد؟ چطور تیمی که با شوتهای سهمگین جرارد کابوس هر تیمی در اروپا بود حالا حتی به جام یوفا هم راه پیدا نمی کند؟ چطور تیمی که وقتی 3-0 از میلان عقب بود و به قولی بازیکنانش هم قسم شدند تا قهرمان شوند، میلان را در دستانش له کرد حالا بازیکنانش رسیدن به لیگ قهرمانان را یک آرزو میدانند؟ نه این دوران افت نیست! دوران افت دو سال است، سه سال، چهار سال، نهایتا 5 سال؛ اما تیمی که 23 سال است قهرمان لیگ برتر نشده هم افت کرده؟ این ضعف است. ناتوانی است؛ به این نمیتوان گفت: "افت".
اما مشکل کار کجاست؟ لیورپول مشکلات زیادی دارد که یکی از مهمترین آنها نداشتن ثبات است. تیمی همانند منچستر یونایتد در عرض 23 سال از لیورپول جلو میزند و حال 20 قهرمانی در لیگ برتر دارد، به این میگویند ثبات. نه تیمی که یک بازی 6-0 میبرد، یک بازی 0-0 میکند و بازی بعدی را 3-1 میبازد و همین داستان ادامه دارد. ثبات یعنی فرگوسن! نمیدانم دقیقا چند سال است که مربی شیاطین سرخ است، اما به هر حال این قدر به او اطمینان داشتهاند که در این همه سال توانست این همه جام برای شاگردان به ارمغان بیاورد. نه تیمی که تا دالگلیش با چون و چرای هدایت لیورپول آشنا میشود، کنارش میزنند و راجرز را جانشینش میکنند.
مسئولان لیورپول عجله دارند، میخواهند هر چه زودتر دوباره همان لیورپول قدرتمند انگلیس شوند که قهرمان بی چون و چرای لیگ برتر بود و به همین خاطر نیز دائم مربی عوض میکنند، اما نمیدانند مشکل از مربی نیست، مشکل از خود بی لیاقتشان است. همین حالا موقعیت راجرز در فصل آینده روی نیمکت لیورپول مشخص نیست! همان مسئولانی که با فروش بازیکنان ستاره تیم و جایگزین کردن بازیکنانی که حتی نصف آن ستارهها هم توانایی ندارند به جای آنها، تیم را نابود کردند.
به حال این لیورپول باید گریه کرد. لیورپولی که در مدتی کوتاه از سلطان لیگ جزیره و تنها قهرمان مردم انگلیس به تیمی رده هفتم، هشتمی تغییر کرد که باید برای رفتن به لیگ اروپا دست به دامن معجزه شود.
مالکان باشگاه تقریبا هیچ کار مفیدی برای تیمی به بزرگی لیورپول نکردهاند جز این که دائما به بهانه این که روی قسمتهای دیگر باشگاه کار و سرمایه گذاری میکنند جایگزینی مناسب برای بازیکنانی که یکی یکی از آنفیلد میرفتند نیاوردند و حالا هم میگویند سیاستشان جوانگرایی است.جوانگرایی خوب است اما نه این که هیچ بازیکن بزرگی به لیورپول نیاید و راجرز مجبور باشد در بازی حساس لیورپول-منچستر یونایتد در پست دفاع راست به ویسدم بازی دهد!چرا؟چون میخواهند جوانگرایی کنند.یک جورایی راه آرسنال را میخواهند ادامه دهند اما توجه نمیکنند که آرسنال هم با همین راه بود که چندین سال است هیچ جامی نگرفته و تازه به این حقیقت رسیده که باید بازیکن ستاره خرید؛باید!
نمیدانم چه شد که همه بازیکنان محبوب آنفیلدیها یکی یکی رفتند.ژابی آلونسو،فرناندو تورس،کمی این طرفتر کویت،بلیمی و خیلیهای دیگر که آوردن اسمشان فقط داغ دل طرفداران را تازه میکند.شاید آنها میدانستند چه بلایی قرار است سر تیمشان بیاید.شاید میدانستند و پا به فرار گذاشتند که دیگر جز این سقوط آزاد نباشند.این یعنی بی لیاقتی همه مسئولان باشگاهی با این تاریخچه غنی و با این عظمت که توانایی حفظ بازیکن و خرید بازیکن خوب و مدیریت را ندارند.
یعنی کار به جایی رسیده که واقعا بازیکن خوبی مانند اسنایدر تیم گالاتاسرای ترکیه را به باشگاه همچون لیورپول ترجیح میدهد؟واقعا این است حق طرفدارانی که با اشک موقعیت لیورپول را در جدول نگاه میکنند؟چرا اسنایدر لیورپول را انتخاب نکرد؟این یعنی ضعف شدید در مدیریت.ضعف بسیار شدید در مدیرت جان هانری و توماس ورنر که به جای رسیدگی به وضعیت بد لیورپول به موفقیت بوستون ردساکس و پول توی جیبشان فکر میکنند!این حق لیورپول نیست.این حق کاپیتان جنگنده و وفادار قرمزهای آنفیلد نیست که با وجود شرایط سنیاش هر بازی 90 دقیقه هر کاری برای موفقیت تیمش میکند تا لیورپول شرمنده طرفدارانش نباشد.جرارد برای تیمش هم مدفع است،هم هافبک و هم مهاجم.اما افسوس که کسی قدر زحمتاتش را نمیداند.افسوس که مدیران یادشان رفته مدیرت لیورپول را بر عهده دارند.
مربی تیمی مانند سوانزی حق لیورپول نیست.قرار نیست یک مربی وقتی در هر تیمی یک موفقیت به دست آورد سرمبری لیورپول شود.لیورپول،هر تیمی نیست.
این حق طرفداران لیورپول نیست از ترس این که جانشینی برای سوارز پیدا نشود که به لیورپول بیاید به جای این که از کارهای زشت او انتقاد کنند و خواهان ترک تیم از او باشند،از گاز گرفتن دست دیگران توسط بازیکنشان تمجید هم بکنند و بگویند: چارهای نداریم؛اگر سوارز برود هیچ جانشین خوبی حاظر نمیشود به جای او بیاید به لیورپول!
این حق هواداران متعصب لیورپول نیست که تا سالهای سال به 23=5+18 افتخار کنند و نتوانند قهرمانی دوباره تیمشان را ببینند.
به عنوان یک طرفدار لیورپول دلم بدجوری برای باشگاه مورد علاقهام میسوزد.لیورپول بیدار شو.دستی به سر و رویت بکش.بجنب که وقتی نیست.بجنب که همه افتخاراتت دارند بی ارزش میشوند.بجنب که دیگر رسیدن به منچستر سخت خواهد شد.فقط بجنب!