طرفداری- درست دقیقه 95 بازی بود که جیمی دورماز در گوشه زمین، بر روی تیمو ورنر خطا کرد تا موقعیتی عالی برای ژرمن های از نفس افتاده به دست آید. کروس و رویس، با پاهایی خسته از دویدن پشت توپ ایستادند. در آن چند ثانیه زمان ایستاد. تونی کروس تصمیم گرفته بود ضربه را بزند. شوت تماشایی او، مثل تیری از بالای دستان رابین اولسن عبور کرد تا بر قلب سوئدی ها فرود آید. بی رحم ترین صحنه جام!
آلمانی ها دیوانه وار شادی می کردند، در حالی که سوئدی ها در بهت و سکوت، سرشان را میان دستان خود گرفته بودند. احتمالا در آن لحظه به قرعه بد گروه شان فکر می کردند که چرا باید با قهرمان دوره قبلی در یک گروه حضور داشته باشند.

با این حال به زعم عده ای کثیر، آن لحظه، لحظه ای بود که سوئدی ها الهام گرفتند. از اینکه برخیزند و بر احتمالات و شانس های کمی که به آن ها داده می شد، غلبه کنند. برای وایکینگ های زرد، شرایط پیچیده نبود. یک تساوی با مکزیک در بازی پایانی هم کار را به مرحله بعد می کشاند.
چهار روز بعد، مردان یان اندرسون دقیقا همین نتیجه را به دست آوردند، اما قاطعانه تر. پیروزی 3-0 برابر مکزیک، حکم صعود سوئد به عنوان صدرنشین گروه F را امضا کرد. آلمان های مغرور هم با هزیمتی تاریخی، راهی خانه شدند.
سوئدی ها که در دو جام جهانی قبلی، با حذف در مرحله گروهی از صعود به مرحله یک هشتم نهایی بازمانده بودند، شاهکاری را خلق کردند که کسی باورش نمی کرد. مخصوصا اگر به فرم قبلی آن ها نگاه کنیم، فقط یک پیروزی 1-0 برابر دانمارک در ژانویه دیده می شود. همین امر خود گویای موضوع است که یان اندرسون و کمک هایش با چه سختی هایی به روسیه آمدند.
پس از حذف ایتالیا و صعودی سخت به جام جهانی، سپس حذف آلمان، دستاوردی بزرگ برای فوتبال سوئد محسوب می شود. الکس، یکی از هواداران سرسخت سوئد معتقد است:
هیچکس باور نمی کرد اصلا به جام جهانی صعود کنیم، اما صعود کردیم. هیچکس باور نمی کرد از گروه خود در جام جهانی صعود کنیم، اما صعود کردیم. به این تیم بسیار افتخار می کنم. به تک تک بازیکنان و مربیان. این تیم مثل یک خانواده است. حسی رویایی داریم و از هر لحظه اش نهایت لذت را می برم.

یان اندرسون پس از یان همرن، وحدت ملی را میان فوتبال دوستان سوئدی بیشتر کرد و از تیم ملی، خانواده ای ساخت که برای یکدیگر، با غرور و افتخار بجنگند. یکی از بزرگترین کارهای اندرسون، رویارویی بدون ترس با زلاتان ابراهیموویچ بود. زلاتان پس از یورو 2016 از بازی های ملی خداحافظی کرد، اما گفته می شد می خواهد برای حضور در جام جهانی، دوباره به سوئد برگردد که یان اندرسون با شجاعتی که می دانست شاید به نفعش نباشد، این پیشنهاد را رد کرد تا به همراه بازیکنانی که با سیستم و سبک بازی وی تطابق داشت، راهی روسیه شود.
مکس جولین هم به این موضوع اشاره کرده بود. " تیم واقعا خسته کننده بازی می کرد. به ندرت همکاری موفقیت آمیز در تیم دیده می شد. ملت سوئد کاملا از این تیم ناامید شده بودند، اما اندرسون با ساخت تیمی سرگرم کننده و موفق، دوباره توجه ما را به سمت تیم ملی جلب کرد. هیچ بی احترامی نسبت به زلاتان نیست، او تقریبا در سوئد خداست، اما این احساس میان مردم وجود دارد که تیم ملی بدون او بهتر است. دیگر فلسفه وابستگی به یک بازیکن، جوابگو نیست.
"سیستمِ تیم همرن بستگی به فرم زلاتان داشت. اگر زلاتان در فرم خودش بود، تیم خوب بازی می کرد و اگر زلاتان در روز خوبش نبود، باید منتظر فاجعه می ماندیم. پس از خداحافظی زلاتان، بیشتر بر روی کار تیمی تمرکز کردیم. کل تیم به مثابه گروه نظامی سازمان یافته، با هم در ارتباط هستند. به عقیده من، تاکتیک های تیم پس از زلاتان، پایدار تر و بهتر هستند."

با این حال هنوز هم برخی طرفداران سوئد اعتقاد دارند زلاتان می توانست در این تیم نقشی مهم ایفا کند و بازنشستگی او، علت موفقیت های تیم ملی نیست. لوندویگ لودویست در این باره توصیه می کند:
اگر زلاتان به عنوان یکی از مهاجمان هدف در سیستم 2-4-4 یان اندرسون به میدان می رفت، با توجه به بازی تکیه بر قدرت فیزیکی سوئد، می توانست نقشی بسیار مهم در تیم داشته باشد. بسیاری از سوئدی ها ادعا می کنند زلاتان، هویت تیم را نابود می کرد، اما من ادعا می کنم ترکیب بهترین بازیکن تاریخ مان با بهترین مربی مان طی چند سال اخیر، می توانست نتیجه ای معرکه داشته باشد.
این بحث به تفاوت سلیقه ها و جزئیات ظریف برمی گردد. اما آنچه از عملکرد سوئد در جام جهانی 2018 دیدیم، درک متقابل برگ و تویوونن، تمام خلا ناشی از نبود سوپراستاری مانند ابراهیموویچ را پوشاند. با این حال زوج خط حمله فعلی سوئد، یعنی مارکوس برگ و اولا تویوونن که به ترتیب در العین و تولوز بازی می کنند، فرسنگ ها با زوج هنریک لارسن و زلاتان ابراهیموویچ فاصله دارند.
امیل فورسبرگ، رهبر خط هافبک وایکینگ ها، نزدیک ترین بازیکن سوئدی ها به جرگه ستاره های دنیای فوتبال است. همانطور که مشهود است، بازیکنان این تیم همگی به عنوان یک تیم بازی کردند و عملکرد مشابهی هم داشتند. شاید بتوان نام ویکتور کلاسون را برجسته تر کرد، زیرا واقعا بازی های درخشانی به نمایش گذاشت.

در خط دفاع، نباید از عملکرد بی نظیر رهبر تیم، آندریاس گرانکویست گذشت که با ویکتور لیندلوف، زوجی مستحکم و دیوار مانند ساخته بودند. گرانکویست که اخیرا دوباره پس از 14 سال، به تیم هلسینگبورگ در دسته دوم سوئد برگشته است، در مرحله گروهی 2 گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند.
اتحاد طرفداران با بازیکنان تیم ملی سوئد هم یکی از نکاتی بود که در روسیه به چشم خورد. ایستادگیِ هواداران سوئد در فضای مجازی در مورد جریان جیمی دورمازی که اصالتی ترک دارد، از نکات بارز این اتحاد به شمار می آید.
با این حال مکس جولین نسبت به آینده سوئد بسیار خوشبین است و ایمان دارد راهی که وایکینگ ها در مسیر رشد و پیشرفت برداشته اند، به زودی به سطوح جدیدی خواهد رسید. "به نظرم ما در مرحله گروهی نشان دادیم، نباید سوئدی ها را دست کم بگیرید. ما از پس مکزیک و سوئیس برآمدیم و هیچ دلیلی نمی بینم نتوانیم در جام جهانی آینده، به مراحل بالاتر صعود کنیم."
به قلم جوئل رابینوویتز برای وبسایت Thesefootballtimes