طرفداری- جام جهانی 2018 روسیه، مدتیست آغاز شده و دوباره برای علاقه مندان به فوتبال، شور و شوق را به ارمغان آورده است. با این حال همه ما نوستالژی را دوست داریم و همیشه در خاطرات مان، جامی وجود دارد که برایش ارزش خاصی قائلیم. آلبوم ها و مجلات ورزشی قدیمی را ورق می زنیم و به بازیکنانی که زمانی قهرمان مان بودند، با چشمانی پر احساس نگاه می کنیم. درست مانند اینکه تکه ای از آلبوم خانودگی خودمان باشد.
من خودم عاشق جام جهانی هستم. رقابت های 2018 روسیه، دهمین جام جهانیست که تماشا می کنم. منظورم از جام جهانی، تماشای تمام بازی ها و به خاطر سپردن مهم ترین لحظات است. اینکه به یاد بیاورم چه کسانی در آن لحظه قهرمان من بودند، چه کسانی مرا ناامید کردند و این قبیل چیزها. باید این جزئیات را بدانم تا در ذهن خودم مقایسه ای انجام دهم و بگویم «این یکی به خوبی جام جهانی های قبلی نیست»!
همانطور که طرفداران فوتبالِ زیبا، در مورد کیفیت مسابقات جام جهانی شکوه و گلایه می کنند، یک سوال اساسی پیش می آید. جام جهانی مورد علاقه شما کدام است؟ البته که نکته قابل توجه، مساله سن است. چون جواب سوال ما، به تاریخ تولدتان بستگی دارد.
خب از خودم شروع می کنم. برای من جواب دادن به این سوال، به تاثیر آن در زندگیام بستگی دارد. به شخصه در این دوره، فوتبال فانتزی و استثنایی را با چشمان خودم دیدم. برندی خاص از فوتبال که تاکنون مشابهش را دیگر ندیدم. مطمئنم خیلی ها مثل من فکر می کنند. بله. جام جهانی 1982 اسپانیا.
10 سالگی، زمان مناسبی بود که درگیر زرق و برق این ورزش زیبا شوم. پیش از آن روزها، تعداد بازی های فوتبالی که از تلویزیون تماشا کرده بودم، از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کرد. اما در 1982، تمام احساسات و غرایز فوتبالی من، به مدت چهار هفته به طرز وحشتناکی فعال شده بود. 52 بازی در 29، بمب هیجان بود. اگر بگویم فقط بازی ها نبودند که توجه مرا به خود جلب کردند، دروغ نگفته ام. از شب های تابستانی، گرم و لذت بخش اسپانیا نمی شد گذشت. آن شور و حال، از طریق جعبه چوبی و سحرآمیز خانهمان، به ما هم منتقل می شد.
می دانید برای من جذاب تر از همه چیز، چه بود؟ ورزشکاران در لباس های مخصوص خود به زمین می آمدند و با توپ Adidas Tango، ما را شیفته خود می کردند. در رطوبت اسپانیا، آن توپ شفاف تر می شد و به مانند یک تکه جواهر، در زمین چمن خودنمایی می کرد.
همه این تصاویر شفاف مربوط به کودکی است که در خانه ای نیمه متروک در شرق یورکشایر، با چهره ای مسحور شده از تلویزیون خانه چشم بر نمی داشت. آن روزها برای مادرم مثل یک آهنگ یکنواخت سپری می شد و برای من، صدای هیجانِ خالص بود. صحبت با طرفداران نسل جدید فوتبال، باعث شد متوجه یک نکته مهم شوم. در صدای آن ها، آن حس نوستالژی را می شود حس کرد. در واقع همه یک خاطره واضح از جام جهانی مورد علاقه خود دارند.
احساسات کودکانه آن ها، از صدایشان مشخص است. می توانم حس کنم و به همین خاطر با قاطعیت صحبت می کنم. اکثر آن ها اعتراف می کنند بازیکنان بهتر بودند، مسابقات بهتر بودند، همه چیز حس دیگری داشت و از این حرف ها.
با ظهور کانال های فوتبالی که 24 ساعته تمام اخبار و حواشی فوتبال و لیگ های معتبر اروپایی را پوشش می دهند، یک نکته اساسی باعث تعجبم می شود. این نسل جوان با این فشردگی بازی ها، چگونه اهمیت جام جهانی را درک می کنند؟ آن ها باید بدانند جام جهانی با هر رقابت ورزشی در دنیا فرق دارد. باید آن را با شور و اشتیاق دید. با ورود دوربین های اولترا اچ دی، تکنولوژی انتخاب زاویه تماشای بازی، VAR و بقیه، می توانند لذتی که من در 10 سالگی از فوتبال بردم را درک کنند؟ اینطور فکر نمی کنم.
در حد من نیست که بخواهم تجربیات و یا سلیقه دیگران را زیر سوال ببرم و با تجربیات خودم مقایسه کنم، فقط حرفم این است، هنوز هم انسان هایی مثل من وجود دارند که طعم و مزه شیرین جام جهانی های دوران کودکیشان از یاد نرفته است و همیشه، در گوشه ای امن از ذهن خود، نگه داشته اند. دوست دارم پسران و دختران امروز، از روسیه 2018 طوری یاد کنند که ما از زیکوها، زیدان ها و مارادونا ها یاد می کنیم. می خواهم بازی هایی ببینند که بعدها، به نوه های خود تعریف کنند. دوست دارم همانطور که من در بازی برزیل-ایتالیا، تجلی فوتبالِ دیوانه وار را در زندگی ام دیدم، آن ها هم در روسیه ببینند.
رقابت های جام جهانی، به شدت شخصی هستند. از این منظر که هر فرد، خاطراتی شخصی از آن دارد. انسان ها، همیشه در این مسابقات، عاشقانه تیم مورد علاقه شان را تشویق می کنند. حق دارند، چون باید هم همینطور باشد. در نگاه هر طرفداری، می شود یک کودک معصوم را دید. کودکی که می خواهد خاطرات نقش بسته در ذهنش را، دوباره با چشمانش ببیند.
واقعا امیدوارم یک روز در آینده، یک نفر جلویم بنشیند و توضیح دهد چرا جام جهانی 2018 روسیه، جام جهانی مورد علاقه او بوده است. آن گاه است که با تبسمی آرام بخش، شروع به گفتگو کنم و بگویم چرا 1982، بهتر از 2018 بود.
به قلم استوارت هارسفیلد در وبسایت Thesefootballtimes