مطلب ارسالی کاربران
مسئلهی سردار آزمون:
شخصاً هیچ علاقهای به سردار آزمون، به ویژه شخصیتش ندارم، در واقع از او بدم میآید. یکی از نچسبترین بازیکنان تیم ملی است که به یاد میآورم. بازیکنی دست بالا گرفته شده (Overrated) که خودش نیز دچار توهم شدیدی نسبت به تواناییهای بالفعلاش است. از مصاحبه دیشباش بدم آمد، مصداق بارز چیزیست که در فرهنگ عامه به آن "بچه پررو" گفته میشود، آزمون به راستی باورش شده که به قول معروف علیآباد هم شهریست!
اما باید جانب انصاف را نگه داشت و نقد آزمون را نه بر پایهی شخصیت اش که بر اساس نقشاش در بازی که بر مبنای وظایف محوله از سوی سرمربی است انجام داد و احیاناً به قضاوت نشست.
فارغ از هر نقدی نباید فراموش کرد که این قبیل حملات مجازی از هیچ منطقی پیروی نمیکنند موجهایی هستند که هر از گاهی توسط عدهای به ویژه در اینستاگرام دامان بخت برگشتهای را به صورت فحاشیهای آنچنانی میگیرد، از لیونل مسی گرفته تا زایتسف شاهد چنین پدیدهای بودهایم؛ گرچه متاسفانه رفتار سردار آزمون نیز به تداوم چنین فضایی که احتمالا میتوان برچسب نوعی نفرت عمومی از او بر آن زد، دامن میزند.
اما فارغ از مشکلات و مسائل شخصیتی سردار آزمون که به روشنی فوتبالاش را مستقیماً تحت تاثیر قرار داده، با نگاهی فوتبالیتر، به نظرم و تا جایی که متوجه شدم، سردار آزمون در جام جهانی نقش یک مهاجم تدافعی (Defensive Forward) را بر عهده دارد که با فشار بر روی هافبکهای تدافعی یا نگهدارنده (Holding/ Defensive) تیمهای حریف نه تنها امکان ایفای نقش آنها در فاز تهاجمی و اضافه شدنشان روی توپهای سوم رو نمیدهد بلکه با پُر کردن فضا، امکان بازیسازی از عمق خط دفاعی را نیز نمیدهد یا آنرا دشوار میسازد. همچنین از سویی به دلیل اشغال فضا یا تلاش برای آن نزدیکی خطوط دفاعی و میانی تیم حریف در بالای زمین را با مشکل روبرو میکند و از دیگر سوی با حفظ فشار بر بازیکن هدفاش، میزان و قدرت پرسینگ هافبک دفاعی حریف را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. این موارد مشخصاً در بازی با اسپانیا و مشغول نگه داشتن سرخیو بوستکس، اجازه ندادن به ترکتازی و بازی بیمحابای راموس و پیکه دیده شد. تواناییهای تهاجمی بوستکس، میل به هجوم راموس و پیکه و اضافه شدنهایشان امر پنهان یا غریبی نیست، اما دیشب و در اوج فشار اسپانیا هم از آنها چندان خبری نبود. خنثیسازی پرسینگ از بالای حریف در بازی با مراکش به روشنی قابل رویت بود؛ مراکش که با پرسینگ سنگین از بالا (نوعی گگن پرسینگ؟) توان توپربایی سریع و حفظ فشار بر روی دروازهی رقبا را داشت در طول ۹۰ دقیقه بازی با ایران عملاً هیچ توفیقی در این امر نداشت و به نظر میرسد این نقش ویژهایست که کیروش برای مهاجم مرکزی تیم ملی در جام جهانی در نظر گرفته است و وظیفهی گلزنی بر عهده مهاجمان کناری یعنی مهدی طارمی، کریم انصاریفرد و حتی علیرضا جهانبخش (اگر در نقش وینگر نباشد) قرار داده شده است.
قطعاً منظور از توضیحات بالا این نیست که تمامی بار دفاعی تیم بر دوش آزمون بوده یا سردار آزمون بینقص بازی کرده است اما با چنین شرح وظایفی ما ناچار شاهد بازی متفاوتی از هر بازیکنی خواهیم بود و یقیناً هر نوع قضاوتی میبایست بر پایهی همین شرح وظایف باشد.