طرفداری - مجموعه تیم ملی مکزیک یکی از «قهرمانانه ترین» نمایش های جام را تا انتهای برگزاری این رقابت ها در روسیه به نمایش گذاشت. این که می گویم «قهرمانانه»، منظور حجم بالای فداکاری، از خود گذشتگی و تلاشی است که مجموعه تیم چه آن هایی که در زمین بودند و چه آن هایی که روی نیمکت قرار داشتند، از خود بروز دادند. نمایشی که کاملا برای زمین زدن مدافع عنوان قهرمانی کافی بود. فوتبال بار دیگر نشان داد که نمایش «قهرمانانه» گاهی اوقات بسیار مهم تر از این است که شما مدافع عنوان قهرمانی یک تورنمنت باشید و از شانس های مسلم قهرمانی نیز محسوب شوید.
یواخیم لوو بازی را با همان آرایشی آغاز کرد که انتظار می رفت. آرایش پایه 1-3-2-4، با «Double pivot»(توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) تونی کروس و سامی خدیرا در جلو مدافعان، قرار گرفتن مسوت اوزیل در پست شماره 10(توضیح مفصل فنی پیرامون سبک بازی مسوت اوزیل)، حضور توماس مولر در نقش «Inside forward»(توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) و البته تیمو ورنر در پست شماره 9. همان چیدمان و طرحی که مدت هاست در ذهن یواخیم لوو جریان دارد.
خوان کارلوس اوسوریو نیز آرایش پایه 1-3-2-4 را انتخاب کرده بود. با حضور هیجان انگیز کارلوس ولا، در پست شماره 10 پشت چیچاریتو و قرار گرفتن لایون و لوزانو به عنوان بازیکنان کناری راست و چپ. چهار بازیکن با قدرت فیزیکی و سرعت قابل قبول که هم می توانستند در درگیری های یک در برابر یک در میانه میدان پیروز باشند و هم می توانستند خیلی سریع پس از تصاحب توپ باز شوند و ضد حملات مکزیک را طراحی کنند. خط جلوی اوسوریو، کلیدی ترین بخش ماجرا در بازی شب گذشته بود.
مهم ترین نکته فنی که از همان ابتدای بازی خود را نشان داد، شرح وظایف قابل پیش بینی کیمیش به عنوان مدافع راست آلمان بود. همان طور که اوسوریو انتظار داشت، جوان آلمانی بسیار «بالا» قرار گرفت و یواخیم لوو پایه ریزی حملات تیمش را از کناره ها روی دوش کیمیش قرار داد تا با همکاری و فضاسازی های مولر از سمت راست برای این بازیکن و بعد اضافه شدن مهاجم کارکشته آلمانی به باکس حریف، کار برای خط دفاعی مکزیک دشوار شود. با این حال این مسئله تنها یک روی سکه ماجرا بود. تصویر زیر آرایش واقعی و رخ داده بازیکنان آلمان را در طول بازی نشان می دهد. جایی که می بینیم کیمیش تا چه اندازه برای نفوذ و طراحی حملات آلمان در سمت راست، «بالا» قرار گرفته است. تصویر دوم نیز «Heat Map» کیمیش را در طول 90 دقیقه نشان می دهد که برای درک شرح وظایف او بسیار ملموس تر است. «Heat Map» که چیزی شبیه به یک بازیکن خط جلو در سمت راست است.
نکته کلیدی برای اوسوریو استفاده از فضای ایجاد شده در پشت کیمیش بود. جایی که او انتظار داشت از ضعف سامی خدیرا نیز به عنوان پوشش دهنده فضای پشت مدافع راست آلمان استفاده کند. اوسوریو نیاز داشت برای دست یابی به این فضا، بازیکنانش در مصاف های یک در برابر یک هافبک های آلمان و علی الخصوص سامی خدیرا را مغلوب سازند. تصویر زیر تعداد دفعاتی را نشان می دهد که بازیکنان آلمان در 45 دقیقه نخست مالکیت توپ را از دست دادند. آن ها 17 بار به طرق مختلف مالکیت را تقدیم مکزیکی ها کردند که از این 17 بار نیز، 10 بار آن ها در مصاف های یک در برابر یک قافیه را مغلوب هافبک ها و مدافعان مکزیک شدند. بزنگاه اصلی در این مورد صحنه تنها گل بازی است. مکزیکی ها پیش از این گل نیز بارها در سناریویی مشابه صاحب ضد حملات اساسی از فضای پشت کیمیش شدند اما سرانجام ضربه نهایی را در دقیقه 35 زدند. سامی خدیرا توپ را صاحب می شود، به جلو می زند تا حمله آلمان را آغاز کند اما در یک مصاف نفر به نفر جدال را مغلوب بازیکن مکزیک می شود تا ناگهان فضایی باور نکردنی در سمت راست آلمان و چپ مکزیک ایجاد شود. کیمیش که کاملا در زمین مکزیک قرار دارد و خدیرا نیز مصاف یک در برابر یک را باخته و کاملا از بازی خارج شده است و نمی تواند پشت کیمیش را پوشش دهد. چیچاریتو استادانه توپ را در مرکز زمین صاحب می شود و در یک انتقال سریع در سمت چپ خودی لوزانو را صاحب توپ می کند(هوملس بار دیگر نشان داد که هر لحظه در مصاف های یک در برابر یک می تواند آماتور عمل کند) تا او با خیالی آسوده کار را تمام کند. این سناریو در نیمه اول بارها و بارها تکرار شد.
نیمه دوم سناریو برای مکزیکی ها در جزئیات تغییر کرد. آن ها نسبت به نیمه اول کمتر پرس از بالا را در دستور کار قرار دادند(البته در مجموع از آنچه پیش بینی می شد مکزیک در طول بازی کمتر دست به پرس از بالا زد) که طبیعی بود. در نیمه دوم مکزیک بیشتر به تمرکز هافبک ها و مدافعانش در پوشش فضاهای مختلف در یک سوم تدافعی نیاز داشت. جایی که آن ها باید در پارامترهای تدافعی و علی الخصوص قطع توپ، بهترین نمایش را از خود نشان می دادند تا بازیکنان آلمان در یک سوم تهاجمی در فضاهای کلیدی کمتر صاحب توپ شوند و توپ را به گردش در بیاورند. تصویر زیر وضعیت مکزیک را در نیمه دوم از لحاظ آمار قطع توپ نشان می دهد. عملکرد خیره کننده مکزیکی ها با 10 قطع توپ موثر باعث شد تا بازیکنان آلمان کمتر در شرایط کلیدی و حساس قرار گیرند. تمرکز این فعالیت بازیکنان مکزیک در فاز تدافعی در سمت چپ خودی باز هم معنادار است.
در چنین شرایطی سه عامل می توانست برای آلمان ها کلیدی باشد: 1- داشتن بازیکنی متخصص برای از پیش رو برداشتن متوالی بازیکنان حریف در نبردهای یک در برابر یک. 2 - ضربات از راه دور در جریان بازی 3- ضربات شروع مجدد. دراکسلر در ترکیب آلمان تنها بازیکنی بود که می توانست در عامل اول کمک حال یواخیم لوو شود. او البته بهترین آمار را از این حیث در طول بازی ثبت کرد اما کافی نبود. یواخیم لوو به بازیکنان متخصص دیگری نیاز داشت. او رویس را وارد بازی کرد اما متخصص اصلی اصلا به تیم ملی دعوت نشده بود. سرمربی آلمان خیلی زودتر از آن چیزی که تصور می شد، جای خالی لروی سانه را احساس کرد.
آلمان ها البته بارها عامل دوم و سوم را امتحان کردند. تونی کروس به تنهایی در این دیدار 6 شوت را روانه دروازه مکزیکی ها کرد. تصویر زیر موقعیت های مختلفی را نشان می دهد که کروس شانس خود را از طریق ضربات از راه دور امتحان کرده است. اوچوا اما در مجموع درون دروازه بسیار آماده بود. گویی که او ساخته شده است که هر چهار سال یک بار بیاید و در جام جهانی بدرخشد و پس از آن برای چهار سال به خانه برود!
اوضاع حالا برای یواخیم لوو و تیمش به عنوان مدافع عنوان قهرمانی، گره خورده است. گروه آلمان البته گروه مرگ نیست اما به هیچ عنوان گروه ساده ای نیز به حساب نمی آید. سوئد که پیش از این نشان داده در ارائه آنچه مکزیک مقابل آلمان از خود نشان داد، بسیار ماهر است می تواند سناریوی مشابهی را برای آلمان خلق کند. کره جنوبی نیز روی کاغذ بعید است تحت هر شرایطی تبدیل به عربستان 2002 برای آلمان شود. با این حال سیاه نمایی هم نباید کرد، همه چیز همچنان در اختیار یواخیم لوو و شاگردانش قرار دارد و آن ها می توانند بدون حرف و حدیث هر دو بازی پیش روی خود را پیروز از میدان خارج شوند و با 6 امتیاز راهی دور بعد شوند. مسئله اما اینجا بغرنج می شود که بدانیم حالا احتمال برخورد زود هنگام آلمان به برزیل در مرحله یک هشتم نهایی، از هر زمانی بیشتر شده است.