آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
ای داد، کس به داغ دل باغ دل نداد
ای وای، های های عزا در گلو شکست
آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
آخرین حضور 7 ماه ۱ هفته قبل
عضویت از 9 سال 7 ماه قبل