این هفته باید به عنوان یکی از سیاهترین هفتهها در تاریخ باشگاه بارسلونا به یاد سپرده شود البته در حقیقت از سهشنبه 2 هفته پیش - روزی که بارسلونا با قبول شکست یک – صفر در خانه اتلتیکومادرید - از لیگ قهرمانان حذف شد تا چهارشنبه شب که در الکلاسیکوی فینال جام حذفی اسپانیا 2- یک به رئال مادرید باخت و دستش از این جام هم کوتاه ماند، 8 روز طول کشید.
از آخرین باری که بارسلونا 3 بازی پشت سر هم را باخته است 11 سال میگذرد اما عمق فاجعه زمانی بهتر مشخص میشود که بدانید در تاریخ 114 ساله باشگاه بارسلونا هرگز سابقه نداشته است که 3 شکست متوالی آبی و اناریها در 3 تورنمنت مختلف رقم خورده باشد. میان شکست در ویسنته کالدرون و حذف از لیگ قهرمانان و شکست در الکلاسیکو و از دست دادن جام حذفی، کاتالانها یک اتفاق تلخ دیگر را هم تجربه کردند که آن شکست یک – صفر در خانه گرانادای قعر جدولی بود، شکستی که سبب شد بارسلونا به رده سوم جدول لالیگا سقوط کند و در کورس برای کسب قهرمانی لیگ هم از 2 رقیب مادریدیاش (اتلتیکو و رئال) عقب بماند و حالا سرنوشت قهرمانیاش از دستانش خارج شود.
حالا بارسلونا حتی اگر تمام بازیهای باقیماندهاش تا پایان فصل از جمله بازی با اتلتیکومادرید در هفته آخر را هم ببرد،قهرمان نمیشود اگر اتلتیکو غیر از این بازی امتیاز از دست ندهد و رئال هم متوقف نشود.
در فینال جام حذفی اسپانیا، بارسا شاید بهترین فرصت را برای کسب یک چیز باارزش از فصلی که فراز و نشیباش در آن بیشباهت با مسیر ترنهوایی نبود، داشت اما ثبت اولین شکست کاتالانها برابر رقیب دیرینه، رئال مادرید در فصل جاری چیزهای زیادی را به اثبات رساند که همه آنها به ضرر بارسا است وقتی وضعیت آنها را با کهکشانیها مقایسه میکردید.
رئالی که بارسلونا به آن باخت همان رئالی است که صبح پنجشنبه خوشحال و پرروحیه از این بود که اولین گام را برای کسب سهگانه قهرمانی تاریخیاش در این فصل برداشته است که یکی از آنها دسیما یا همان دهمین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا است. قهرمانی در لالیگا دیگر هدف باقیمانده رئالیها است که البته تحقق آن کمی سختتر به نظر میرسد چون همشهریشان بین آنها و جام ایستاده است. در واقع اتلتیکو در هر 2 تورنمنت باقیمانده سر راه رئالیها است و این واقعیت چیزی ندارد جز یک نتیجه تلخ و واضح برای بارسا: هر 2 تیم شهر مادرید توانستهاند آبی و اناریها را پشت سر بگذارند.
حالا باید فصل جاری را برای بارسلونا تقریباً تمام شده دانست؛ زحمات هفت هشت ماهه کاتالانها در تنها 8 روز بر باد رفت؛ 8 روز
مایوس کننده و 3 شکست. حداقل چیزی که بارسلونا توانست در این 8 روز ارائه کند یک رقابت جذاب با رئال مادرید بود. بازی چهارشنبه یکی دیگر از الکلاسیکوهای جذاب بود که هر یک از 2 تیم میتوانستند آن را ببرند اما بعد از گل دیرهنگام و حیرتآوری که گرت بیل به ثمر رساند، هیچ کس نمیتوانست شکایتی داشته باشد و بگوید که قهرمانی حق رئال مادرید نبود. در این بازی دوئل نیمار و گرت بیل، دوئلی که روزنامه مارکای اسپانیا از آن به عنوان دوئل 200 میلیونی (مجموع هزینه خرید این 2 بازیکن برای رئال و بارسا) یاد میکرد، جای دوئل اصلی ال کلاسیکو یعنی نبرد تن به تن کریستیانو رونالدو و لیونل مسی را گرفت و در نهایت به جدال اصلی فینال کوپا دل ری تبدیل شد. در حالی که رونالدو به دلیل مصدومیت تنها از روی سکوها نظارهگر بازی تیمش در مستایا بود، بیل به اصلیترین سلاح هجومی رئال تبدیل شد و به خوبی هم از پس وظیفهای که به او محول شد برآمد. در سمت مقابل میدان مسی یک بار دیگر به شیوهای که نمیشد هیچ توجیه و توضیحی برای آن آورد، در جریان بازی محو بود و نتوانست عطش همیشگیاش را برای گلزنی و کمک به پیروزی بارسلونا نشان دهد. سرنوشت نیمار هم در این بازی بیشباهت به سرنوشت مسی نبود.
بیل بازی را به عنوان بهترین بازیکن میدان شروع و تمام کرد اما نیمار شکست خورد و در آخرین لحظات بازی تیرک دروازه مانع از گلزنیاش شد. تا جام در دستان کاسیاس گذاشته شود. شکست بارسا در کوپا دل ری، برای نیمی از رسانههای اسپانیایی دلیل دیگری بود تا ادعا کنند دوران سلطنت این تیم به عنوان ابرقدرت فوتبال اسپانیا به پایان رسیده است. همه آنها از fin de ciclo یا پایان مسیر برای این بارسا برای چند سال میگفتند. در واقع هر بار که بارسلونا در یک بازی مهم میبازد میتوان این عبارت را در گوشه و کنار رسانههای اسپانیایی دید. حتی برخی از آنها پا را فراتر گذاشتهاند و ادعا میکنند که در بارسلونای فعلی هیچ کسی ارزش بودن در این تیم را ندارد. این ادعا وقتی که در نظر داشته باشید فابرگاس و مسی 26 سالهاند و نیمار تنها 22 سال سن دارد مسخره به نظر میرسد.
در بارسلونا سالها این نظریه که تیمی بااستعداد مانند بارسا را بعد از یک شکست یا حتی یک فصل بد باید تمام شده دانست به سخره گرفته شده است اما اکنون راحتتر میتوان به این واقعیت پی برد که بارسلونا چندی پیش از قله قدرتاش پایین آمده و نیاز است تغییراتی در این تیم اعمال شود. بحث بر سر این است که بارسلونا در فصلهای اخیر برنامهریزی مناسبی نداشته است. کیفیت پایین عملکرد مدافعان میانی تیم در هفته گذشته ضربه مهلکی به بارسا زد. به جز پیکه 27 ساله که مصدوم بود و نمیتوانست بازی کند، روی هیچ یک از مدافعان دیگر این تیم نمیتوان به طور جدی حساب کرد. بارسا باید بازیکن جذب کند اما محرومیت این تیم از خرید بازیکن در 2 بازار نقل و انتقال بعدی شاید فصل بعد را برای کاتالانها به فصل تحول برای بازیکنان دستپروده استعدادیابهای لاماسیا، بازیکنانی مانند مارک بارترا،جرارد دئولوفئو، سرخی روبرتو و رافینیا تبدیل کند تا آنها بدرخشند و زمان بیشتری برای حضور در ترکیب اصلی تیم به دست آورند. تیم جوانان بارسا این فصل قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد پس شاید نگاهی به استعدادهای این تیم هم خالی از لطف نباشد.
سوای اینها بارساییها باید فکری به حال آینده لیونل مسی بکنند، کسی که تصمیمش را گرفته در نوکمپ کفشها را آویزان کند و به این ترتیب حداقل 8،7 سال دیگر در خدمت آنها است درست مثل ژاوی با این تفاوت که هافبک اسپانیایی کاتالانها باید تصمیم بگیرد که آیا فصل آینده چیزی برای ارائه دارد یا نه. این پایان راه بارسلونا نیست اما قطعاً زمانی برای تحول در این تیم است که البته تحقق آن با پا برجا ماندن محرومیت خرید بازیکنان جدید سخت میشود. این امید هنوز وجود دارد که ستون فقرات تیمی که از 3 شکست اخیرش درس عبرت گرفته است، با برطرف کردن اشتباهاتش قویتر از قبل برگردد.