تماشاچیان و هواداران جدید فوتبال در زمانی به این ورزش زیبا علاقمند شدند که سونامی مسی و رونالدو جهان را فرا گرفته است.
در حقیقت در حال حاضر اکثر فوتبالدوستان جدید، یه دو دستهی مسیدوستان و رونالدو دوستان طبقهبندی میشود. بسیار معدودند کسانی که اسطورهی مورد علاقهشان نامی جز این دو نفر باشد که البته آنها نیز جزو فوتبالدوستان قدیمی و مسنتر هستند. فوتبالدوستانی که حتی موزیک بسیار زیبای جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا را به خاطر دارد. موزیکی که تا مدتها تیتراژ برنامههای پرطرفدار ورزشی خارجی و حتی داخلی بود و طرفداران قدیمی بیشک با شنیدن مجدد آن موزیک به یاد اسطورههای قدیمیشان و گذر عمرشان خواهند افتاد.
جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا، یکی از خاطرهانگیزترین جامهای جهانی است که در دل بسیاری از دوستداران این ورزش پر هیجان رخنه کرده و بعید به نظر میرسد فراموش شود. در واقع نسل دههی نود ایتالیا، نسلی درخشان با بازیکنهایی بسیار بزرگ و مشهور نسلی همچون روبرتو باجو، پائولو مالدینی، الساندرو دلپیرو، جیانلوکا ویالی، جیانفرانکو زولا، فابریتسیو راوانلی، جوزپه برگومی، کریستین ویری، دیمیتریو آلبرتینی، سالواتوره اسکیلاچی، روبرتو دونادونی و کارلو آنچلوتی، دینو باجو، پیرلوئیجی کاسیراگی، الساندرو کاستاکورتا، روبرتو مانچینی، جیانکولا پالیوکا، جوزپه سینیوری، السیوتاکیناردی، والتر زنگا و … بود که در عرصهی باشگاهی دوران پر شکوهی را برای نمایندگان ایتالیا رقم زدند ولی در عرصهی ملی و در جام جهانی ایتالیا در مقابل دیدگان هموطنانشان با بد شانسی در ضربات پنالتی مقابل آرژانتین حذف شدند تا نسلی پر از ستاره ولی بدون جام برای ایتالیا باقی بماند. جامی که چهار تیم قدرتمند وقت یعنی ایتالیا، آرژانتین، آلمان غربی و انگلیس به در نیمه نهاییاش راه یافتند. دونادونی و سرنا در ضربات پنالتی باعث حذف لاجوردی پوشان شدند تا مارادونا و یارانش راهی دیدار فینال شوند.
اما یک نام در این جام در ایتالیا به یادها ماند؛ سالواتوره اسکیلاچی. بازیکنی که مانند شهاب سنگ به فوتبال جهان برخورد کرد. او در ۱۶ بازی ملیاش تنها ۷ گل به ثمر رساند اما ۶ گل از این ۷ گل در جام جهانی ۱۹۹۰ به ثمر رسید. اسکیلاچی قبل و بعد از جام جهانی نود درخششی نداشت. حتی وقتی در یوونتوس و اینتر بازی میکرد نیز نتوانست از خود نمایش خیرهکنندهای برجای بگذارد. اما پس از گره خوردن بازی برای ایتالیا میزبان مسابقت مقابل اتریش، توتو جانشین کارنه واله شد و ۲ دقیقه بعد گل پیروزی بخش را وارد دروازهی رقیب کرد. او مقابل چکسلاواکی از ابتدا به میدان رفت و یکی از دو گل آتزوریها را به ثمر رساند. او مقابل اروگوئه، ایرلند، آرژانتین و انگلیس هم گلزنی کرد تا آقای گل جام جهانی ۱۹۹۰ شده و نامش را در تاریخ فوتبال ایتالیا برای همیشه ثبت کند.
جام جهانی نود ایتالیا، سرشار از لحظات خاص و نابی بود که در تاریخ ثبت شد؛ از درخشش تیم ملی کامران و صعود این تیم به جمع هشت تیم پایانی با دو گل حساس روژه میلا و رقص معروفش کنار پرچم کرنر (دو گلی که تنها به فاصلهی ۳ دقیقه زده شد تا میلا با ۳۸ سال سن نشان دهد سن مانعی برای درخشش و عدم تلاش نیست. در واقع این جام دوران اوج میلا بود زیرا پس از این که از فوتبال ملی کنارهگیری کرده بود بار دیگر به اردوی کامرون بازگشت)، پرتاب آب دهان فرانک رایکارد به موهای رودی فولر و اخراج همزمان این دو در دیدار آلمان غربی و هلند، تا اشکهای گازا و روبرت رویاس؛ دروازهبان شیلی که تظاهر کرد از سوی تماشاگران مورد اصابت مواد محترقه گرفته و پس از فاش شدن حقیقت دچار محرومیت شد.
حتی حذف ایتالیا در ورزشگاه سن پائولو ناپل توسط یاران مارادونا، که آن سالها به واسطهی حضور در تیم ناپولی چهرهای بسیار محبوب و پر طرفدار در شهر ناپل بود و البته فینالی به یادماندنی میان آرژانتین و آلمان غربی. جملهی مشهور ۲۲ بازیکن به دنبال یک توپ را حتماً شنیدهاید اما این جمله در این فینال پس از اخراج دو بازیکن از تیم ملی آرژانتین به «۲۰ بازیکن به دنبال یک توپ» تغییر پیدا کرد تا مارادونا و یارانش مغلوب آلمان غربی و آندریاس برمه شوند و دستشان از جام قهرمانی جهان کوتاه ماند. جامی که فرانتس بکنباوئر، ستارهی فوتبال آلمان مشهور به قیصر که پیشتر یعنی در سال ۱۹۷۴ به عنوان کاپیتان آلمانغربی با این تیم قهرمان شده بود، اینبار در نقش مربی ژرمنها برای دومین بار آن را بالای سر برد.
در حقیقت میتواند این جمله را به راحتی بیان کرد که شاید جام جهانی نود ایتالیا برای همهی عاشقان فوتبال، جامی زیبا نبود چرا که این جام شاهد کمترین تعداد متوسط گل در هر مسابقه بود. فقط ۱۱۵ گل در ۵۲ مسابقه به ثمر رسید که به طور متوسط ۲۱/۲ گل در هر بازی به ثمر رسید، اما بدون هیچ شکی این جام در دل هواداران دنیای مستطیل سبز جایگاهی ویژه داشته و خواهد داشت.
اما به دور از تمام این اتفاقات یک تصویر بزرگ از جام جهانی نود باقی ماند و آن تغییر شیوهی فیفا در انتخاب میزبان مسابقات بود. در حقیقت پس از جام جهانی ایتالیا، از ۶ دورهی جام جهانی، سه دورهاش میزبانی به کشورهایی رسید (۹۴ آمریکا، ۲۰۰۲ کره و ژاپن و ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی) که فوتبال در آنجا چندان پیشرفتی نکرده است. حال به این کشورها روسیه و قطر یعنی دو میزبان دو دورهی آینده را نیز اضافه کنید تا کفهی ترازو کاملاً به سمت کشورهای غیر پیشرفته در سطح اول فوتبال جهان سنگینی کند.
هرچند دنیای فوتبال چندان دل خوشی از میزبانی ایتالیا در جام جهانی نداشت. نقل قولی از ژول ریمه، رئیس وقت فیفا، وجود دارد به این مضمون که: «جام جهانی ۱۹۳۴ را فیفا برگزار نکرد؛ این جام، جام موسولینی بود.»
چه این نقل قول متعلق به ژول ریمه باشد یا نه، در اینکه ستارهی اصلی دومین دورهی جام جهانی، دیکتاتور فاشیست ایتالیا بود، تردیدی نیست. اما سرزمین چکمه اینبار به دور از سیاست و به دور از دیکتاتورش باز هم میزبان معتبرترین مسابقات فوتبال جهان شد. ایتالیا زمانی میزبانی جام جهانی را بر عهده گرفت که در آن زمان هدف از برگزاری این مسابقات تشویق مردم به فوتبال نبود. حتی خبری از افزایش قیمت رستورانها، هتلها و مراکز تفریحی و دیدنی جهت استفاده و کسب درآمد از توریستها نیز نبود. بلیطی وارد بازار سیاه نمیشد به طوری که حتی بارها و رستورانهای معمولی در خیابانهای ایتالیا نیز بلیط مسابقات به ویژه در مرحلهی گروهی را به هواداران میفروختند. در مسابقات هیچ گروه رقصندهای حضور نداشت.
با این حال ایتالیا که از دیرباز کشوری صاحب سبک در فوتبال محسوب میشد خود را برای این رقابتها از لحاظ فنی آمده کرده بود. شهرهای میزبان مسابقات به خوبی تجهیز شده و کشور به یک کارناول تبلیغاتی-توریستیِ یک ماهه تبدیل شد. رستورانها، خیابانها، مکانهای تاریخی، همه و همه گرچه قیمتهایشان را افزایش ندادند اما به مکانی دائمی برای توریستها مبدل شدند که بعدها باز هم ایتالیا را بازدید کرده و حتی دیگران را نیز به بازدید از این کشور زیبا ترغیب کردند. از ۱۲ ورزشگاه برگزارکننده مسابقات، ده ورزشگاه به طور کامل بازسازی شدند و دو ورزشگاه جدید در شهرهای تورین و باری برای برگزاری جام جهانی ساخته شد. همین امر باعث استمرار پیشرفت فوتبال ایتالیا در سالهای بعد شد. شاید اگر ایتالیا همچنان به توسعه امکانات ورزش فوتبال در کشورش همانند آن سالها توجه میکرد، امروز حال و روز تیمهای ریشهداری همچون اینتر و آثمیلان بهتر بود.
نکتهای که بیش از هر چیزی در جام جهانی نود ایتالیا جلب توجه میکرد، شادی مردم در خیابانها بود. عصرها خیابانها شلوغتر و به طبع آن پر سر و صداتر بود. مردم جدای از ملیت در کنار هم به خواندن سرود و آهنگ میپرداختند. مردمی که از سرتاسر جهان در ایتالیا گرد هم آمده بودند و حتی باخت تیمشان نیز آنها را از شادی در خیابانها منصرف نمیکرد. پیش از شروع مسابقات کسانی که به ورزشگاه راه نیافته بودند، در محودطهی بیرونی استادیوم دور هم جمع شده و هواداران هر تیمی آهنگهای کشورش را سر میداد. جالب اینجا بود که گاهی هواداران هواداران دیگر تیمها نیز به خواندن این سرودها ملحق میشدند. شاید به همین دلیل بود که هیچ فوتبالدوستی پس از شکست تیماش، در خیابانها ایجاد بی نظمی و اغتشاش نمیکرد چرا که فضا، فضایی شاد و سرشار از شادابی بود. شاید این گفتهها چیزی پیش پا افتاده در حال حاضر باشد اما پایه و اساس این اتفاقات در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا گذاشته شد.
حتی نماد این دورهی رقابتها نیز یک طرح جذاب و جدید بود که طراحی دورههای بعد را دستخوش تغییر کرد. چااٌ (به زبان ایتالیایی یعنی سلام) نام نماد این بازیها بود. آدمکی با سری به شکل توپ فوتبال و بدنی از پرچم سه رنگ ایتالیا. این نماد به حدی جذاب بود که حتی بابی رابسون نیز به تمجید آن پرداخت. فروش پوسترهای جام جهانی با تصویر این نماد رکوردی عجیب را در طول جام جهانی رقم زد که در آن زمان کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که از این طریق چنین سودی عایدشان شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد، جامی که علاقمندان دیرینهی فوتبال در سال ۹۰ شاهد آن بودند، با وجود کم گلی و کارتهای زرد فراوان، یکی از ماندگارترین جامهای جهانی تاریخ است. هنوز هم کسانی که آن دوره از مسابقات را تماشا کردهاند، فریادهای پیروزی طلبانهی «وینچرو، وینچرو» را به خوبی به یاد دارند. جام نود ایتالیا در دل فوتبالدوستان جایگاهی بسیار ویژه دارد.
منبع فرهنگستان فوتبال