لینک قسمت اول : http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
- - - - - - - - - -
- روز موعود فرا رسیده بود. روزی که مسی باید برای بار دوم در مقابل مربیان آکادمی لاماسیا تست می داد. البته ایندفعه با کمی تغییر ! مسی اینبار باید در مقابل بازیکنانی تست می داد که 2 سال از خودش بزرگتر بودن. برای این تست همه ی مربی های لاماسیا حضور داشتند. ریفِ، میگوئلی، یورنس و بورل - که هم اکنون مدیر فنی باشگاه منچستر سیتی هست - همشون توی تمرین حضور داشتند اما کسی که تمرین رو برنامه ریزی کرده بود توی زمین دیده نمی شد. رکساچ هنوز خودش رو نشون نداده بود. بازی در آستانه ی شروع شدن بود که سایه ی رکساچ روی زمین چمن مصنوعی استادیوم کوچک بارسلونا افتاد. بعد چی شد ؟! از زبان خود رکساچ بخونید که چی شد : " وقتی من کنار زمین رسیدم داور سوت بازی رو زد. من دور زمین قدم زدم و توی راه با یه نفر چند کلامی صحبت کردم. بعدش به راهم ادامه دادم و وقتی که به پشت دروازه سیدم ایستادم و چند دقیقه ای بازی رو نگاه کردم. وقتی هم به جایگاه مخصوص مربی ها و مسئولان رسیدم، گفتم که باهاش قرار داد امضا کنید ! اون پسر خیلی خاص و ویژه هستش. بی نظیر ! " رکساچ سریع بعد از این حرفش اونجا رو ترک کرد. اون کلا 10 دقیقه توی زمین بود هر چی که لازم بود رو از نزدیک دید. تصمیمش رو هم گرفت ،،،
- فردای اون روز مسی به کشور خودش برگشت و منتظر قدم بعدی بود. منتظر تماسی از باشگاه بارسلون با باشگاه Newell's Old Boys برای مرتب کردن کار های انتقال مسی. اما روز ها گذشت و تماسی در کار نبود. چند روز بعد یک تماس با باشگاه گرفته شد، اما اون تماس از طرف باشگاه بارسلونا نبود! بلکه این باشگاه آ.ث میلان ایتالیا بود که با باشگاهِ لیونل مسی تماس گرفت. اونم نه برای خرید مسی بلکه برای خرید هم تیمی 12 ساله مسی یعنی لئونارد دپتریس !! مسئولین باشگاه بارسلونا هنوز تمایل آنچنانی برای ثبت قرار داد با مسی نداشتن. چرا ؟ مینگوئلا در این مورد توضیح می ده : " اون زمان کل دنیا در مورد مسی شک داشتن ! بیشترین شک هم در موردش این بود که مسی خیلی کوچیکِ ! از لحاظ تکنیکی هیچ کسی به مسی شک نداشت. همه می دونستن اون فوق العادس اما در عین حال اعتقاد داشتن جثه ی مسی خیلی ریزه و وقتی بازیکنای حریف روی پاش تکل برن نابود می شه !! مشکل اون زمان مسی فقط جثه ی ریزش بود ! " خود مسی و خانوادش هم از این مشکل با خبر بودن و 2 سال قبل یعنی سال 1997، مسی رو برای درمان پیش دکتر دیگو شوارت-اشتین، متخصص غدد درون و متابولیسم بردن و قرار شد که مسی پیش این دکتر آزمایشاتی انجام بده تا دلیل کوچک موندنش روشن بشه .
- دکتر دیگو روزی رو که مسی برای ویزیت پیشش اومد خیلی خوب یادشه. چون هم روز تولدش بود و هم اینکه یک طرفدار 2 آتیشه ی باشگاه مسی یعنی Newell's Old Boys بود. دیگو در مورد اون روز می گه : " یک نفر از اعضای باشگاه پیش من اومد و به من گفت یکی از بازیکنان تیم از لحاظ فوتبالی فوق العادس اما خیلی خیلی کوچیکه ! واس همین خواست که ببینه من می تونم بهش کمک کنم رشد کنه یا نه. " دیگو قبول کرد که مسی رو ویزیت کنه. مسی اون سال ها 1 متر و 27 سانتی متر قد داشت. قدی که 4 سانت از میانگین قدی همسن های خودش در آرژانتین کوتاه تر بود. دیگو خیلی سریع چند آزمایش روی مسی انجام داد و فهمید مسی از یک مشکل هورمونی رنج می بره و بدنش هورمون رشد زیادی تولید نمی کنه. جواب این آزمایش خیال دکتر و خانواده مسی رو راحت کرد. چرا ؟! چون نشون می داد مشکل ژنتیکی نیست و قابلِ درمانِ. اگه مشکل ژنتیکی بود، دیگه نمی شد کاری برای رشد قد و جثه ی مسی کرد. دیگو در مورد مشکل مسی گفت : " مشکل خیلی خاصی و نادری داشت. از هر 20 هزار تو دنیا، نفر یک نفر به این مشکل دچار میشه. مشکل حادی هست اما خب قابل درمانِ ! "
- بعد از جواب آزمایش ها نوبت درمان رسید. مسی باید هر روز به رشد هورمون های خودش کمک می کرد اونم با تزریق دارویی خاص. خود مسی هر روز توسط یک سرنگ خودکار شکل، دارو رو به پای خودش تزریق می کرد. کاری شجاعانه از یک پسر بچه ی 9 ساله ! دکتر دیگو اصرار داشت که این تزریق ها هیچ دردی نداره و مثل نیش یک پشه ی کوچیک می مونه. اما مسی چندان باهاش موافق نبود. مسی وسایل درمانی لازم رو همه جا با خودش می برد و اون وسائل جزء جدا ناپذیر زندگی مسی شده بودن. تزریقی که به عقیده ی دیگو هیچ دردی نداشت، بارها و بارها مسی رو از تمرین کردن باز نگه داشت. اونم به خاطر دردی که بعد از تزریق به سراغ مسی میومد.
- در مان مسی به هیچ عنوان ارزون نبود. هزینه ی درمان مسی چیزی در حدود 1 میلیون یورو آب میخورد. پدر مسی در ابتدا با کمک بیمه ی زندگی کشور آرژانتین هزینه ها رو متقبل می شد اما بعد از بحران اقتصادی ای که کشور آرژانتین در سال 99 دچارش شد، این کمک های مالی هم قطع شد. اونجا بود که باشگاه Newell's Old Boys پا پیش گذاشت و قول داد که در پرداخت هزینه های درمان لیونل مسی به خانوادش کمک کنه. قضیه به نظر حل شده میومد اما خب صحبت های باشگاه Newell's Old Boys فقط در حد حرف بود !! جورج مسی برای گرفتن پول از باشگاه باید با مدیر ورزشی مجموعه یعنی اومر آلمیرون - که سابقه ی قهرمانی در جهان هم داشت - قرار ملاقات می زاشت تا پول رو دریافت کنه. خیلی از این جلسات دقیقه 90 با بهونه هایی مثل شلوغی و پر مشغله بودن کنسل می شدن و زمانی هم که کنسل نمی شدن، باشگاه فقط 40 دصد از پولی که باید پرداخت می کرد رو به جورج مسی پرداخت می کرد. هزینه درمانی مسی، 25 برابر بیشتر از اون چیزی بود که باشگاه Newell's Old Boys به خانوادش پرداخت می کرد ! همین باعث شد جورج به ریورپلاته بره و شکایتی رو علیه باشگاه به جریان بندازه. شکایتی که راه به جایی نبرد و خانواده ی مسی توش شکست خورد. درست در اوجِ نا امیدی بود که مینگوئلا با پیشنهاد بارسلونا سر رسید ! پیوستن مسی به بارسلونا، فقط تحقق رویاهای کودکی این بازیکن نبود. بلکه تحقق رویای سالم شدن هم در پی داشت ،،،،،
- اما همه چیز به این سادگی ها هم نبود. علاوه بر هزینه های درمان که می تونست با پیشرفت بیماری و درمانش بیشتر بشه، بارسا باید خانواده مسی رو هم باهاش به آرژانتین میوورد چون قوانین فیفا اجازه نمی داد مسی به تنهایی راهی اسپانیا بشه. به همین خاطر نمی تونست مسی رو توی ساختمون آکادمی خودش که برای بازیکنانش ساخته بود مستقر کنه و باید برای مسی و خانوادش یک منزل تهیه میکرد. علاوه بر این، پدر مسی هم به یک شغل نیاز داشت !! همه ی اینا معنی این رو می داد که آکادمی بارسلونا باید برای داشتن مسی خرج زیادی می کرد. باشگاه می خواست که مسی رو توی ساختمون خود باشگاه مستقر کنه اما پدرش موافق این قضیه نبود و خواستار یک آپارتمان شد. مدیر وقتِ باشگاه بارسلونا یعنی جوآن گاسپارت در این مورد می گه : " مسی به ما گفت که نیاز داره تا با خانوادش باشه نه تنها توی یک ساختمان قدیمی. شرایط برای مسی، در قیاس با یک پسر بچه ی اسپانیایی که 100 کیلومتر اونور تر از بارسا زندگی می کرد خیلی فرق داشت و سخت تر بود. اون می خواست که با خانوادش باشه برای همین اونا از ما یک آپارتمان خواستن. چیزی که ما نمی تونستیم انجامش بدیم چون ما ساختمان لاماسیا رو داشتیم. واس همین تصمیم گرفتیم جواب رد بهشون بدیم اما رکساچ وقتی این قضیه رو فهمید، پیش من اومد و گفت که رییس، ما نباید این بازیکن رو از دست بدیم. باید براش استثنا قائل بشیم. من وقتی بازی کردن اون رو دیدم، چیزایی دیدم که تا حالا توی عمرم ندیدم !! این حرف ها رو داشتم از کسی میشنیدم که به استعداد یاب بودنش کوچکترین شکی نداشتم ! " . به نظر می رسید رکساچ، قراره برای بار دوم هم فرشته ی نجات لیونل مسی بشه. البته با نگاه به زمان حال، بهتر می شه اگه بگیم فرشته ی نجات بارسلونا ،،،،
پایان قسمت دوم ! / نویسنده : ریچادرز فیدز پاتریک - مترجم : ( با کمی تالف ) محمد حسین صفری / اختصاصی طرفداری !