قدرت وارده به توپ را مغز تو با توجه به جزئیات هدف تعیین میکند * همه چیز برنامه ریزی شده نیست گاهی باید در لحظه تصمیم بگیری
زاویه چرخش پای ضربه زننده و کشیدگی پا به سمت توپ درست هدف را نشانه میرود و تا لحظه جدایی توپ از پا حفظ شود * به مسافرت میگویی همه چیز با من تو فقط چشم هایت را ببند و تا جایی که می توانی همراهیش می کنی
ضربه درست کمی پایین تر از مرکز توپ برخورد میکند * این را میدانی که همیشه زدن به وسط درست نیست گاهی باید از وسط فاصله گرفت
چیزی که به آن کات رو به پایین می دهد حرکت زانوست * اینجاست که موانع را فریب می دهی و می گویی همه چیز قدرت نیست
زانو بر خلاف ضربات معمولی جمع می شود * اگه بخوای مثل بقیه کار کنی دستت را میخونن
زانو تا نزدیک سینه بالا می آید * پا را به قلب نزدیک می کنی تا همگان بفهمند که این نیروی جادویی تو از کجا می آید
پای تکیه گاه کمی از زمین بلند میشود * میدانی همیشه نمی توانی از زمین قدرت بگیری گاهی برای فرار از جاذبه اش باید به هوا پناه ببری
* اکنون مسافرت به پرواز در می آید و تو می توانی حرکتش به سوی مقصد را با لذت تماشا کنی
سرانجام اکنون زمان آن است که با سرعت بدوی , با زانو به روی چمن لیز بخوری و از ته دل فریاد بزنی ...