1- حمله ی بی رحمانه گیگز !
- هر دو تیم از شروع کریسمس شکست رو تجربه نکرده بودن. نیازی هم نیست از رابطه ی منچستر و آرسنال درطول سالیان گذشته چیزی به شما بگم. تو نیمه نهایی FA Cup اما یکی از این 2 تیم باید شکست رو قبول می کرد. اونم بعد از ماه ها شکست نخوردن و از اون بدتر توسط دشمن خودشون. بازی فوق العاده بود. هوادار ها بدون شک یکی از بهترین بازی های عمرشون رو داشتند می دیدن. منچستر خیلی زود توسط ستاره ی جوون خودش یعنی دیوید بکهام به گل رسید. بعد از اون هیچ کدوم از حمله های 2 تیم نتیجه ای نداشت تا در دقیقه 69، دنیس برگکمپ بالاخره موفق شد دروازه پیتر اشمایکل رو فرو بریزه و نتیجه رو1-1 مساوی کنه. درست 5 دقیقه بعد از این گل هم روی کین یک خطای بد روی مارک اوورمارس انجام میده که باعث می شه این بازیکن دومین کارت زرد خودش رو بگیره و از زمین بازی بیرون بره.
بعد از این بود که فشار آرسنالی ها بیشتر شد. این تیم انقدر به منچستر یونایتدِ 10 نفره فشار اورد تا اینکه در دقیقه 90، داور حرکت فیل نویل روی ری پارلوررو خطا تشخیص داد و تیم آرسنال در آخرین دقیقه بازی صاحب یک ضربه پنالتی شد. پنالتی ای که دنیس برگکمپ پشتش ایستاد و توپ رو با قدرت به سمت چپ دروازه رها کرد. ضربه ای که اشمایکل به خوبی جهتش رو تشخیص داد و تونست مهارش کنه. منچستر در دقایق آخر توسط عکس العمل فوق العاده اشمایکل از حذف شدن نجات پیدا کرد !!
بازی به وقت های اضافه کشیده شد. نیمه اول اتفاق خاصی رخ نداد تا اینکه در دقیقه 109 پاتریک ویرا مرتکب یک پاس اشتباه شد. پاس اشتباه در زمین منچستر به گیگز رسید ! گیگز هم با یک استارت سریع شروع به حرکت کرد. اون با توپ یه سمت چپ زمین آرسنالی ها هجوم برد و به تنهایی 5 بازیکن آرسنال رو از پیش رو برداشت. بازیکنی مثل دیکسون هم این وسط 2 بار قربانی دریبل های مرگ آسای گیگز شدن. وقتی گیگز به محوطه رسید، به نظر اومد یک ضربه اضافه به توپ زدِ چون توپ به گوشه دروازه رفت و زاویه برای این بازیکن فوق العاده تنگ شد.اما گیگز به صورت فوق العاده ای توپ رو به سقف دورازه دیوید سیمن چسبوند تا منچستر دومین گلش در بازی رو هم به ثمر برسونه.
این گل و در نتیجه فینالیست شدن منچستر،آغازی برای یک پایان فوق العاده برای منچستری ها بود. منچستری که بعد از این پیروزی مقابل حریف قدرتمند خودش، به این باور اینکه توانایی شکست هر تیمی رو داره رسید و در آخر فصل، 3 گانه رو برای خودش به ارمغان اوورد.
" نمی تونم با هیچ کلمه ای این صحنه رو توصیف کنم ! " اندی گِرِی، گزارشگر شبکه اسکای !
-
" دفاع آرسنال، یکی از بهترین دفاع های تاریخ انگلیسِ. اما گیگز توپ رو برداشت، به دل خط دفاع زد و از اونا رو خرد کرد و دروازبان شماره 1 تیم ملی رو هم تسلیم خودش کرد. بهترین لحظه ی تاریخ FA CUP بدون شک !!! " گری نویل، بازیکنِ منچستر و همبازی وقتِ رایان گیگز.
---------------------------------------------------------------
2 - بازی های پایانی بوندسلیگایِ 1992
شاید اغراق نکردم اگه بگم یکی از عجیب ترین و هیجان انگیز ترین روز های تاریخ فوتبال جهان، 16 مِیِ 1992 بود. روزی که آخرین بازی های فصل بوندسلیگا انجام می شد. چرا ؟ الان می گم :
روز آخر بازی ها بود و 3 تیم شانس قهرمانی داشتن. آینتراخت فرانکفورت، اشتوتگارت و دورتموندی که 6 سال قبل تا مرز ورشکستگی پیش رفته بود. قبل از شروع بازی ها این فرانکفورتی ها بودن که با تفاضل گل بهتر، جلوتر از اشتوتگارت و دورتموند صدرنشین لیگ به حساب میومدن. این تیم باید به مصاف هانساروشتوک می رفت. بازی ای که تا دقیقه 86 ، 0-0 مساوی بود. اون سمت اما دورتموند تونسته بود از دویزبرگ 1-0 پیش بیفته و با توجه به تساوی اشتوتگارت مقابل بایرن لورکوزن، صدر نشین لیگ بشه و تنها 4 دقیقه با اولین قهرمانی خودش بعد از سال 1963 فاصله داشته باشه. اما همه چیز بدونِ اینکه کسی متوجه باشه، در حال تغییر بود ،،،
تو بازی اشتوتگارت و بایرن لورکوزن اتفاق های عجیبی در حال رخ دادن بود. 20 دقیقه ابتدایی این بازی خیلی محتاطانه بود و 2 تیم زیاد ریسک نمی کردن. تا اینکه بایرن لورکوزن تو یک صحنه خیلی خیلی مشکوک صاحب یه ضربه پنالتی شد. ضربه ای که بایرنی ها گلش کردن و باعث شدن اشتوتگارت در کورس قهرمانی از 2 رقیب خودش عقب بیفته. البته اشتوتگارتی ها هم نتونستن زیاد اعتراض کنن و از شانس بد خودشون شکایت کنن. چون چند دقیقه بعد قاطی کردن مهاجم های بایرن لورکوزن با همدیگه توی محوطه اشتوتگارت باعث شد که این تیم یک گل 100 درصد رو دریافت نکنه و چند دقیقه بعد از این صحنه، صاحب یک ضربه پنالتی هم بشه. پنالتی ای که در تصاویر بعد از بازی معلوم شد به اشتباه گرفته شده و خطا در اصل بیرون محوطه صورت گرفته بود. پنالتی ای که فریتز والتر وارد دروازه کرد تا بازی 1-1 مساوی بشه. اما اشتوتگارت هنوز با قهرمانی در بوندسلیگا فاصله داشت و سومین شانس رو بین تیم های مدعی برای قهرمانی داشت.
نیمه دوم اما همه چیز انگار عوض شده بود. اشتوتگارت با یک روحیه بالا وارد زمین شده بود و پیاپی به سمت دروازه لورکوزن حمله می کرد. از شانس بد این تیم، رودیگر والبورن، دروازبان تیم لورکوزن داشت بهترین بازی عمر خودش رو نشون می داد و پشت سر هم اشتوتگارتی ها رو در گل زدن ناکام می زاشت. تو یک صحنه هم که توپ از والبورن رد شد، این مارکوس وون آلن، مدافع تیم لورکوزن بود که توپ رو از روی خط دروازه دفع کرد !!! البته این تیم کاملا بدشانس هم نبود. چون در سمت دیگه و بازی آنتراخت فرانکفورت، داور بازی یک خطای واضح رو برای فرانکفورتی ها پنالتی تشخصی نداد. اتفاقی که برای دومین هفته متوالی برای این باشگاه می افتاد و باعث شد خیلی ها به شک بیفتن !!! هیجان داشت به اوجِ خودش می رسید ،،،
دورتموندی ها داشتند خودشون رو آماده ی جشن قهرمانی می کردن که یک اتفاق در بازی با اشتوتگارت باعث شد امید دورتموندی ها برای قهرمانی 2 برابر بشه. ماتیوس سامر، بازیکن تیم اشتوتگارت که داشت آخرین بازی خودش رو برای این تیم انجام می داد، نتونست تو هیجان زیاد خودش رو کنترل کنه و با یک خطای بچه گانه، کارت زرد دوم رو دریافت کرد و از بازی اخراج شد. بعد از این اتفاق دیگه همه اشتوتگارت رو از معادله ی قهرمانی کنار گذاشتن و آماده ی تبدریک گفتن به دورتموندی ها و شاید فرانکفورتی ها شدن.
4 دقیقه به پایان بازی مونده بود که اشتوتگارت صاحب یک ضربه کرنر شد. کرنر ارسالی رو مدافعان لورکوزن دفع کردن اما توپ در برگشت به کوئل بازیکن تیم اشتوتگارت رسید. این بازیکن هم به همراه توپ به گوشه ی زمین حرکت کرد و درست قبل از اینکه توپ از خط به بیرون بره، اونو روی دروازه ارسال کرد. توپ از همه گذشت و به گویدو بوچوالد رسید ! بازیکنی که انگار خدا اونو اونجای محوطه کاشته بود و دقیقا همونجایی بود که باید می بود. این مدافع تنها بازیکن اون زمانِ اشتوتگارت بود که طعم قهرمانی با این تیم رو چشیده بود، با یک ضربه سر زیبا دروازه لورکوزن رو فرو ریخت. اشتوتگارتی ها باورشون نمی شد. با این گل حالا اینا بودن که در یک قدمی قهرمانی قرار گرفته بودن. اونا بودن که فقط 4 دقیقه با قهرمانی در آلمان فاصله داشتن. اشتوتگارت قهرمان شد. اونم در حالی که کلا فقط 2 هفته در طول فصل صدنشین لیگ بود. 2 هفته ای که یکبارش، هفته ی آخر بود !!!
یک پایان بی نظیر برای بوندسلیگایی که برای اولین بار تیم های آلمان شرقی سابق هم توش حضور داشتند. برای اولین بوندسلیگایی که همه ی بازیهاش به صورت زنده پخش می شدن و کم کم داشت تبدیل به یک لیگ معتبر و حرفه ای می شد. این بازی ها و هیجانی که به لیگ تزریق کردن، باعث شد بوندسلیگا به چشم بیاد و کم کم خودش رو به عنوان یکی از بهترین لیگ های اروپا معرفی کنه.
" اتفاقی امشب افتاد که حتی بهترین و بزرگترین نویسنده و فیلم نامه نویس های دنیا هم نمی تونن مثلش رو بنویسن !! " اولی هانس
------------------------------------------------------
3 - از بین رفتن امید آفریقایی ها توسطِ دستانِ لوییس !
فقط 1 دقیقه از پایان وقت اضافه مونده. وقت اضافه بازی تیم های اروگوئه و غنا در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 2010. بازی ای که تا اون دقیقه 1-1 مساوی بود و به نظر می رسید برنده بازی رو ضربات پنالتی مشخص می کنه. اما در دقیقه آخر، توپ در یک متری دروازه تیم اروگوئه، به دومینیک آدیا می رسه. به نظر می رسید که کار تموم شدست. که اون همه فشار و استرس که هوادار های تیم غنا تحمل کردن در حال اتمامِ ! دومینیک ضربه سر خودش رو زد. ضربه ای که همه چیش دقیق بود. هم دقت و هم قدرت کافی برای باز کردن دورازه اروگوئه ای رو داشت اما آدیا این وسط به یکنفر فکر نکرده بود. لوییس سوارز !!!
سوارز که داخل محوطه جا گیری کرده بود، خودش رو به عقب پرت کرد و با دستای خودش به صورت واضح مانع از گل شدن توپ شد. داور خیلی سریع در سوت خودش دمید و علاوه بر اعلام پنالتی، لوییس سوارز رو از بازی اخراج کرد. لوییس سوارز اما داخل رختکن نرفت. انگار یه ندای درونی بهش گفته بود که کنار وایسا و ضربه رو نگاه کن. سوارز با قیافه ای که پر از استرس و هیجان بود در نزدیکی تونل خروجی زمین ایستاد و نظاره گر ضربه پنالتی بود. ضربه ای که آسامو ژیان یکی ازبهترین بازیکنای اون تورنمنت پشتش وایساده بود. اگه ژیان این توپ رو گل می کرد، نه تنها تیمش رو به جمع 4 تیم پایانی میبرد، بلکه صفحه ی جدیدی رو به صفحات تاریخ جام جهانی اضافه می کرد. صفحه ای که توش غنا تبدیل به اولین تیم تاریخ می شد که راهی 4 تیم پایانی جام جهانی می شد. اونم چه وقتی ! وقتی جام جهانی داره تو همین قاره انجام میشه. آسامو ضربه خودش رو زد اما به بدترین شکل ممکن !! توپ گل نشد و این لوییس سوارز بود که داشت در ورودی تونل به صورت دیوانه واری خوشحالی میکرد. دستای اون، یک ملت رو امیدوار نگه داشته بود ،،،
غنا نتونست ! درست در آخرین پله لغزید و نتونست حسرت آفریقایی ها رو برای حضور در بین 4 تیم پایانی جام جهانی از بین ببره. کی رو باید مقصر این اتفاق دونست ؟! لوییس سوارز ؟ یا خودِ غنایی ها و جلوتر از همه آسامو ژیان ؟
" دستای خدا از الان دیگه برای منِ " لوییس سوارز
-
" هممون ناراحت بودیم و داشتیم گریه می کردیم. اصلا نا امیدی و شکست رو می تونستی توی چهره هامون بینید. ما خیلی نزدیک بودیم. خیلی. ما داغون شدیم چون می دونستیم اون زمان داریم برای کل آفریقا بازی میکنیم ! " جان پانتسیل، بازیکن وقتِ تیم ملی غنا !
-
" ارزشش رو داشت یا نه ؟! من بهترین مهار جام رو انجام دادم ... پس فکر کنم آره. ارزشش رو داشت ! " لوییس سوارز.
-
" اینکه بگید ما تقلب کردیم تا غنا رو شکست بدیم یکم زیاده روی هستش. ما برای کاری که کردیم تنبیه هم شدیم. کاری که لوییس کرد می تونیم بگیم غلطه. دستش رو جلوی توپ گرفت اما خب این تقلب کردن نیست !! در ضمن ما تقاصش رو پس ندادیم ؟ دیگه چی می خواستید ؟ می خوام بدونم مقصر اینکه اونا نتونستن پنالتی رو گل کنن هم سوارزه ؟! ما همیشه تلاش کردیم که با منطق باشیم و وقتی که شکست می خوریم، دنبال بهونه نیستیم و دنبال دلیل می گردیم. همه ی تیم ها باید اینطوری باشن. دنبال بهونه نباید باشن ،،، " اسکار تابارز، سرمربی وقتِ تیم اروگوئه !
-
" اگه همچین صحنه ای روی دروازه غنا اتفاق می افتاد، امکان نداشت یکی از بازیکنای ما دستش رو جلوی توپ بگیره ! " جان پانتسیل.
-
" من هیچ گزینه ای دیگه جزء انجام اون حرکت نداشتم. و زمانی که دیدم پنالتی گل نشد، به این فکر کردم که معجزه کامل شد و ما هنوز توی تورنمنت هستیم و داریم نفس می کشیدم ! " لوییس سوارز.
----------------------------------------------------
4 - معجزه ای برای سمپدوریا
یکی از عجیب ترین رقابت های قهرمانی تاریخ سری آ، برای فصل 1990-91 بود ! جایی که اینتر برای قهرمانی با سمپدوریا رقابت می کرد. رقابتی که برای سمپدوریا خیلی خیلی مهمتر بود چون می تونست اونا رو به اولین قهرمانی شون در تاریخ ایتالیا برسونه. این 2 تیم، 4 بازی مونده به پایان فصل مقابل هم قرار گرفتن. اونم توی سن سیرو یعنی زمین تیم اینتر میلان. سمپدوریا صدرنشین لیگ بود و اینتر با 3 امتیاز کمتر در تعقیب این تیم. اون زمان برد در هر بازی 2 امتیاز داشت بنابراین سمپدوریا اگه می تونست با امتیاز از زمین خارج بشه، به احتمال 95 درصد قهرمانیش رو مسجل کرده بود.
اگه قرار بود عدالت رعایت بشه و نتیجه منصفانه ای رقم بخوره، اینتر باید 10-0 بازی رو می برد ! اینتر در طول بازی 24 شوت به سمت دروازه سمپدوریا زد در حالی که سمپدوریا فقط 6 شوت رو روانه ی دروازه اینتر کرد ! دروازبان اینتر یعنی والتز زنگا یک مهار هم در طول بازی انجام نداد اما اون سمت جیانلوکا پالوکیا 14 تا مهار فوق العده داشت !! 14 مهاری که یدونش ضربه پنالتی لوتهار متیوس بزرگ بود.
این همه ی اتفاق های بازی نبود. دست چند دقیقه قبل از پایان نیمه اول، اینتر سراسر حمله بود و تونست به گل برسه. یورگن کلیزمن دروازه سمپدوریا رو باز کرد اما داور به اشتباه گل رو قبول نکرد !! چند دقیقه بعد برگومی از اینتر و مانچینی از سمپدوریا با هم درگیر شدن و داور هر دو بازیکن رو از زمین اخراج کرد. همین اخراج بود که باعث شد بازی به کل عوض بشه و تماشاگر ها بازی بهتری رو شاهد باشن. بازی ای که هیچ وقت فراموشش نکنن.
نیمه دوم هم باز اینتر بود که دیوانه وار حمله می کرد. اما روی یک غافلگیری، بپه دوسنا تونست توپ رو وارد دروازه والتز زنگا بکنه و سمپدوریا در کمال تعجب 1 گل جلو بیفته. این گل مثل آب سردی بر پیکره ی اینتری ها بود. بعد از این گل بازی به کل متعادل شد. اینتر تیم برتر بود اما به هیچ عنوان اون تیم خطرناک نیمه اول نبود و انگار روحیه خودشون رو به کل باختن . روحیه که وقتی داور نقطه پنالتی رو براشون نشون داد بهشون برگشت اما خراب شدن این پنالتی اونا رو باز هم نا امید کرد. نا امید تر از گذشته. اینتر دوباره تا 1 قدمی باز کردن دروازه سمپدوریا پیش رفت. ضربه ی زیبای لومباردو به تیرک خورد و در برگشت باز هم دست اینتری ها افتاد و ضربه ی بازیکن این تیم رو جیانلوکا ویالی ار روی خط دروازه برگشت داد تا اینتر باز هم در حسرت گل بمونه . بازی ادامه پیدا کرد تا همین ویالی که مانعی برای گل زدن اینتری ها شده بود، گل دوم رو وارد دروازه اینتری ها کرد و اینتری ها رو در اوجِ نا امیدی و سرشکستگی فرو برد.
سمپدوریا با این پیروزی در ادامه قهرمان سری آ شد و با تکیه بر همین قهرمانی، سال بعد در لیگ قهرمانان حضور پیدا کرد و تا فینال هم حتی پیش رفت. تراپاتونی از اینتر جدا و به یوونتوس پیوست و اینتری ها 16 سال دیگه هم در حسرت بردن سری آ موندن. این بازی، نماد بارز سری آ بود. لیگی که در اون سال ها، بهترین لیگ فوتبال اروپا بود.
" همه ی کسانی که الان توی این استادیوم حظور دارن، سال ها بعد خواهند گفت که من اونجا بودم . من اون بازی رو از نزدیک دیدم. " مارتین تیلِر گزارشگرِ شبکه اسکای در حالی که فریاد میزد !!
-
" موفقیت اونا، به خاطر اتحاد قوی و غیر قابل نفوذی بود که بینشون وجود داشت ! " جان فوت، نویسنده ورزشی معروف ایتالیایی.
-------------------------------
5 - اولین افتخار اروپاییِ آبی اناری ها.
لیگ اروپا داشت آخرین سال خودش رو سپری میکرد. از سال بعد قرار بود این تورنمنت تغییر شکل بده و تبدیل به لیگ قهرمانان اروپای امروزی بشه. بارسلونا هم تیمی بود که با تمام بزرگی خودش، نتونسته بود قهرمان لیگ اروپا بشه. اما اونا با یوهان کرویف تونسته بودن در آخرین سالِ حیاتِ این تورنمنت، تا فینال پیش بیان. فینالی که باید مقابل سمپدویایِ ایتالیا بازی میکردن.
بازی نشون می داد که بارسایی ها شاید باید باز هم برای رسیدن به قهرمانی در اروپا صبر کنن. سمپدوریا خیلی خوب داشت بازی رو اداره می کرد و بازی رو برای بارسلونای کرویف بسته بود. اونا دوست داشتن بازی رو پنالتی بکشونن و این اتفاق داشت می افتاد. بازی به وقت های اضافه و دقیقه 113 رسیده بود و 2 تیم هنوز گلی به ثمر نرسونده بودن.
دقیقه 113 در فاصله 22 متری از دروازه سمپدوریا یک ضربه آزاد به نفع بارسلونایی ها اعلام شد. 3 بازیکن پشت توپ ایستادن. رونالدو کومان، هریستو استویچکوف و ماریا باکرو. استویچکوف توپ رو به باکرو داد و اون هم توپ رو برای کومان کاشت ! کومان هم از همون فاصله یه شلیک پر قدرت رو به سمت دروازه سمپدوریا رها کرد. ضربه ای که رفت، رفت، رفت، رفت و در دروازه ی سمپدوریا جا خوش کرد. همین گل بازی رو تموم کرد. بارسلونا بالاخره برای اولین بار، داشت طعم قهرمانی در اروپا رو مزه می کرد.
37 سال بود که آبی اناری ها منتظر چنین روزی بودن. قهرمانی در جامی که حریف شماره یکشون یعنی رئال مادرید 6 بار قهرمانش شده بود و اونا هنوز در حسرت یدونش هم مونده بودن. یکی از بهترین و تاریخی ترین تیم های اروپا بالاخره تونست قهرمان اروپا بشه و از اون مهمتر تیم رویایی یوهان کرویف، تونست به حق خودش در اروپا برسه ،،،
" بعد از گل فقط به یک چیز داشتم فکر میکردم . بچه ها، بچه ها تورو خدا گل نخورید ! " یوهان کرویف سرمربی وقتِ بارسلونا
-
" بدون شک مهمترین گل زندگیم بود. هنوز هم برخی از هوادار های بارسا وقتی منو می بینن بابت اون گل ازم تشکر می کنن. " رونالدو کومان، زننده گل پیروزی بخش بازی !
-
" خیلی پیروزی مهم و لذت بخشی بود چون ما خیلی وقت بود منتظرش بودیم . " یوهان کرویف !
-
" بارسلونا الان دیگه - چیزی بیشتر از یک باشگاه - نیست ! ما الان بهترین باشگاه اروپا هستیم. " پاسکوئال مارگال، سخنگوی رسمی باشگاه بارسلونا و شهردار شهرِ بارسلون.
------------------------------------------
در قسمت بعد خواهید خواند :
" قبل از اینکه من ضربه رو بزنم، کل استادیوم ساکت شده بود. اما وقتی توپ رفت توی دروازه دیگه اصلا نمی شد چیزی شنید.اون حجم از سر و صدا غیر قابل باور بود " فایرکلوف ( جهنمی به نام آنفیلد ! )
/ / /
" ازت خیلی متنفریم، چون یه زمانی خیلی عاشقت بودیم " بنر نصب شده در استادیوم نیو کمپ ! ( بزرگترین خیانتِ تاریخ )
/ / /
" این پسر بویِ فوتبال می ده ! " سانتیاگو برنابئو ( پیچیده ترین نقل و انتقال تاریخ فوتبال ! )
/ / /
" خدا بلغارستانیه ! " گزارشگر تلویزون با فریاد ! ( شوک به فرانسوی ها، در ثانیه یِ پایانی. )
/ / /
" اگه دقیق بخوام بگم، باید بگم که کرویف رقاصِ خیلی بهتری از نورِیِو هستش. حرکاتش خیلی خیلی از اون بهتره ! " رقاصِ معروف هلندی، رودی ون دنتزیگ ! ( چرخِشِ کرویف )