همه ی آرسنالی ها از نتیجه ای که دیروز به دست آمد و بازی فوق العاده ی آرسنال خوشحال و سرمست هستند ، باید هم باشند . برد ِ اینچنینی جلوی منچستری که بیشتر سال های اخیر ، آمار خوبی جلوی توپچی ها داشته واقعا شور انگیز است.
نکات مثبت بازی دیروز زیاد بودند ، از فرم عالی اوزیل و الکسیس و والکات تا درخشش پتر چک که به نظر حتی توانایی بازیکن فصل شدن رو دارد (البته اگر الکسیس اجازه بدهد).
چیزی که باید به یاد داشته باشیم ، اینست که فرم در چند بازی پیاپی لزوما پتانسیل یک تیم در یک فصل رو به تنهایی افزایش نمیدهد.
سال پیش تنها چند تیم بودند که موفق به کسب 8 برد پیاپی در لیگ کشورشان شدند. لاتزیو ، یوونتوس ، بارسلونا ، رئال مادرید و آرسنال . حتی از همین فرم های خوب هم ، موفقیت صد در صدی ای به دست نیامده.
بازی دیروز برای من یادآوری عجیبی از شکست 5-0 رئال مادرید برابر بارسلونایی داشت که اولین الکلاسیکوی مورینیو - پپ را رقم میزد.
مورینیو که سال قبلش با تیمی به مراتب ضعیف تر از رئال (از نظر مهره)، بارسا رو کنار زده بود ، اینبار با ترکیب ، آرایش و شرح وظایفی ساده انگارانه به مصاف آبی اناری ها رفت که نتیجه اش بدترین باخت کهکشانی ها در قرن 21 برابر رقیب سنتی بود.
جدال دیروز ِ آرسنال - منچستریونایتد هم شباهت هایی به آن بازی داشت. فان خال که از خرید های تابستانی و قابل قبول بودنشان در چند بازی اخیر در آسمان ها به سر میبرد ، به واقع ، با اتخاذ یک استراتژی ِ "غیر واقع بینانه" باعث شکست و عملا تحقیر تیم خود شد.
لجبازی صفتی است که بیشترین کاربرد را در توصیف فنخال از سوی فوتبالدوستان داشته ، ویژگی ای که دیروز در ماکزیمم خود قرار داشت .
اشاره های پیاپی کارشناسان تلویزیون بریتانیا و بعضا اروپایی به اینکه مثلا بلیند برای پست مدافع وسط ، حداقل برای بازی های سنگین مناسب نیست رو شاید شنیده باشید ولی افرادی مثل فنخال گوششان به این حرف ها نیست.
در مقابل علی رغم پیروزی 3-0 برابر یونایتد ، خطوط کمرنگی از این صفت در آرایش تیمی آرسنال هم دیده میشد . جایی که بدون توجه به فرم مقطعی یا تمرکز بازیکنان یا حتی نتایج بازی ها ، ترکیب آرسنال اغلب یکسان است .
تنها بازیکنان ضعیف ِ دیروز آرسنال ، مرته ساکر و آرون رمزی بودند که ضعف هایشان به واسطه ی فرم عالی دیگران ، به چشم تعداد کمتری از هواداران آرسنال آمد . اولی به واسطه ی مصدومیت کوشیلنی همچنان در ترکیب ثابت حضور دارد ولی دومی به واسطه ی اعتماد ِ بیش از حد و فارغ از هر عملکردی ، در صورت نداشتن مصدومیت فیکس میشود.
جا ماندن های مدافع آلمانی که با سیو های درخشان پتر چک همراه شد ، کاپیتان ِ این روز های آرسنال را در روز های مصدومیت ِ کوشیلنی ، در تعطیلات بازی های ملی خوشحال به خانه فرستاد.
از سوی دیگر ، آرون رمزی که به دفعات با جایگیری های نا مشخص در وضعیت های دفاعی ، ارسال پاس هایی که هم تیمی ها رو وضعیت بغرنجی قرار میدهند یا از دست دادن موقعیت های گل ، نشان داد که بازهم به همان بازیکنی تبدیل شده که قبل از فرم ِ فوق العاده اش در سال ِ میلادی ِ 2013 ، مورد انتقاد اکثریت هواداران ِ تیم شمال لندنی بود.اشتباهاتی که با میزان کمتر یا بیشتر در بازی های اخیر مثل لسترسیتی و المپیاکوس تکرار شده بود ولی به دلیل کسب نتایج متفاوت ، توجه های متفاوت تری را به خود منعطف کرده بود.
با توجه به سطر های بالا میتوان گفت دربی لجباز ها را ، مربی ِ لجباز تر باخت .
تنها بازیکن دیگری که در بازی یکشنبه عصر برای قرمز های لندن ، "عالی نبود" ، گابریل بود که نشان داد همچنان از ضعف در بازیسازی رنج میبرد و چند باری نزدیک بود تا از ابهت نتیجه ی دیروز با اشتباهاتش در گردش توپ ، بکاهد .
فرم فوق العاده ی هکتور بیرین که از بی جایگزین ترین بازیکنان آرسنال در فاز هجومی این تیم است و همچنین ناچو مونرئال که تصمیم مربی و مدیران برای حفظش در تابستان ، علی رغم قرارداد یک ساله اش از معدود کارهای مثبت نقل و انتقالات این تابستان بود (در کنار خرید پتر چک که به واسطه نقش نداشتن مورینیو و کمک آبراموویچ توانست قرمز پوش شود)، قابل چشم پوشی نیست .
اما کلیدی ترین بازیکن آرسنال فرانسیس کوکلن بود . بازیکنی که اگر مصدوم میشد و دیروز حاضر نمی بود ، شاید به جای شادی ، از همین بازی و هفته شعار ِ wenger out در سراسر اشبورتون گراو شنیده میشد .
در کل ، یکشنبه ی استثنائی اکتبر 2015 که شاید میتوانست برای 2 مربی ، حکم اتمام فصل را داشته باشد ، یک قربانی گرفت .
برندان راجرزی که با حکمی در دست ، زودتر از انتظار اخراج نشد و ونگر که حداقل تا بازی با بایرن اعتماد تعدادی از توپچی ها را که مرز مشخصی برای انتقاد یا حمایت از خودش ندارند ، به دست آورد.
شاید افق های پیش ِ روی ِ آرسنال بزرگ تر شده باشند ولی همچنان با توجه به فشردگی بازی ها در سال منتهی به یورو 16 ، به دلیل عمق ِ کم ِ ترکیب در بعضی پست های کلیدی تصور کسب قهرمانی غیر ممکن باشد .
مخصوصا با تصور اینکه احتمال رفتن به لیگ اروپا برای شاگردان مرد فرانسوی ، بیشتر از دوم شدن است ، برنامه ی بازی های این تیم پر مخاطره تر و فرسایشی تر خواهد شد (در صورت اهمیت دادن به لیگ اروپا و صعود به مراحل بالا).
البته کسب جام ِ لیگ اروپا شاید ارزش اقتصادی قابل توجیهی نداشته باشد ولی مسلما از نظر ورزشی ، از حضور در 16 تیم لیگ قهرمانان و حذف در این مرحله بهتر است . واضح است که کسب هر نتیجه ی دیگری به جز قهرمانی در لیگ اروپا یک فصل بد تلقی خواهد شد.