قسمت اول:
http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
قسمت دوم:
http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
---------------------------------------------------------------
معماری ایرانی اسلامی در طی تاریخ فراز و فرود های بسیاری داشته است ولی زیبایی خیره کننده و اثر معنوی ای که بر انسان میگذارد فراموش شدنی نیست:
https://www.google.com/search?q=%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C+%D8...
حال این سوال مطرح میشوند چگونه این شاهکار ها پدید آمدند؟
---------------------------------------------------------------
-معماری ایرانی-اسلامی:
در دو قسمت قبل مقاله درباره ی معماری های اسلامی و ایرانی یک مرور مختصری کردیم.گفتنی ایست که جدا کردن معماری ایرانی از اسلامی کار بسیار سختی میباشد چون معماری اسلامی محدود به مکان های مذهبی نبوده و شامل همه ی بناهای اجتماعی و فردی در ایران کهن میشده است ولی سعی بر این شد که در این دو مقاله این دو را تا آنجا که میشود مستقل توضیح داد.حال در این مقاله به بناهایی که بر این شیوه ی معماری ساخته شده اند را مروری میکنیم تا درباره ی تلفیق این دو سبک و ایدئولوژی در هم بیشتر بدانیم:
برای دریافتن اهمیت ایدئولوژی اسلام در گسترش معماری ( ودر معماری های ملل) شایسته است طبقه بندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها رامشخص کنیم. بطور کلی بناهای دوره اسلامی را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد: الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد, آرامگاهها, مدارس, حسینیه ها, تکایا, و مصلی ها؛ ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها, کاخها, کاروانسراها, حمامها, بازارها, قلعه ها و آب انبارها. در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی, مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است. مساجد مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که هموارهنقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبهها و تدریس در مساجد انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومتبه مردم بود. کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین ومسجدجامع کاشان) حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یاحکمران است. اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته میشدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افرادخیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینهنداشت, اهمیت شهری هم نداشت. در صدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند, ولی درطول زمان با طرحهای گوناگون و تزیینات مختلف, نقشه ها پیچیده شدند. درنقشه مساجد, از قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن, مساجد متفاوت در شهرهااحداث شد. مهمترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده, شامل یک ایوانی, دوایوانی, چهار ایوانی, و ترکیب چهار طاقو ایوان بوده که معماران دوره اسلامی آنها رااز شیوه های معماری عهد اشکانی و ساسانی اقتباس کرده اند. مثلاً نقشه چهار ایوانی ـدر ساخت بسیاری از بناها ـ الهام گرفته از نقشه کاخ آشور, متعلق به زمان اشکانیاناست. معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند. در هر دوره یکیاز عناصر تزیطنی در آراستن مساجد متداول بوده است؛ برای مثال در عهد سلجوقیانآجرکاری, در عهد ایلخانیان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری رواج بیشتریداشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری, گچبری و کاشیکاری با هم به کار گرفتهمی شد. مدارس در صدر اسلام تدریس علوم مذهبی در مساجد انجام می شد. بتدریج با توسعهعلوم اسلامی, فضای آموزشی از مساجد جدا گشت. در قرن پنجم هجری (همزمان با حکومتسلجوقیان) به تشویق خواجه نظام الملک, مدارس متعددی در شهرهای معروف اسلامی مانندبغداد, ری, نیشابور و جرجان ساخته شد. بعدها نقشه چهار ایوانی, که مورد توجهمعماران قرار گرفت, برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف شد. در اطراف ایوانها, حجرههایی به صورت یک یا دو طبقه یرای استفاده و اقامت شبانه روزی دانشجویان و طلاب علومدینی ساخته شد. غیر از ساعات تدریس, از مدارس به عنوان مسجد نیز استفاده می کردند. مدارس نیز همانند مساجد با آجرکاری, گچبری و کاشیکاری تزیین می شد(مانند مدارسغیاثیه, چهار باغ و مطهری).
آرامگاهها و زیارتگاهها به طور کلی آرامگاه به بناییگفته می شود که یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی در آن دفن شده باشد. این نوع بناهارا به دو گروه مقبره های مذهبی(زیارتی) و مقبره های غیر مذهبی می توان تقسیم کرد. مقبره های مذهبی در بیشتر شهرها و روستاها به امامزاده معروف شده اند و در مقایسهبا سایر بناهای اسلامی(بجز مساجد) از اعتبار ویژه ای برخوردارند. امامزاده ها بیشاز دیگر بناها ی دوره اسلامی مورد احترام و علاقه مسلمانان بویژه شیعیان هستند. بناهای فوق در طول زمان توسعه یافته و از یک آرامگاه معمولی به مجموعه های بسیار باشکوهی تبدیل شده اند(مانند مجموعه بناهای مشهد, قم, بسطام و شیخ صفی). مقبره هااغلب با نقشه های مدور, مربع و هشت ضلعی با شیوه های گوناگون معماری احداث شدهاند(مانند مرقد اسماعیل سامانی در بخارا, گنبد قابوس در دشت گرگان, برج رادکان درخراسان, برج علاء الدین در ورامین و بنای سلطانیه در زنجان). همانند سایر بناهایاسلامی مقبره ها نیز با آجرکاری, گچبری, کاشیکاری و آینه کاری تزیین شده اند. تنهادر ایران دوره اسلامی است که ایجاد مقبره ها و زیارتگاهها از چنین سابقه طولانی وویژگیهای معماری منحصر به فرد و تزیینات باشکوه برخوردار است. اینگونه بناها بهنامهای برج, گنبد, بقیه و مزار نیز معروف شده اند(مانند برج رادکان, گنبد قابوس, بقعه شیخ صفی). حسینیه ها, تکایا و مصلی ها در بسیاری از شهرهای اسلامی در مواقعخاصی مانند محرم, صفر و رمضان مراسم دعا, روضه و سوگواری برگزار می شده است. اینمراسم بیشتر در مکانهایی معروف به تکیه و حسینیه برقرار بوده است. به طور کلی تکایاو حسینیه ها مکانهای محصوری بودند که در مسیر گذرگاههای اصلی شهرها قرار داشتند. ازاین مکانها بویژه در ایام سوگواری ـ خصوصاً محرم ـ برای مراسم تعذیه خوانی, پردهخوانی و سینه زنی استفاده می شد. در این ایام مکان را سیاهپوش کرده, آن را با طوق ونخل و علامت و کتل آذین می کردند. مصلی اغلب در خارج از شهرها قرار داشت و برایاقامه نماز عید فطر و قربان از آن استفاده می شد. اینگونه بناها دارای طرح و نقشهخاصی نبودند و با توجه به مکانهای شهری و عمومی در گذرگاهها, میدانها و راستهبازارها ساخته می شدند. همچنین این مکانها فاقد تزیینات معماری بودند(مانند امیرچخماق یزد, پهنه و ناسار سمنان و گذر حاجی محله کاشان). پلها پلها و آب بندها ازبناهای غیر مذهبی هستند که در ادوار گذشته در مسیر جاده های کاروانی, راهها و رویرودها ایجاد شده اند. مهمترین پلها در مسیر جاده های کاروانی و جاهایی که طغیان آبرودخانه ها غیر قابل کنترل بوده, بنا شده اند. از دوران بسیار کهن, هنگامی که بشرتوانست آب را مهار کند و مسیر آن را مشخص سازد و از تنه درختان برای عبور و مرور ازعرض رودخانه استفاده کند, کار پل سازی آغاز شده است. معماران ایرانی در احداث پلهاعلاوه بر تسهیل امر عبور و مرور, ایجاد اب بندها را در نظر داشته اند. مشاهدهقدیمیترین پلها یعنی پل بردیده از دوره هخامنشیان در جلگه مرودشت, بیستون درکرمانشاه از دوره ساسانیان, بند امیر در فارس از دوره آل بویه و پل خواجوی اصفهان, مؤید این نکته است که معماران در امر پل سازی علاوه برگذر از رودخانه به ذخیره کردنآب نیز توجه داشته اند. ایران در دوره باستان و دوره اسلامی سهم قابل توجهی درتوسعه پل سازی ـ از قرن هشتم ق.م. تاکنون ـ به عهده داشته است. بقایای پلها و سدهانشان دهنده نوع معماری آن زمان است. ذوق و سلیقه معماران ایرانی در تزیین پلها نیزقابل توجه است؛ بعضی از پلها دارای تزیینات آجرکاری و کاشیکاری است(مانند پل خواجویاصفهان). کاخها احداث کاخها در ایران به گذشته های بسیار دور باز می گردد. مفهومامروزی کاخ با مفهوم این کلمه در گذشته متفاوت است. در گذشته بناهایی منفرد با نوعیمعماری برتر از دیگربناها احداث می گردید که کاربردهای متعددی داشت؛ مثلاً, ممکنبود زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گاه به جای قلعه دفاعی و سرانجام برای سکونتحکمرانان استفاده شود(چغازنبیل). بتدریج ماهیت این بناها تغییر یافت و کاخهایاقصرها در ایران مقر حکومت سلسله های مختلف شد؛ برای مثال در زمان هخامنشی تختجمشید, در زمان اشکانی کاخ آشور, در زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را میتوان نام برد. در دوره اسلامی اینگونه بناها بتدریج برای سکونت و امور حکومتیاستفاده گردید. از صدر اسلام کاخ یا بنای با شکوهی که در مقیاس برتر ساخته شدهباشد, به جای نمانده است. شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ـ که در زمان امویاناحداث گردید و بقایای آن هنوز پابرجاست ـ از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده است. از زمان صفوی احداث کاخها وارد مرحله تازه ای شد و در پایه تختهای سه گانه آنها (تبریز, قزوین و اصفهان) نمونه های جالب توجهی ساخته است. کاخهای چهل ستون, هشتبهشت و عالی قاپوی اصفهان, صفی آباد بهشهر, فین کاشان و فرخ آباد ساری از مهمتریننمونه های شیوه معماری عهد صفویان هستند. ایجاد کاخها به همین شیوه تا عهد نادرشاه (مانند کاخ خورشید کلات) و عهد قاجار (مانند کاخ صاحبقرانیه و شمس العماره) ادامهیافت. کاخها در ایران نقشه های گوناگونی داشته است: برخی کوشک مانند بوده اند( مانند هشت بهشت صفی آباد), بعضی نقشه مربع و مستطیل داشته اند و برخی چند ضلعی بودهاند. مهمترین مسأله در ساختن کاخها, بویژه از عهد صفوی به بعد, تزیین با کاشیکاری, گچبری, آیینه کاری و سنگ کاری است. کاروانسراها ساخت کاروانسرا با توجه به اوضاعاجتماعی, اقتصادی و مذهبی, از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است. بهطور کلی کاروانسراها به دو گروه برون شهری و درون شهری تقسیم می شوند. توسعه راههایتجارتی و زیارتی باعث شده که در بین جاده های کاروانی در سراسر کشور کاروانسراهاییبرای توقف و استراحت کاروانیان بنا شود. موقعیت جغرافیایی, سیاسی و اقتصادی درایران از علل ازدیاد و گسترش این بناها بوده است. در ایران به فاصله هر چهارفرسنگ(26 کیلومتر) کاروانسرایی برای استراحت بنا شده است. زیارت شهرهای مذهبی مانندقم, مشهد و کربلا باعث شده بود تا کاروانسراهای متعددی در مسیر جاده هایی که به اینشهرها منتهی می شود, احداث گردد(در مسیر خراسان بزرگ, غرب به شرق, کرمانشاه ومشهد). این راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حرمحضرت رضا(ع) در مشهد متصل می شده است. همچنین در زمان صفوی برای رفاه حال زائران, کاروانسراهایی در این مسیر بنا شده که در حال حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقیاست. معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است. معماران با توجه به موقعیت اقلیمیسرزمین ایران, کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کرده اند. در ساختکاروانسراهای برون شهری از نقشه های چهار ایوانی, دو ایوانی, هشت ضلعی, مدور, کوهستانی و نوع کرانه خلیج فارس استفاده شده است. در احداث کاروانسراها مانند مساجدو مدارس بیشتر از طرح چهار ایوانی استفاده شده و اتاقهایی در اطراف حیاط, برایاستفاده مسافران ساخته شده است. برخی از کاروانسراها با شیوه های آجر کاری, گچبری, و کاشیکاری مزین شده اند(مانند رباط شرف خراسان, کاروانسرای سپنج شاهرود و مهیاراصفهان). حمامها حمامها از دیگر بناهای غیر مذهبی ایران است که در شهرها و روستاهایمختلف احداث شده است. در ادیان مختلف آیین شستشو, غسل و تطهیر از اهمیت ویژه ایبرخوردار است. طبق مدارک موجود توجه به پاکیزگی و طهارت در ایران زمین به دورانقدیم حتی پیش از زرتشت می رسد. بنابراین نیاز بشر به محلی برای شستشو و تطهیر, موجباحداث حمامها شده است. طبق مدارک باستانشناسی از جمله قدیمیترین حمامها, حمامی درتخت جمشید از دوره هخامنشی و حمامی در کاخ آشور متعلق به دوره اشکانیان است. بعد ازظهور اسلام, پاکیزگی ـ بویژه غسلهای متعدد و وضو برای نمازهای پنجگانه ـ در زندگیروزمره مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار شد تا جایی که سخن گوهربار رسولاکرم(ص)«النظافه من الایمان» شعار هر مسلمان گردید. در شهرهای اسلامی حمامها درگذرگاههای اصلی شهر, راسته بازارها و کاخهای حکومتی طوری ساخته می شد که برای تأمینآب بهداشتی و خروج فاضلاب مشکلی پیش نیاید. شاید بتوان گفت حمامها پس از مسجد ومدرسه یکی از مهمترین بناهای شهری محسوب می شدند. فضای اصلی هر حمام, شامل بینه, میان در و گرمخانه بود. به این ترتیب که هر یک از فضاهای فوق به وسیله راهرو و هشتیاز فضای دیگر جدا می شد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضای مجاور تنظیم شود. کفحمامها از سنگ مرمر و دیگر سنگها پوشیده شده بود, ازاره حمام با سنگ و کاشی تزیینمی شد. از جمله تزیینات داخلی حمامها آهکبری به صورت ساده و رنگی بوده است (مانندحمام گنجعلیخان کرمان, کردشت میانه و خسرو آقا اصفهان).
قلعه ها آغاز خانه سازیبشر همواره با اندیشه دفاع در برابر دشمنان همراه بوده است و قلعه ها مظاهر بارزاندیشه دفاعی انسان هستند. به طور کلی قلعه ها به دو گروه عمده تقسیم می شود: قلعههای کوهستانی و قلعه های دشت. همانطور که در معرفی کاخها گفته شد, از یک بنا ممکناست استفاده های گوناگونی شود. از قلعه نیز در موقع آرامش و صلح به عنوان کاخاستفاده می شد. با این توضیح تخت جمشید را, با توجه به طراحی آن, می توان یک قلعهدانست. همچنین از تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی ـ که مکانی مقدس بوده ـ گاهیبه عنوان نیایشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفاده می شده است. بزرگترین و مستحکمترینقلعه هایی که در ایران بنا شده, متعلق به فرقه اسماعیلیه است. این قلعه ها دربلندیهای رشته کوههای البرز بنا شده اند(مانند الموت, لمبسر, گردکوه, سارو وامامه). معماری اینگونه قلعه ها جنبه نظامی و دفاعی داشته و طرح و نقشه آنهاویژگیهای گوناگونی دارد. قلعه ها در صعب العبورترین بلندیهای کوهستانی بنا می شدندو چون طرح و نقشه ای از پیش آماده نداشتند, طراح یا معمار حصارها, برجها, اتاقها وورودیها را با توجه به موقعیت طبیعی صخره ها, احداث می کرد. به این علت اغلب قلعههای کوهستانی دارای طرح هندسی مشخص نبودند. مصالح ساختمانی قلعه ها بیشتر قلوه سنگو آجر, و ملاط آن ساروج و آهک بود. قلعه هایی که در دشت برای محافضت از کاروانها ویا برای استفاده سربازان بنا می شد عمدتاً طرح هندسی مشخص داشتند و دارای نقشه هایمربع, مستطیل, چند ضلعی و مدور بودند. این قلعه ها دارای برج و بارو بودند و مصالحساختمانی آنها نیز از آجر و خشت بود (مانند قلعه گلی ورامین, میان گاله گرگان, قوشچی ارومیه و قلعه کهنه کرمانشاه). در قرن دوازدهم هجری ایجاد قلعه در گذرگاههابه شیوه گذشته متوقف شد و پاسگاهها و سربازخانه هایی به شیوه جدید احداث گردید. همچنین در کرانه خلیج فارس قلعه هایی با سبک معماری غربی ساخته شد(مانند قلعه هایهرمز, خارک, قشم و بندر عباس). آب انبارها موقعیت اقلیمی مناطق مختلف ایران تأثیرزیادی در ابداعات معماری این سرزمین داشته است. از روزگاران کهن در کنار طرحهایعمده تأمین آب مانند ایجاد قنات و ساختن سد, به ذخیره سازی آبهای زمستانی و مصرف آندر فصلهای کم آب و خشک سال نیز توجه شده است و «آب انبار» را به همین منظور بناکرده اند. قدیمیترین نمونه به جای مانده, مقالات معماری - ذخیره آب معبد چغازنبیل در خوزستاناز دوره هخامنشی است. آب انبارها به دو گروه کلی عمومی و خصوصی تقسیم می شوند. ازنظر معماری آب انبارها شامل مقالات معماری - ذخیره آب, پوشش مقالات معماری - , بادگیر و هواکش, راه پله, پاشیر و سردر تزیینی و کتیبه هاست که در اشکال گوناگون مکعب, مستطیل, استوانه ای وچند ضلعی ساخته شده اند. مصالح ساختمانی آنها سنگ و آجر, شفته آهک و ساروج است. تعدادی از این آب انبارها با آجر و کاشی تزیین شده اند(مانند آب انبارهای قزوین, دهنمک سمنان و پنج بادگیر یزد). بازارها سابقه ایجاد بازار در ایران به روزگارانبسیار دور باز می گردد. طبق مدارک تاریخی بازار در بسیاری از شهرهای قبل از اسلامیکی از عناصر مهم شهری بوده است پس از اسلام, گسترش شهرهای اسلامی و افزایشارتباطات اجتماعی, ازدیاد راههای کاروانی, توسعه کاروانسراها و تبادلات اقتصادیموجب شکل گرفتن فضای بازرگانی و تولیدی موسوم به بازار شد. در شهرهای اسلامی بازارمحور اصلی و مرکز اقتصادی شهر بوده و انبارهای مهم, مراکز تولیدی, مراکز توزیعکالاهای گوناگون و مبادلات پولی در آن جای داشتند. بازارها بیشتر در امتداد مهمترینراههای اصلی شهر ساخته می شدند و در اغلب موارد راسته بازار شاهراه اصلی شهر نیزبود که مهمترین و شلوغترین دروازه ها را به مرکز شهر متصل می کرد(مانند بازارسلطانیه, بازار اصفهان و بازار نایین). در بیشتر شهرهای اسلامی مسجد جامع در کناربازار قرار داشت. دکانها در دو سوی راسته اصلی و راسته های فرعی قرار داشتند. برخیاز راسته ها به عرضه کالاهای مخصوص اختصاص داشت؛ مانند بازار بزازها, کفاشها, زرگرها و آهنگرها. کاروانسراهای درون شهری ـ که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ـ اغلب درپشت دکانهای بازار قرار داشت و به وسیله راهرو یا فضای کوچک به بازار مرتبط می شد. بسیاری از سراها دو طبقه ساخته می شدند و همه آنها دارای حیاط مرکزی بودند. طولبازارها اندازه مشخص و معینی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونق بازار متفاوت بود. طول راسته اصلی در شهرهای کوچک و متوسط در حدود چند صد متر و در شهرهای بزرگ, بیشاز یک کیلومتر بود و عرض بازارها بین پنج تا ده متر بوده است. در ساختمان بازارهااز بهترین مصالح و شیوه های معماری استفاده می شد. ستونها و دیوارها بیشتر از سنگ وآجر بود و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفاده می کردند. برای پوشاندن دهانه هایبزرگ مانند چهار سوها و تیمچه ها از گنبد و کاربندی استفاده می شد. پشت بام بازارهاهم بیشتر با کاهگل پوشانده می شد؛ زیرا کاهگل هم عایق حرارتی بود و هم عایق رطوبتی. کف بازارها اغلب خاکی بود که در اثر گذشت زمان کوبیده و محکم می شد. البته گاهی ازسنگ وآجر برای پوشاندن کف بازار و حجره ها استفاده می کردند. به هر حال, بازار یکیاز مهمترین بناهای عمومی شهرهای گوناگون است که در وهله اول برای عرضه, تولید, تبادل و خرید و فروش کالا شکل گرفت, ولی بعدها کارکردهای متعدد فرهنگی و اجتماعیپیدا کرد. رشد و رونق اقتصادی منجر به پیدایش انواع بازار شد که از میان آنها میتوان از بازارهای ادواری, بازارهای روستایی, بازارهای ثابت, بازار بین راهی وبازارهای شهری نام برد. عناصر تشکیل دهنده معماری هر بنای دوره اسلامی چه بنایمذهبی, مانند مسجد و مدرسه و چه غیر مذهبی, مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهایگوناگون تشکیل می شود و گاهی نیز ممکن است فضای تازه به صورت الحاقی به بناهای دیگراضافه شود؛ مثلاً مناره یا منار در مسجد و مدرسه که جزیی از بناست و به طور مجزا همکاربرد دارد. میانسرا میانسرا ـ حیاط و صحن ـ یکی از ویژگیهای معماری اسلامی است. مساجد, مدارس و کاروانسراها عمدتاً دارای صحن یا حیاط مرکزی هستند. میانسرا در دورهاسلامی دو نقش مهم داشت: اول اینکه نیاز مسلمانان را به وضوخانه و محل تطهیر درمساجد و مدارس و نیاز مسافران را به استراحت, بارگیری و باربندی در حیاط کاروانسراتأمین می کرد. دوم اینکه با کانون قرار دادن فضای داخلی, بنا را از سر و صدا وفعالیت زندگی روزمره و عادی جدا می کرد. شکل میانسرا عموماً مربع و مستطیل بود, ولیگاهی از نقشه های چند ضلعی و مدور هم استفاده می شد. میانسرا راه دسترسی به شبستانو بناهای وابسته مانند راه پله ها و اتاقها را مشخص می کرد و دارای ایوانی در یک یادو یا چهار طرف بود. ایوان ایوان از زمان اشکانی مورد استفاده قرار گرفته و ساخت آنتا کنون به شیوه های گوناگون ادامه یافته است. ایوان که معمولاً از یک طاق آهنگتشکیل می شود از سه طرف بسته و به طرف میانسرا باز می شود. ایوانها به صورت فضاهایورودی و خروجی ساخته می شوند و در حالی که برای جریان یافتن هوا باز هستند, از تابشآفتاب جلوگیری می کنند و به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده اهمیت فوق العاده ایداشته, به بنا, برجستگی و شکوه می بخشند. ایوان کانونی است برای تزیینات مختلف بنا, چون ایجاد مقرنسها با شیوه آجر کاری, گچبری و کاشیکاری رواق به فضاهای سرپوشیدهستوندار یا متشکل از چشمه طاقهایی گفته می شود که در طرفین صحن یا میانسرای مساجدیا اماکن مذهبی ساخته می شود. دهانه اینگونه فضاها رو به صحن است و در ورودی مسجدرا به شبستان یا گنبد خانه متصل می سازد. گنبد گنبد نیز مانند ایوان یکی از مهمترینعناصر معماری ایران است که سابقه آن به قبل از اسلام می رسد. پوشش گنبدی در معماریاسلامی ویژگیهای متعددی دارد و بیش از هر نوع پوششی کاربرد داشته است. ایجاد گنبدروی فضای مربع و یا چند ضلعی دارای چند مرحله بوده است: نخست اتاق چهار گوش با درهاو طاقچه ها سپس بخش انتقالی بین اتاق چهار گوش و گنبد و در پایان گنبد اصلی معمارانایرانی روی بناهای گوناگون, بویژه روی مقبره ها, مساجد و مدارس, زیباترین گنبدها راساخته اند. گنبدهای ایرانی دارای اشکال مختلفی است که برخی از آنها عبارتند از: گنبد مخروطی یا رک, گنبد یک پوش, گنبد پیوسته و گسسته. شکوه و زیبایی معماری ایراندر دوره اسلامی بستگی زیادی به گنبدهای آن دارد که اغلب با کاشیکاری معرق تزیین شدهاند(مانند مسجد شیخ لطف الله). شبستان ستوندار شبستانهای ستوندار ـ که ارتفاعچندانی ندارند ـ معمولاً در طرفین گنبدها بنا شده اند. این شبستانها به گونه ایساخته شده اند که بتوان با افزودن یا برداشتن دهانه هایی, آنها را توسعه داد یاکوچک کرد. به این ترتیب چنین منطقه سرپوشیده ای را می توانستند با دیواری تیغهمانند که هیچ گونه عملکرد ساختمانی نداشت محصور کنند(مانند مسجد تربت جام و امیرچخماق یزد). چهار صفه قرن هشتم هجری تاریخ تکامل چهار صفه با موارد استفاده گوناگوناست. این بنا در اصل عبارت است از یک فضای مربع یا مستطیل شکل که با اتاقهای متصلبه هم احاطه شده, به طوری که در اطراف فضای مرکزی تعدادی اتاقهای شاه نشین مانند بهوجود آورده است. اصطلاح چهار صفه را می توان برای اتاق یا چهر طاق (صلیبی شکل) یاتالار مستطیل به کار برد, که با چند طاق پوشیده شده است. چهار صفه های ساده معمولاًدر گوشه های عمارتی که در وسط حیاط قرار دارد ساخته شده اند(مانند مدرسه خرگردخراسان). هجره هجره یآ اتاق معمولاً در اطراف حیاط مرکزی یا میانسرا به صورت مربع, مستطیل یا چند ضلعی ساخته می شد. این گونه هجره ها در مدارس برای استفاده طلاب و درکاروانسراها برای استراحت مسافران و گاهی به منظور چله نشینی و عزلت گزینی درویشانبنا می شد. در بعضی موارد هجره ها به صورت دوطبقه ساخته می شد که رفتن به طبقه بالااز طریق راهروهای ارتباطی انجام می گرفت. معمولاً چنین اتاقهایی از حداقل روشناییبرخوردار بودند, سقف آنها کوتاه بود و از نوع طاق آهنگ ساخته می شد. مناره مناره یامنار به معنای جای نور است و به بنای بلند و کشیده اطلاق می شود که عموماً کناربناهای مذهبی مانند مدارس, مساجد, و مقبره ها ساخته می شدند. قبل از اسلام از مناربرای راهنمایی استفاده می کردند که گاهی نیز معرف وجود آتشکده و آتشگاههای بزرگ بودو به آن میل می گفتند(مانند میل نورآباد, میل فیروزآباد). در دوره اسلامی احداثمناره گسترش بیشتری یافت. یکی از قدیمیترین مناره ها متعلق به مسجد جامع دمشق است. از دیگر مناره های باقیمانده اوایل اسلام می توان به مناره مسجد اشاره کرد. اگرچهمعلوم نشده که قدیمیترین مناره در ایران در کدامیک از بناهای مذهبی ساخته شده, ولیمنار مسجد جامع سمنان و دامغان را می توان از قدیمترین مناره های ایران دانست. لازمبه یادآوری است که در آغاز مناره ها عموماً به صورت منفرد در مجاورت مساجد ساخته میشدند, ولی از دوره سلجوقی به بعد بتدریج مناره ها به صورت زوجی بر سر در ورودی و یابر ایوان اصلی احداث گردید(مانند مسجد جامع اصفهان, مدرسه دو منار گلشن طبی). ازنظر معماری مناره ها از سه قسمت اصلی پایه, ساقه یا بدنه و کلاهک یا تاج و بخشهایپلکان و نورگیر تشکیل می شود. مناره ها به اشکال استوانه ای, مخروطی و چند ضلعیساخته شده اند. مناره ها در آغاز احداث بسیار ساده و عاری از تزیینات بودند, ولیبتدریج همانند دیگر عناصر معماری با تزییناتی چون آجرکاری, کاشیکاری, مقرنس و کتیبهآراسته شدند. مصالح ساختمانی مناره ها از آجر و سنگ بوده است. مناره ها برایاستحکام بخشیدن و جلوگیری از رانش بنا ساخته می شدند
بادگیر معماران واستادکاران ایرانی با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناطق گوناگون ایران شیوههای معماری را در شهر های مختلف توسعه بخشیدند؛ همان طور که به دلیل سرما ایجادبناهای فاقد میانسرا در آذربایجان متداول بوده, ساختن بادگیر نیز در مناطق کویریرواج داشته است. سالیان بس دراز, بادگیر یکی از اجزای مهم بناها در نواحی گرم و خشکایران بوده است. هر بادگیر شامل برجهای تهویه بر فراز ساختمان است. در بالای هر برجیک رشته دهانه های عمودی وجود دارد که در مقابل بادهای وزان قرار گرفته و برایگرفتن نسیم و هدایت آن به اتاق همکف یا زیرزمین که رطوبت را از یک حوض آب اخذ میکند, تعبیه شده است. در شهرهای کویری ایران مانند کاشان, یزد و کرمان از بادگیر دربناهای مختلف به نحوه مطلوب استفاده شده است. در بعضی بناها حتی چندین بادگیر ساختهشده (مانند آب انبار پنج بادگیر یزد). پله گرچه پله یک اثر معماری مهم به حساب نمیآید, ولی کاربردهای سودمندی در معماری دارد. راه پله های مارپیچ داخل مناره ها وپله هایی که به بامها و فضاهای داخلی و خارجی بنا و به پاشیرهای سراشیبی آب انبارهامنتهی می شود از اهمیت ویژه ای برخوردارند. همچنین پله ها, راههای ارتباطی مفید بهطبقه دوم یا پشت بام به شمار می روند. در بعضی از بناها پله ها علاوه بر کاربردارتباطی, وسیله سبک کردن حجمهای ساختمانی نیز هستند(مانند بنای تایباد خراسان). مدرسه غیاثیه خرگرد دارای هشت دستگاه پله است. همچنین مسجد کبود تبریز پله هایی درشش قسمت دارد که دو دستگاه پله به نمای اصلی متصل است و چهار دستگاه در گوشه هایگنبد خانه یا شبستان قرار دارد که به طبقه دوم متصل می شود. مصالح ساختمانی پله هااغلب آجر است. سردابه تعداد بسیاری از آرامگاهها مدفن اصلی شخصیتی مذهبی یا سیاسیهستند که زیر طبقه همکف ساخته می شدند. از آنجا که طبقه همکف باید محلی برای زیارتیا مراسم مذهبی می داشت, معمولاً محل تدفین را در طبقه ای پایین تر از سطح زمین میساختند. احداث سردابه بیشتر در آرامگاههای ناحیه شمال و آذربایجان مرسوم بوده است. از قرن هشتم هجری به بعد نصب ضریح چوبی در روی مزارها به صورت سمبلیک متداول شد. صندوقهای چوبی منبت کاری شده نام بسیاری از درودگران هنرمند را برخود دارد. روشهایساخت و تزیین به طور کلی آگاهی ما از نحوه ساخت, طراحی و سایر امور ساختمانی دورهاسلامی بسیار کم و محدود است. بدون شک ایجاد بناها, چه مجموعه های مذهبی و چه غیرمذهبی, مستلزم آگاهی از علومی چون هندسه, ریاضی و طراحی بوده است و استادکاران طیقرون متمادی با بهره گیری از علوم, توانسته اند شاهکارهایی در هنر معماری به وجودآورند. متأسفانه در متون تاریخی دوره اسلامی مطالب مهم و تصاویر چندانی در موردچگونگی ایجاد بناها به چشم نمی خورد. تنها نمونه های قابل ذکر دو نقاشی منسوب بهبهزاد, با تاریخ 872 هجری, در ظفرنامه و خمسه نظامی است. این نقاشیها در حال حاضردر دانشگاه هابکینز آمریکا نگهداری می شوند و در آنها نحوه ساخت مسجد جامع تیمور وهمچنین کاخ خورنق به شیوه مینیاتور به تصویر کشیده شده است. در این نقاشیها تاحدودی تزیینات و ابزار و ابزار و وسایل معماری مرسوم آن روزگار مانند داربست, گونیای چوبی, اره, خط کش, بیل, تیشه, ماله, نردبان, و ... و همچنین مصالح ساختمانیمانند سنگ, آجر, گچ, ملاط و کاشی و مراحل اجرای ساختمان نشان داده شده است. برخیمحققان بر این عقیده اند که علت فقدان مطالب سودمند درباره معماران دوره اسلامی وروشهای طراحی و ساختمانی آنها, این است که معماران در مقایسه با شاعران, فیلسوفان ومورخان, کمتر مورد توجه بوده اند. البته این رأی درست به نظر نمی رسد؛ زیرا درادوار مختلف نیاز همگان به معمار و استادکاران ساختمانی برای ایجاد محلهای مسکونی, تجاری و عبادی امری مسلم بوده است. مورخان اسلامی چون بیهقی, ابن خلدون و خواجهرشیدالدین, مطالب سودمندی درباره معماری و معماران نوشته اند؛ از جمله نوشته اندمعماران از علوم ریاضی و هندسه اطلاع داشتند و در احداث بناها قبل از هر چیز بهطراحی و نقشه کشی مبادرت می ورزیدند. فارابی فیلسوف بزرگ ایران می گوید معماریمبتنی بر علم الحیل است و حیل, مهارت, هنر و فنی است که با کار استادانه وهنرمندانه در اشکال هندسی نشان داده می شود. هندسه مبنای معماری بود و معمار بسیارماهر و استاد را مهندس می گفتند که به معنای هندسه دان است. همچنین متونی در دستاست که در آنها از هندسه و طرحهای هندسی برای معماران بحث می شود و سراسر اینکتابها دارای توضیحاتی است که به معماری عملی ارتباط پیدا می کند. بخشی از کتابمفتاح الحساب نوشته جمشید کاشی ریاضیدان و منجم عصر تیموری, به معماری اختصاص یافتهو در آن بخش از روشهای ساختن طاق و گنبد و مقرنس بحث می کند, از انواع طاقهایی کهاو شرح می دهد برخی را در بناهای تیموری می توان دید. معماران, استادکاران, بنایانو دیگر گروههای وابسته به علم معماری, با آگاهی کامل از فن معماری و با ابتکار وابداعات خاص خود و رعایت کامل اصول هندسه و مهارت های سنتی و همچنین الهام از عقایددینی فضای معماری ایران را شکوهی جاودانه بخشیدند. مسئولیت ساخت بنا نیز به عهدهگروههای متعددی بوده است؛ مثلاً گروهی مسئول احداث ساختمان تا مرحله سفت کاری, وگروهی مسئول تزیینات بنا مانند آجرکاری, گچبری و کاشیکاری بوده اند. همچنین بیناستادکاران, سلسله مراتبی وجود داشته, مانند مهندس, معمار, بنا, سرکارگر, سنگکار, گچکار, کاشیکار و کارگر ساده که هر یک مسئولیت خاصی داشتند. لازم به یادآوری است کهمعماران ایرانی به علت فروتنی از ثبت کردن نام خود بر بناها خودداری می کردند؛ بههمین علت جز تعدادی از بناها که نام معمار یا سازنده آن مشخص شد, بقیه فاقد ناماستادکار یا سازنده آن است. مصالح ساختمانی مصالحی که در ایجاد بناهای دوره اسلامیبه کار رفته متنوع است. آجر. مهمترین مصالح ساختمانی در ایران قبل و بعد از اسلامبوده است. آجرهای به کار رفته در معماری عموماً مربع شکل است که در کارگاههایآجرپزی در سراسر ایران ساخته می شد. آجر علاوه بر استفاده در ساختن بدنه بنا برایتزیین آن نیز نقش مهمی داشت و از اوایل اسلام تا دوره تیموری تزیین بیشتر بناها باآجرکاری است. همچنین از آجرهای تراشدار و قالبی نیز استفاده می شد. آجرهای پختهرنگهای گوناگونی چون زرد کمرنگ, قرمز و قرمز تیره داشته که بیشتر در ابعاد 3*20*20, 5*20*20 و 5*25*25 سانتیمتر ساخته می شد و در قسمتهای مختلف بنا مانند ایوانها, طاقنماها, گنبدها, مناره ها و اتاقها به کار می رفت(برجهای خرقان, گنبد قابوس, مناره مسجد ساوه). گچ.گچ از دیگر مصالح ساختمانی است که در تمامی ادوار, در معماریاستفاده شده است. از آنجایی که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت می شده است, کاربردهای متعدد داشته و مورد توجه معماران بوده است. گچبری برای آراستن سطوح داخلیبناها, نوشتن کتیبه ها, تزیین محرابها, زیر گنبدها و ایوانها به کار می رفته است. بسیاری از بناهای عصر سلجوقی و ایلخانی با گچبری تزیین شده اند. اهمیت گچبری دربناهای اسلامی به حدی بود که هنرمندان این رشته به «جصاص» معروف بودند ونام بسیاریاز این هنرمندان در کتیبه های بناها به یادگار مانده است. علاوه بر این, هنرمندانگچبر در قرن پنجم تا دهم هجری از شیوه های گوناگونی مانند گچبری رنگی, گچکاری وصلهای, گچکاری توپر و توخالی, گچبری مشبک و گچبری مسطح و برجسته استفاده کردهاند(مانند اصفهان: محراب اولجایتو, زنجان: گنبد سلطانیه, همدان: گنبد علویان واشترجان: محراب اشترجان). کاشی.استفاده از کاشی برای تزیین و همچنین استحکام بخشیدنبه بناها از دوره سلجوقی آغاز شد و در طی قرون متمادی بویژه در عهد تیموری و صفویبه اوج رسید. کاشی نقش عمده ای در تزیین بناهای دوره اسلامی داشت و با شیوه هایمتفاوت توسط هنرمندان کاشیکار به کار می رفت. استفاده از کاشیهای یک رنگ, کاشی هفترنگ, کاشی معرق و تلفیق آجر و کاشی در دوره های سلجوقی, ایلخانی و تیموری و صفوی درتزیین بنا مرسوم بوده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. تزیین بخشهای گوناگون بنا, ازپوشش گند و مناره گرفته تا سطح داخلی بنا و زیر گنبد و دیوارها و محراب با کاشیهایمختلف, بویژه کاشیهای معرق, به بناهای مذهبی و غیر مذهبی ایران دوره اسلامی زیباییخاصی بخشیده است(مانند گناباد: مسجد گناباد و غیاثیه, خرگرد: مدرسه خرگرد, مشهد: مسجد گوهر شاد, تبریز: مسجد کبود, اصفهان: مسجد شیخلطف الله و مسجد امام). خشت.ازدیگر مصالح ساختمانی معمول در معماری ایران خشت است. در دوره اسلامی یا تمامی بنااز خشت بوده یا بخشی از دیوارها از خشت و بقیه از آجر بوده است. از آنجایی کهمقاومت خشت در برابر باد و باران و برف اندک است, بناهای خشتی زیادی از روزگارانگذشته باقی نمانده است. سنگ.در معماری اسلامی از سنگ برای کار در شالوده, بدنه, فرشکردن کف و تزیین بنا استفاده می شد. گرچه به علت موقعیت جغرافیایی و اقلیمی استفادهاز سنگ در برخی نقاط چون آذربایجان بیشتر دیده می شود, اما بهره گیری از آن تقریباًدر سراسر ایران مرسوم و متداول بوده است. استفاده از سسنگ در پی بنا و دیوارهااهمیت ویژه ای داشت و برای ساختن کتیبه ها سنگهای گوناگونی چون سنگ سیاه, سنگ آهک, سنگ مرمر ـ که با دقت تراشیده و گاهی حجاری می شد ـ به کار می رفت(مرند: کاروانسرایمرند, شیراز: مسجد جامع, کاشان: کتیبه های مسجد میدان). چوب.استفاده از چوب برایساختن در, پنجره, صندوقهای ضریح, ستونها و تیر سقف و چهار چوب, از ویژگیهای معماریاسلامی است که در ناحیه مازندران و گیلان رواج بیشتری داشته است. درختهای تبریزی, سپیدار, چنار, کاج و گردو از جمله درختهایی بودند که از چوب آنها برای بخشهایگوناگون بنا استفاده می شده است(ورامین: مسجد مامع, تبریز: ارگ علیشاه, ساری: امامزاده صالح). شیشه. کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر و همچنین بناهای باقیمانده ازادوار مختلف اسلامی نشان می دهد که از شیشه های الوان به رنگهای سرخ, آبی, بنفش وسبز برای تأمین روشنایی و تزیین در و پنجره و قابهای گنبد خانه و شبستانها استفادهمی شده است. همچنین مطالعه متون تاریخی و مشاهده مینیاتور های قرن ششم تا دوازدهمهجری نشان می دهد که شیشه, کاربرد وسیعی داشته است
---------------------------------------------------------------------------
منابع:دائره المعارف طهور و معماری نیوز و آکا ایران