در یکی از شبهای یخزده همین ژانویه کنار یکی از مقامات باشگاه بارسلونا نشسته بودم و بازی بارسا - آتلتیکو در جام حذفی اسپانیا را نگاه میکردم. وقتی بازی شروع شد کسی که کنارم نشسته بود گفت: «... مسی رو نگاه کن.» تصویر گیج کنندهای بود. مرد کوچک پرسه میزد و به نظر میرسید اعتنایی به توپ نمیکند. او سپس توضیح داد: «... مسی در چند دقیقه اول فقط قدم زده. به چهره یک به یک حریفانش چشم دوخته. به چشم حریف مستقیمش خیره شده. ارزیابی کرده مدافعان حریف چگونه با هم ترکیب شدهاند. مسی پس از همه اینها بازیاش را شروع کرده.»
آمار هم این نکته را تایید میکرد. مسی تاکنون هرگز طی دو دقیقه اول بازیهایش گلی نزده. همه 442 گل او برای باشگاه و کشورش پس از آن به ثمر رسیدهاند. همه تعداد گلهای زندگیاش در دقایق سه و چهار جمعا سه تا هستند. البته دقایق آغازین بازیها با ترکیب بسته دو حریف جلو میروند، با این وصف تعداد گلهای او در مقایسه با آمار موجود مربوط به همین دوره بازیها یک ششم خیلیها است. دورهای که او آن را با تحلیل حریفانش سپری میکند.
این نکته نشان میدهد ما معمولا در تب و تاب حرکات جنونآسای یک مهاجم بزرگ برخی چیزها را از دست میدهیم. اینکه فوتبال برخلاف آن چه به نظر میرسد «بازی مبتنی بر تفکر» هم هست. اینکه حتی گلزنان برجسته و غریزی مثل مسی هم حساب و کتابهای ذهنی خودشان را دارند، که خیلی هم موشکافانه هستند و برای درک فوتبال این دوران باید به این قلمرو هم پا گذاشت... باشگاههای فوتبال این دوران بازیهای حریفان را بر اساس تصاویر ضبط شده بارها تماشا کرده و به تحلیل آنها میپردازند. بازیکنان برای دیدارهای بزرگ توجیه میشوند. بازیکنان تیم ملی آلمان ماهها پیش از آغاز جام جهانی فیلمهای بازی حریفان و یک به یک نفراتشان را که تحلیل گران تیم آماده کرده بودند در اختیار داشتند و آنها را تماشا میکردند.
برای مثال آنالیزورهای تیم ملی آلمان صحنهای که دیلی بلیند در دیدار تیمهای زیر 21 سال هلند – آلمان در 2013، حریف مقابلش را تعقیب میکند را با تاکید زیر ذرهبین برده بودند. به آن صحنه نگاه میکنید ظاهرا چیزی برای به یاد سپردن ندارد. ولی آن چه بلیند انجام میدهد بسیار کلیدی است. وقتی دو بازیکن آلمانی به صورت یک - دو توپ را رد و بدل میکنند، بلیند توپ را دنبال نمیکند بلکه دنبال بازیکن آلمانی که پاس اول را داده میرود و آن قدر او را تعقیب میکند تا حمله ژرمنها بینتیجه بماند. تحلیل گران آلمانی بر تمهید دفاعی بلیند تاکید کرده بودند و اینکه فرهنگ پاسهای یک - دو در فوتبال چه کشورهایی جای ویژهای دارد. آلمان پیش از دیدار نیمه نهایی برابر برزیل و در نبرد نهایی مقابل آرژانتین قرار گرفت، دو کشوری که شیفته یک - دو هستند، بازیکنان آلمانی چند باری ویدئوی بازی بلیند را تماشا کردند. وقتی کریس کلمنس رئیس دادهپردازی اتحادیه فوتبال آلمان این قصه را برای میشل دی هوگ ژورنالیست هلندی تعریف کرد حتی عنوان مقالهاش را هم گفت: «چگونه دیلی بلیند جام را به آلمان آورد.»
این یعنی همان ماهیت برنامهریزی دفاع فوتبال مدرن این عصر است. در عین حال برنامهریزی و فکر کردن برای بازیکنان خلاق جور دیگری است. نمیتوانید به آنها بگویید چگونه طرف مقابلشان را مغلوب کنند. ولی بازیکنان بزرگی مثل مسی باید خودشان فکر کنند و راه حلی بیابند. هرچند بازیکنان عادی هم حین کورسهای سریع و در محاصره حریفان غریزی واکنش نشان میدهند، ولی بازیکنان برجسته با سرعت بیشتری دادههای ذهنیشان را پردازش میکنند.
کارلوس کیروش در 2004 وقتی مربی رئال مادرید عصر کهکشانی بود به جان کارلین تحلیلگر فوتبال در اینباره که بازیکنان بزرگ چگونه حین بازی عمل میکنند گفته بود: «... مجسم کنید دو اتومبیل با هم برخورد کردهاند. برای ما این جور تصادفها با سرعت عادی انجام میپذیرد. ولی بازیکنان بزرگ آن را با حرکت آهسته میبینند. آنها در همان زمان جزئیاتی را میبینند که ما نمیبینیم. آنها در ذهنشان چیزهای بیشتری در مقایسه با من و شما میبینند. یعنی و به تعبیری آنها زمان بیشتری در مقایسه با ما در اختیار دارند، در حالی که به نظر میرسد همه چیز طی زمان عادی رخ داده.»
ژان پل میرسمان مدیر «لابراتور میلان» باشگاه میلان با من درباره آنچه «تصور احساسی» حرف زد. اینکه تعبیر و تفسیر درون مغز چه اهمیتی دارد و احتمالا مهمترین بخش فوتبال هم همین بخش بشمار میرود و بیش از استعدادهای فیزیکی کارساز است. وقتی از او پرسیدم کدام بازیکن چنین ویژگی دارد او از رونالدو برزیلی نام برد و گفت: «... رونالدو میتوانست با سرعت خارقالعادهای شرایط را در ذهنش تحلیل و ترسیم کند. او حیرتآور بود.»
بازیکنان بزرگ میتوانند موقعیت پیش رو را پیش از وقوع، در ذهنشان تصور کنند. آنچه که «تکنیک روانشناسانه تصور کردن» هم خوانده میشود. مثل توصیف دیگو مارادونا از دریبل معروفش در جام جهانی 1986 برابر انگلیس در کتاب زندگینامهاش که جملهاش را با «... آن گل رویای هر پسر بچهای بشمار میرفت» آغاز کرده که یعنی او از سالها پیش آن را در ذهنش تصور میکرده. او حتی حین دریبل نیمی از بازیکنان انگلیس به خورخه والدانو هم بازیاش که از سوی دیگر موازی با او به جلو تاخته بود هم مینگریست.
یعنی بازیکنان بزرگ خاطره تصویری استثنایی دارند و همین ویژگی به مسی و سایر بزرگان اجازه میدهد از محفوظاتشان برابر مدافعان مقابلشان بهره ببرند. در حقیقت باید همه آنها را در صف افرادی قرار داد که توانایی «سریع فکر کردن» را دارند.
سایمون کوپر در ای اس پی ان