مطلب ارسالی کاربران

ستون فوتبال و ادبیات، پیوند بین خارخاسک و گانمید!!

هادی م.آ 02/14/2015 - 12:20 مشاهده پروفایل

858 مشاهده / 10 دیدگاه 1

این مطلب توسط کاربران طرفداری ارسال شده است و دیدگاه طرفداری نیست. قوانین سایت کاربر محور / گزارش تخلف

فضای شبکه‌های مجازی با قضاوت پیوند ناگزیری دارد. شبکه‌های مجازی‌ای اجتماعاتی بر پایه الزامات دنیای مدرن هستند و من و شما افرادی هستیم که این اجتماع را تشکیل می‌دهند. اجتماع از مجموعه عرف‌ها و هنجارها تشکیل‌شده است و کنش و واکنش‌های درون آن مبتنی بر این عرف‌ها انجام می‌شود.شما نمی‌توانید در یک مکان عمومی مثل مترو هر کاری بکنید و از قضاوت عمومی طفره بروید. در کنار این موضوع، مفهوم دیگری در ادبیات مدیریت و البته پیش از آن جامعه‌شناسی وجود دارد به نام مقایسه اجتماعی که به معنای ارزیابی خودمان در وضعیت‌هایی است که دیگران در آن قرار دارند. متأسفانه این اصل در برخورد با مخاطبان طرفداری فراموش‌شده است. نویسندگان این بخش قضاوت‌های دیگران را نامطلوب تلقی می‌کنند و در برخی از موارد برخورد دفعی پیشه می‌کنند و همزمان از قرار دادن خود به‌جای مخاطبان نیز فرار می‌کنند. اصولاً نشر یک مطلب باید هدف خاصی را مدنظر قرار بدهد. این هدف می‌تواند نشر یک خبر، تحلیل، روایت یک موقعیت، ارتقای فرهنگ عمومی و یا هر چیز دیگری باشد. شما با هر مطلبی پیامی را به مخاطب منتقل می‌کنید و اگر بستر انتقال پیام بستر مناسبی نباشد، مطمئناً پیام به شکل مناسبی منتقل نخواهد شد. البته بماند که در این بخش تناسب معنایی در مطالب منتشره به چشم نمی‌خورد و عکس‌العمل مخاطبان در کامنت های زیرین نیز نشان‌دهنده این سرگشتگی در بین مخاطبان است.
به‌عنوان یکی از مخاطبان این بخش برای اولین بار که با این عنوان روبرو شدم، تلقی‌ام این بود که اشعار، متون ادبی، داستان‌های کوتاه یا بلند با موضوعات مرتبط به فوتبال یا ترانه‌های تیم‌های فوتبال دستمایه طرح موضوع قرارگرفته‌اند که خب برای مخاطبان می‌توانست جالب و خواندنی باشد و بین فوتبال و ادبیات هم پیوند مناسبی برقرار کند. اما حکایت این پست‌های پیاپی که بی‌توجه به مخاطبان ادامه پیدا می‌کند حکایت جامعه توتالیتر ماست. جامعه‌ای که در برابر انتقادها و مخالفت‌ها سرکوب را پیشه می‌کند یا در بهترین حالت وقعی به انتقادها نمی‌نهد. طرفداری نیز به‌عنوان یک پیکره کوچک اجتماع بزرگ‌تری به نام ایران به‌خوبی مؤلفه‌ها و ویژگی‌های جامعه بزرگ‌تر را در خود نهادینه کرده است و بازتابی از مادر بزرگ‌تر خود(ایران) است که در آن نمو پیداکرده است. داستان ادبیات و فوتبال هم مطمئناً به هر نتیجه‌ای منتج شود به فرهنگ‌سازی نخواهد انجامید. برای مخاطب آن‌قدر پیوند بین این ابیات و تصاویر فوتبالی سخیف، گسسته و نامفهوم است که به پیوند خارخاسک(نوعی گیاه طبی) و گانمید( یکی از اقمار مشتری) شبیه است. به حدی این پیوند نامبارک و غیرقابل درک است که در مرحله بعد عدم تناسب برخی از ابیات و تصاویر اصلاً موضوع برجسته‌ای به نظر نمی‌رسد. به‌عنوان یک از دوستداران ادبیات فکر می‌کنم که دقت در گذشته ما نشان خواهد داد که ما همواره از این پیوندهای ناصحیح و ربط‌های نامربوط ضررهای فرهنگی زیادی را در تاریخ خود دیده‌ایم و در زمان حال نیز به دلیل خواست حکومت برای پیوند اجباری بین هنر و ارزش های حکومتی که نام هنر متعهد از دیدگاه حکومت و هنر سفارشی از دید اهل هنر گرفته است، این ضررها ادامه دارد که البته اشاره به مصادیق آن‌ها از حوصله این مطلب خارج است. از نویسندگان این ستون عاجزانه تقاضا دارم که روند فعلی را با این رویه ادامه ندهند و در زدن تیشه بر ریشه ادبیات نیم‌بند و در حال احتضار ما مشارکت نکنند یا اگر قصد دارند ادبیات و فوتبال را با یکدیگر پیوند بدهند، اشعار، کتاب‌ها، فیلم‌نامه‌ها، نمایش‌ها یا ترانه‌های مرتبط با فوتبال را در این بخش به مخاطبان معرفی کنند که لااقل هم نفعی برای مخاطب به همراه داشته باشد و هم فرهنگ سازی صورت گرفته باشد.

داغ‌ترین‌ها 👇🏻👇🏻👇🏻

دیدگاه‌ها (10 دیدگاه)

مشاهده 0 دیدگاه جدید

mr x³²

درود بر شرفت پهلوان!
منم دقیقا همین حرف رو تو پستی که درباره اعتراض به فوتبال و ادبیات گذاشته شده بود،زدم ولی جواب قانع کننده ای نگرفتم!
و خطاب به این دوست روشن فکر و ادبیات فهممون!! فقط میتونم بگم

تقاشی دختر با سیبی در دست

دعوی مكن كه برترم از دیگران به علم
چون كبر كردی ، از همه دونان فروتری
از من بگوی ، عالم تفسیر گوی را
گر در عمل نكوشی ، نادان مُفسری
علم آدمیت ست و ، جوانمردی و ادب
ور نه دَدی ، به صورت انسان مُصوری
مردان به سعی و رنج ، به جائی رسیده اند
تو بی هنر كجا رسی _ از نفس پروری ؟

حرص نخور لاغر م...

اقای میری این پسره رو مسدود کن جون عزیزت دیگه نبینیمش تو پستات ! خیلی حال بهم زنه !

Moxtar Bavaria

درود بر شرفت هادی خان..
حسین خانهیچی از حرفهاتو نفهمیدم:)))
ایول وحید♥
مادریدیسمو کس نگو اخی

مصطفی مادریدیسمو

منم با سابقه قبلی میدونم که فقط نظر خودتونو درست میدونید و یه درصد هم احتمال نمیدید که اشتباه کنید .
شما میگید نویسندگان این بخش همزمان از قرار دادن خود به‌جای مخاطبان نیز فرار می‌کنند! انتظار دارید اون طرف خودشو جای کاربرای بی سواد بزاره و بگه فلان پست دیگه نباید گذاشته بشه که این بی بنیادترین استدلال ممکنه .

هادی م.آ

عزیز جان اگر اهل بحث منطقی بودی و با منطق بحث می کردی مخالفتت بر روی دو دیده من بود و از اساس موافق این صحبت نیستم که حرف من درست است و بقیه اشتباه می کنند! نه جانم! ولی با سابقه قبلی می دانم که به دنبال استدلال و مفاهمه نیستی. پس فقط جهت تنویر ذهن شما، در کتاب تعلیمات اجتماعی مدارس هم از خانواده به عنوان کوچکترین اجتماع نام برده شده، در رابطه با شبکه های اجتماعی هم اگر کمی در احوالات شبکه های اجتماعی مطالعه بفرمایین و از روی منطق خودتون اظهار فضل نفرمایین هم متوجه خواهید شد که شبکه های مجازی نوعی اجتماع قلمداد می شن که البته از خانواده بزگتر هستند. نیازی هم به برانداز کردن کتاب های جامعه شناسی و علوم اجتماعی هم نیست، یه سرچ کوچولو به ویکی پدیا حتی به زبان فارسی هم جواب شما را خواهد داد. باقی استدلال های شما هم آن قدر سست هست که نیاز به جواب دادن نداره. در رابطه با معانی اشعار فقط این نکته رو متذکر بشم که در حداقل نیمی از پست ها ربط معنایی حداقلی بین اشعار و تصاویر وجود دارد که اگر به معانی مسلط بودید،نظر دیگری میدادید و همین ادله سست بنیادت هم با کمال احترام نشون دهنده این هست که از شعر و ادبیات بهره ای نبرده ای
در آخر هم شما که به شعر علاقه وافر داری و درباره هر موضوعی نظر خودت رو بر یافته های علمی و حقایق ارجح می دانی به این شعر متذکرت میشم که
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود/ پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود

مصطفی مادریدیسمو

سخت در اشتباهید .
نباید سایت رو با جامعه مقایسه کرد . شرایط جامعه تو زندگی ما تاثیر داره اما سایت چی؟ اگر شما تو یه سایت از چیزی خوشتون نمیاد میتونید اون مطلب رو باز نکنید . به همین راحتی .این واقعا خیلی کار سختیه ؟
قرار نیست هر چیزی که شما خوشتون نیاد بگید دیگه نباید گذاشته بشه .
شما میتونی به یه شبکه تلویزیونی بگی فلان برنامه رو پخش نکن من دوست ندارم؟! چه جوابی به شما میدن؟ جز اینکه میگن تو اون ساعت بزن یه کانال دیگه؟ شما میتونی به یه فروشگاه بزرگ بگی فلان جنس رو نیار من دوست ندارم یا کیفیتش خوب نیست یا من با برندش حال نمی کنم؟ به شما جواب میدن نخر، مشتری خاص خودش رو داره یا در نهایت میگن از یه جای دیگه خرید کن .
نظر کاربر خیلی مهمه اما همیشه حق با کاربر نیست . در این مورد اکثر کاربرا دارن اشتباه میکنن . خیلی ها نمیتونن شعر رو معنی کنن و وقتی متوجه معنیش نشی ، نمیتونی متوجه ارتباطش با عکس بشی . بخاطر همین خیلی ها خوششون نمیاد .
هیچ کس انتقاد ها رو سرکوب نکرد اما مسئله اینه که خیلی ها نظر مخالفشونو با توهین و مسخره کردن بیان میکنن . بخاطر همین حتی یه نفر مسدود هم شد . حقش هم بود...
http://www.tarafdari.ir/node/270504

محمد FOREVER UTD

آقای میری بسیار موافقم :)
خیلی خوب و منطقی نوشتید.

حسین یک آپولونی

بزرگ‌ترین ضعف رسانه‌ای‌ترین ورزش دنیا، انتقال پیامه. وقتی هم که بحث رسانه وسط بیاد مطمئنا سود و منافع گروهی حرف اول رو می‌زنه. حالا شما وقتی بخواید حاصل کار شاعری مثل حافظه که خلاصه کل فرهنگ ایران رو در اشعارش می‌شه دید رو با یک موضوع رسانه‌ای سخیف مثل فوتبال پیوند بدید، دقیقا مثل پیوندی هست که عنوان مطلبه.
مدیران این سایت بعد از آن‌که به تصور ساختن آرمان‌سایت (معادل آرمان‌شهر) رسیدند، فکر کردند که به درجه تکامل رسیدند و هر چه بگویند، افتد و دانند ولی دریغ که نه این گفته‌ها افتد و نه کسی آن را داند.

DIDIER 11

سایت خیلی وقته که دیگه اون کیفیت سابق رو نداره!
مقاله ها و خبر های مغرضانه! دایورت کردن مخاطب! مطالب بی محتوا! بحثای چرت و پرت کاربرا زیر پستا و...
فوتبال و ادبیات ینی آخرشه! چند وقت دیگه هم اگه تیتری با این محتوا"فوتبال و آشپزی اصیل ایرانی" دیدید خیلی تعجب نکنید :))

klinsi 18

هادی جان قطعا کسی به این مطلب شما وقعی نمی نهد :|
اصلا بعید میدونم کسی این مطلب رو بخونه ...
قضیه اونجایی جالبتر میشه که وقتی نویسنده ی مطلب به هر دلیلی نمیتونه نسخه ی جدید رو ارائه بده( شما فکر کن بچش رو گاز بوده یا با زن آربلوآ داشته سبزی پاک میکرده :|) یکی از سر دبیران سایت ورژن 14 این پست اعصاب خرد کن رو ارائه میده ، این یعنی شعور من و شما پشم ، یعنی نرود میخ آهنین در سنگ ...