5. دور افتاده (2000)
نقش: چاک نولاند
چرا بهترین است: تام هنکس این فیلم را به دوش میگیرد: به تصویر کشیدن مردی که 4 سال تنها در جزیره ای زندگی میکند با نقش آفرینی انفرادی دشوار 2 ساعت و 49 دقیقه ای. هنکس در تمام مدت اجرای این داستان نجات و تنهایی با تمام قدرت نقش آفرینی میکند.
لحظه به یاد ماندنی: ”ویلسون!! “چاک نولاند بعد فرار از جزیره بهترین و تنها دوست 4 سال گذشته اش ویلسون را از دست میدهد. والیبال. یک لحظه تاثیرگذار است چه بخواهید به آن اقرار کنید چه نخواهید.
تام میگوید: در طول فیلم همه کاری که کردم این بود که به طبیعت چیزهای اطرافم دقت کنم. هر چیزی از یک چیز برگر تا حس هوای سرد خروجی از در یخچال روی بدن در شب.
6. آپولو 13 (1995)
نقش: جیم لاول
چرا بهترین است: داستان واقعی عملیات ناموفق آپولو 13 به ماه که داستانی ست نادر: یک داستان فضایی واقعی
هنکس در نقش جیم لاول یکی از فضانوردان فضاپیمای ملعون است. کارکتر او چهره ی یک پدر واقعی را نه فقط برای خانواده اش که منتظرند به زمین برگردد, بلکه همچنین برای تمام اعضای گروه ارائه میدهد. حتی اگر شما حوادث زندگی واقعی را از نزدیک لمس کرده باشید هم در نظرتان هنکس نقشش را تاثیر گذار اجرا کرده است.
لحظه به یاد ماندنی: انتظار به ظاهر بی پایان برای رسیدن فضاپیمای آپولو 13 به جو زمین.
تام میگوید: جیم سوابق و تحصیلات و استعداد های مرا میدانست. وی شخصا به مدت چند هفته با من ملاقات داشت. در یکی از آن ملاقات ها در تگزاس وی مرا مجبور کرد تا هواپیمایش را شبانه به پرواز در آورم.
7. بزرگ (1988)
نقش: جاش باسکین
چرا بهترین است: جاش باسکین جوان روبروی یک ماشین جادویی شهر بازی آرزو میکند که کاش بزرگتر بود و روز بعد با بیدار شدنش همه نسل صاحب بازیگری جدید و پرطرفدار شد.
"بزرگ" هنکس را بعنوان بهترین بازیگر مرد-بچه ی دنیا شناساند و این سوال را در ذهن ما بوجود اورد که "چرا من نباید یک ترامپلاین در اتاق نشیمن خود داشته باشم؟"
لحظه به یاد ماندنی: نواختن دو نفری روی پیانوی بزرگ اسباب بازی فروشی فائو اسچوارز واقع در خیابان پنجم: مطمئنا یکی از دوست داشتنی ترین صحنه هایی ست که تا به حال تبدیل به فیلم شده.
تام میگوید: واقعا فیلم خوبی است و من فکر میکنم بسیار فیلم راستگو و تاثیر گذاری ست.
8. جاده ای به سوی پردیشن (2002)
نقش: مایکل سالیون
چرا بهترین است: بسیاری از نقش افرینی ها در این فیلم نادیده گرفته شده اما این هنکس است که نقشش در این فیلم بر خلاف نقش مثبتی ست که از او در ذهن ها برجای مانده.
هنکس نقش یک قاتل قراردادی و پدر متعهد را طوری ایفا میکند که شاید هر کسی نتواند. او بعنوان یک تکیه گاه احساسی در مرکز نمودار ون رابطه پدر و پسری, از یک طرف با پسر وحشت زده اش و از طرف دیگر با پدر خوانده اش قرار دارد.
لحظه به یاد ماندنی: هنگامیکه سالیون بالاخره از رئیسش (پل نیومن) که به او خیانت کرده و خانواده اش را به قتل رسانیده, انتقام میگیرد. این صحنه تاثیر گذار خیس و بارانی با وام گیری از این واقعیت که این آخرین حضور پل نیومن روی پرده است به یادماندنی تر هم شده است.
تام میگوید: نکته کلیدی داستان, قرار گرفتن رابطه پدر و پسری در موقعیت ها و شرایط مختلف در قالب پدر ها پسرهای فیلم است. من پدر و پسر دارم این به تنهایی کمک کننده بود اما اقیانوسی از احساسات و میلیون ها روش برای کشف دنیای این روابط و مقصدشان وجود دارد.