درباره ی بازی منچسترسیتی-لیورپول
جووتیچ فضای خالی را پر می کند
مانوئل پیگرینی در مورد اهمیت چهار مهاجم صحبت می کند.با این حال، تیمش دربازی دیشب که با برد سه بر یک برابر لیورپول همراه شد، بیشتر از یک بازیکن در پست 10 داشت. استیون جووتیچ به سیتی کمک می کند تا سیستم بازی از 4-4-2 به 4-2-3-1 تغییر کند و با این حرکت، داوید سیلوا و سمیر نصری بین خطوط تیمی به کار گرفته می شوند. این یک شگرد موثر در مقابل تیمی مثل لیورپول است که بازیکنی مثل استیون جرارد دارد که بازی را نگه می دارد، استیوی بیشتر یک بازیساز است تا بازیکن تخریبی و در 34 سالگی همراه با بازیکن حریف نمی دود. نقشه حرکتی جووتیچ نشان می دهد که او علاوه بر وارد شدن به محوطه جریمه و زدن دو گل، مایل بوده تا از اطراف جرارد حرکت کند. این راهی بود که منچسترسیتی برای فضای بازی، پیدا کرد: فضای پشت هافبک های مرکزی یعنی جو آلن و جوردان هندرسون و جلوتر از دفاع های مرکزی لیورپول که فقط ادین ژکو را در نظر گرفته بودند. برای نمونه،گل دوم جووتیچ را درنظر بگیرید؛ زمانی که بازیکن مونتنگرویی توپ را رو به عقب به نصری پاس داد، او در موقعیت حمله قرار داشت. وقتی او می خواست تا پاس را برگرداند، همراه با پابلو سابالتا و ادین ژکو یکی از سه نفری بود که در محوطه جریمه دنبال قطع کردن توپ بودند .سابلتا و جوتویچ بازیکانی هستند که با دوندگی شان دینامیک بازی را تغییر می دهند. عنصر دیگر موقعیت جووتیچ، این بود که اجازه درگیری بیشتر به این بازیکن می داد. 50بار لمس توپ برای یک مهاجم، آمار بالایی است، هرچند که او به هافبک های تیم هم کمک می کرد، هافبک هایی که حالادر روی کاغذ تعدادشان کمتر شده..
لیورپول در کناره ها تلاش می کند
چیزی که سیتی دیروز دربازی به خوبی انجام داد، کشش بازی جانبی بود.نه داوید سیلوا و نه سمیر نصری یک بال(پیستون) نیستند.هردو روی زمین در یک فضای کوچک بازی می کنند. چیزی که یک معضل برای مدافعان وسط حریف به حساب می آید. مدافعان پوششی باید فضا را تنگ کنند تا از پاس های تیم حریف از بین شان جلوگیری کنند.
مشکلات لیورپول درهر دو جبهه بود. منچستر سیتی ابتدا از جناح راست دو گل زد ،جناحی که آنها با سرعت دفاع می کردند. دژان لورن و آلبرتو مونرو در نیمه اول با هم بازی می کردند. قبل از آن در نیمه اول اگرچه خروجی حملات تیم میزبان از سمت چپ بود.بعد از یحیی توره ،گائل کلیچی دومین بازیکن برتر از لحاظ لمس توپ بود. این جا دو عامل وجود داشت: یکی این که مدافع راست لیورپول یعنی گلن جانسون بازی بسیار ضعیفی انجام داد. دوم این که رحیم استرلینگ به عنوان یک بال، در کارهای عقب زمین به تیمش کمک نمی کرد.(درست مثل فیلیپ کوتینیو در سمت دیگر)
نقشه لمس توپ کلیچی نشان می دهد که او همواره در 10 متری خطوط زمین فوتبال حضور داشته. این فضا برای لیورپول اغلب در سمت چپ بدون مراقب بود و این به این معنی است که سیتی درآن سمت کار راحتی پیش رو داشته. مانوئل پیگرینی با آوردن خسوس ناواس به عنوان یک بال، یک حرکت موثر را درتغییر جریان بازی انجام داد. و همچنین گل سوم نوسط سرخیو آگرو، بازیکن آرژانتینی که توانست پشت دفاع لیورپول به خوبی بدود.اما بدون عرض دادن به بازی توسط ناواس، ممکن بود در تله آفساید گیر کند.
فرناندو تیکی تاکا را برای سیتی نگه می دارد
یکی از توانایی های منچسترسیتی برای استفاده موثر از توپ و پیدا کردن بازیکنان در زمین، بدون شک فرناندو بوده است. هافبک دوطرفه ای که 63 پاس در زمین داده و بیشترین میزان پاس را در بازی داشته. ترکیب پاس دادن های او نشان می دهد که که او خلاقانه یاران خود را در زمین پیدا می کند، اما نه فقط بازیکنان نزدیکش، همچنین تعداد توپ گیری های این بازیک برزیلی، 20 بار از یحیی توره و همچنین 10 بار از سمیر نصری بیشتر بوده. این بهترین مثال برای بازیکن تخریبی است که می تواند بازیساز هم باشد.
لمبرت بازی را مستقیم می کند
ریکی لمبرت به پلن B لیورپولی ها تبدیل شده.اولین هدف خرید براندن راجرز در تابستان گذشته که با گل مرسی سایدی ها در امارات روی ضربه او و برخورد توپ با پابلو سابالتا بدست آمد. هرچند که در برابر ساوتهمپتون زمان کمی بازی کرد اما این بازیکن 32 ساله 14بار لمس توپ داشته. اکنون حضور او در زمین لیورپولی ها را به بازی از وسط زمین تشویق می کند.از زمانی که او بازی می کند قرمزها بیشتر رو به بازی مستقیم می آورند.
محمدحسین نجفی