پدرام پایاناون بازی هیچ وقت به وقتهای اضافه نمیرفت اگه کمک داور پرچمش رو برای آفسایدِ لواندوفسکی بالا می برد که راموس تحت فشار او مجبور به زدن یه گل بخودی نشه . این چیزیه که هیچ وقت هیچ رسانه ای به اندازه کافی بهش نپرداخت. زمانِ اون گل اهمیت زیادی داشت . بلافاصله بعد از گل مساوی که رونالدو زد اون صحنه اتفاق افتاد و بازی به وقتهای اضافه رفت و ...
و :
یه قانونی هست در حوزه ی سیاست که میگه فاتح که شدید دیگه لزومی به حساب پس دادن نیست . قانونی که از فاجعه استمفورد بریج که توسط "اوربو" داور نروزی پدید اومد افتخار کردن به شش گانه رو ساخت و همین پارسال باعث لرزیدن تن کسانی در همین تلویزیون شد که دوشنبه شب ها به خیال خودشون احقاق حق و عدالت می کنن و شبِ فاجعه ی نیوکمپ هیچ چیزی درباره ی شراکت آیتکین داور ترک در خلقِ ریمونتادا نگفتن و فقط به "چیه این فوتبال؟!!!" اکتفا کردن ...
واقعاً کار سختیه لذت بردن از یه پیروزیِ ناعادلانه و ما از این عادتها نداشتیم و نخواهیم داشت .شاید به همین خاطر بود که گل کاراسکو رو در فینال 2016 به راحتی پذیرفتیم چون ته دلمون بخاطر احتمالِ آفساید گل راموس چرکین بود و اون جام رو حداقل با اون گل نمی خواستیم . مجموعه ی رئال مادرید اغلب در اینگونه موارد در سکوت به سر می بره . شاید سیاستش پاسخ دادن نیست چون این رو دور از فرهنگ رقابتیِ خودش میدونه . اما گاهی این یه ضعفِ استراتژیک در حوزه ی روابط عمومی تلقی میشه که اگه مقابل این حجم از اتهام های وحشیانه سکوت کنی ، باید منتظر چرندیات آدمی در اندازه های کیمیچ هم باشی !!!
این عادت رئال مادریده که میخواد وقتی قهرمان میشه و داره اونو جشن می گیره حتی یک نفر هم نتونه یه ایراد کوچیک ازش بگیره و این با عادت تیم های دیگه که مثلث پلاتینی - یونیسف - سب بلاتر واسشون موثر تر از MSN بوده قابل مقایسه نیست . تردیدی نیست که هر مزخرفی که از دهان امثال ویدال و کیه لینی و کیمیچ و ... بیرون میاد قطره آبِ هرزیه که به آسیاب در هم شکسته ی بارسلونا ریخته میشه ...