استقلال چنان که انتظار می رفت بازی را پرفشار آغاز کرد...اما طولی نکشید که بازی به تدریج به روالی شبیه به بازی سایپا گرایش پیدا کرد و در نهایت به پایانی دراماتیک برای این تیم منجر شد.
در این بازی هم شفر تصمیم گرفت که در سی دقیقه پایانی بازی بر توان دفاعی تیمش بیافزاید تا به این ترتیب بازیکنانش را به مقاومت در مقابل حمله های دامنه دار حریف وادار کند.... امااین مقاومت شکننده چندان دوامی نیاورد و به دومین باخت دورانٍ پسا شفری استقلال تبدیل شد
اما سوال اینجاست که دلیل ترس شفر از سی دقیقه پایانی بازی های بزرگ چیست؟
نکته اول شاید به ضعف بدنی این تیم باز می گردد که قعطن سرمربی بیش از هر کسی به آن واقف است....به نحوی که در سی دقیقه ی پایانی بازی با تراکتور،سایپا،پدیده، ذوب آهن و حتی بازی جام حذفی مقابل نفت آبادان شاهد رکود خط هافبک استقلال و واگذار کردن توپ و میدان به حریفان بودیم.
نکته دوم عدم حضور مهاجم کلاسیک و اثر گذار در ترکیب استقلال است....حالا همه ی مدافعان می دانند که قربانی ،برزای،انصاری و حتی محسن کریمی بُرندگی لازم برای گل زنی را ندارند و همین موضوع اعتماد به نفس مدافعان حریف برای نزدیک شدن به خط هافبک را افزایش می دهد چنانکه امروز خالد شفیعی حتی در موقعیت تک به تک با حسینی هم قرار گرفت
نکته سوم به خالی بودن نیمکت استقلال باز می گردد....در حالی که در بازی های حساسی مانند بازی با ذوب آهن و حتی نفت آبادان ورود مهاجمی سریع برای استفاده از ضد حمله ها و وادار کردن مدافعان حریف به احتیاط ضروری به نظر می رسید اما حقیقتن ابزار لازم بر روی نیمکت استقلال وجود نداشت
بنا به این سه ضعف در ساختار استقلال است که شفر ترجیح می دهد لاک دفاعی اش را تقویت کند و به قضا و قدر برای حفظ نتیجه در بازی دل ببندد
لازم به دکر است که دست شفر در میان بازیکنانی که در میدان بازی می کنند هم چندان باز نیست....دسته اول بازیکنانی هستند که سابقه ی خوبی در استقلال داشتند و حالا به دلیل بالارفتن سن از دوران اوج خود فاصله گرفته اند....مهدی رحمتی با گلی که از زاویه بسته در بازی با نفت آبادان خورد؛پژمان منتظری با گافی که در بازی با سایپا داد و خسرو حیدری که نقش اساسی در گل پیروزی ذوب آهن داشت در زمره ی این بازیکنان هستند.
دسته ی دوم بازیکنان متوسطی هستند که توان باز کردن گره های تاکتیکی در بازی های بزرگ را ندارند....جابر انصاری،علی قربانی،بهنام برزای،فرشید اسماعیلی، و میلاد زکی پور و حتی محسن کریمی بازیکنان متوسطی هستند که اثر گذاری باثباتی در ترکیب استقلال ندارند.... و از این جهت در دسته بازیکنانی قرار می گیرند که شاید در بهترین حالت به کار تعویض های اول و دوم بیایند و یا حتی به مانند انصاری و سهرابیان قابل استفاده به عنوان تعویض سوم هم نباشند
با این وصف می توان نتیجه گرفت که واکنش دفاعی شفر در باری های سخت و همچنین نا موفق بودن این تیم در مقابل تیم های بالای جدول بیش از اینکه به کوچینک و طراحی تاکتیکی شفر باز گردد به اختلال فنی نفرات استقلال باز می گردد که برایندی متوسط دارند.
و تیمی که برایند توانایی های بازیکنانش در حد متوسط باشد پیروزِ بازی های کوچک و تسلیمِ بازی های بزرگ است