برای این همه دشمنی ،
برای مقدار کمی فوتبال .
مدتیست در فضای مجازی با صبر و حوصله تمامی کامنتها رو میخوانم ، چه در سایتها ، چه در اینستاگرام ، چه در توییتر . فیسبوک را هم رصد میکنم اما آنجا روح و روان انسان آرامش خاصی دارد .
گاهی در بحث تحلیل میمانم که مردم ِ فوتبال بلد ما کجا هستند ، چه شده که همه زندگی اشان شده همین فوتبال ، آنهم فوتبالِ پر از ایراد ما ، که دارد تلاش میکند به دریای پر از زندگی جهانی برگردد.
این مطلب اساسا بحث روانشناسانه یا جامعه شناسانه ی فوتبال نیست ، مطلبی است در پاسخ کل کل های عجیب و بدون پشتوانه ی فنی .
خاطرم هست روزی جواد خیابانی از تومیسلاو ایویچ پرسید ، فوتبال ایران شبیه سبک کدام تیم پرقدرت است ، به ما میگویند برزیل آسیا ، و ایویچ با تعجب گفت ، فوتبال ایران قدرتی است نه تکینیکی!! علاقه به ارسال دارد اما پیرو سبک انگلیسی ها هم نیست ، خیابانی اصرار داشت سبک فوتبال ایران را شبیه بداند به یک ابرقدرت ، و ایویچ برای خروج از بحث گفت فوتبال ایران سبک خاص خودش را دارد .
چندین سال گذشت و تیم منتخبی از پیشکشوتان سابق فوتبال جهان به تهران آمدند برای بازی با تیم منتخب پیشکستوتان ایران ، در آن روز یک خبرنگار از ادگار داویدز راجع به تکنیک بازیکنان ایرانی سوالاتی پرسید و داویدز بر خلاف میل ما چنین پاسخ داد : بازیکنان ایرانی از نظر تکنیکی وضعیت خوبی نداشتند ، آنها ضعف تکنیکی داشتند .
این پاسخ هم برای خبرنگاران چندان خوشایند نبود . اما یک حقیقت ناب بود که در صداقت ایویچ ها و داویدز ها دیده میشد. نه اغراق هموطنان .
حال شاید بپرسید برای شروع یک بحث فنی چرا این مثال ها را آورده ام ، در انتهای مطلب به من حق خواهید داد ،
مدتی است در فضای مجازی کار به توهین به شفر و برانکو ، دو مربی متشخص شاغل در ایران کشیده است ، قیاس این دو ، و تمسخر نتایج یا فرآیند بازی های اخیر این تیمها توسط هواداران رقیب ، تا آنجا که در فضای مجازی ادمین هایی که شعار اخلاق مداری هم میدهند در اکانت های شخصی خودشان به رقبا توهین میکنند و من در عجبم که چگونه این افراد شده اند خط و مسیر تعیین کن تفکرات نوجوانان و جوانان فضای مجازی ، از آن پیج فان و شوخ طبع گرفته که ماهیتی چندگانه را در فضای مجازی انتشار میکند و مانند شعارهایشان نیستند تا سردبیر معروف که در هنگام شکست تیمی نمک میریزد به زخم مخاطب توییتر مانند همان لیدر چماق به دست ورزشگاهها .
اسطوره سازی و قهرمان پروری در حد همان سبک برزیلی و تکنیک ناب ایرانی که پرده ای از توهمات ما ملت عزیز و شریف و بی همتا و خاص و نیست در جهان است .
در این مطلب طولانی به چند جنبه ی این مباحث خواهم پرداخت تا برای مخاطبان روشن شود قیاس در هر زمینه ای در فوتبال اشتباه است و به کثرت باوری فوتبالی برسیم :
۱. مقایسه شفر و برانکو
این قیاس یک قیاس از نظر فنی در حد همان مسی بهتر است یا کریس یا رونالدوی بزرگ تکنیکی تر بود یا رونالدینهو !!
برانکو یک نیم فصل ، دو فصل کامل و یک فصل جاریست که مربی پرسپولیس است ، پازلش را در حال کامل کردن است و اگر محرومیت نصیب پرسپولیس نمیشد ، برانکو تیمی سرحالتر را در نیم فصل روانه ی مسابقات میکرد .لازم است بدانیم برانکو قبلا ، شش سال در ایران حضور داشت ، او سال دو هزار به ایران امد و شش سال بعد دیگر به ایران نیامد .
اما شفر در همان جایی ایستاده است که برانکو در زمان جانشینی اش با درخشان ایستاده بود . قیاس اشرافِ به تیم یا لیگ ایران توسط مربی قهرمان فصل پیش ونائب قهرمان دو فصل پیش با مربی ای که هنوز آدرس زمین تمرینش را بلد نیست کمی اشتباه است .
۲. کل کل برای سه مسابقه ی اخیر :
اگر اشتباه مدافع سیاه جامگان و تیزهوشی بازیکن پرسپولیس نبود ، الان پرسپولیس همدر سه بازی اخیر سه مساوی داشت ، نیم فصل دوم زمینها کوچکتر و دروازه ها تنگ تر میشوند و این یک قانون است ، چون تیمها در پی سه پروسه هستند :
اول تثبیت
دوم صعود
سوم مقاومت در برابر نزول
و این کار را برای همه تیمها سخت تر میکند .
سبک بازی متفاوت :
استقلال و پرسپولیس دو سبک بازی متفاوت دارند . قیاس اینکه چقدر ما پاس میدهیم و چقدر تکل میزنیم و چقدر در یک مسابقه آب میخوریم ، چه لذتی به هوادار میدهد ؟؟
ما باید بپذیریم یکی از مشکلات این فصل پرسپولیس گلزنی است ، همان مشکلی که استقلال دارد ، اگر درخشش عجیب علیپور نبود ، که اکثر تیرهایش به هدف نشست و اگر آگاهی برانکو از جو فوتبال ایران نبود، که میدانست باید قهرمانی را امسال در بازی کنترلی جویا شود ، وضعیت موقعیت سازی و حالت هجومی و فوتبال مد نظر هوادار که اصرار دارد تیم محبوبش را در حد تیمهای درجه ۱ اروپا بالا ببرد شاید چنین نتایجی به دست نمی آمد . یکی از نکات مثبت برانکو نسبت به شفر همین بحث شناخت از فوتبال ایران است ، او به خوبی با ضعفهای استقراری مدافعین ایرانی روی ضربات ایستگاهی آگاه است ولی شفر هنوز به این مقوله اشرافی کسب نکرده است . کادر شفر هم در حال شناخت هستند ، تا در حال ایجاد پویایی .
نیروهای انسانی :
استقلال در این ۵سال تبدیل شده است به تیمی با بازیکنان جوان و معمولی تر.
اگر دو فصل آخر قلعه نویی و عدم خریدبازیکنان سرشناس و باتجربه را بیاد آورید ، استقلال برای حل مشکلات نیمکت خود در نیم فصل ، دست به دامان عنایتی ها ،میلاد نوری ها ، طاالب لوها ، نیکبخت ها ، مرحوم اولادی و جذب جوانانی نظیر برزای ، نورافکن ، کریمی شد واین روند معمولی سازی در زمان مظلومی هم ادامه داشت ، جوانانی آمدند تا تجربه کسب کنند مانند حسینی ، اسماعیلی و چشمی و بازیکنان تقریبا با تجربه ی معمولی نظیر جابر و میثم مجیدی .
دوران منصوریان نسبت به دو مربی قبلی ، دوران پولدارتری بود ، ولخرجی های بی حساب و کتاب و آمدن بازیکنان ریز و درشت که اکثرا گران اما معمولی بودند ، بازیکنانی که زیر پرچم استقلال ملی پوش شدند , اما شما با نگاهی به پرسپولیش متوجه میشوید امیری و بیرانوند و حسینی و ماهینی در زمان تیم های قبل پرسپولیس ملی پوش بودند و نشان میدهد چون برانکو میخواهد با مجموعه ی کم عمقتری کار کند ، ترجیحش این است ، این هفده و هجده بازیکن ، شالوده ی اصلیش با تجربه باشند .
شجاع خلیل زاده ، بشار رسن ، محسن مسلمان ، بیرانوند ، ماهینی ، سید جلال ، امیری ، کمال کامیابی نیا ، قبل از پیوستن به پرسپولیس هم صاحب تحربه ی ملی در چه تیم بزرگسالان یا تیمهای پایه بوده اند و این تجربه ی بزرگی است برای روزهای سخت . البته برانکو باعث رشد بازیکنان دیگری در پرسپولیس مانند انصاری و ربیع خواه و علیپور و طارمی شد ، اتفاقی که بی شک در کنار بازیکنان بزرگتر میسر است .
در واقع تمرکز برانکو برای تیم بستن مبتنی بر کیفیت است تا کمیت اما منصوریان اینکار را با کمیت میکرد ، برای مثال : استقلال بعد از هاشم بیگ زاده معضل دفاع چپ دارد ،
یعقوب کریمی ، آرمین سهرابیان ، امید نورافکن ، میلاد زکی پور در این پست به بازی گرفته شدند که هیچکدام پاسخگوی نیاز فنی استقلال نبودند و در زمان مظلومی میثم مجیدی هم استفاده شد .
استقلال شاید به جای این حجم پول یک مدافع چپ خارجی میگرفت ، امروز ما شفر را بخاطر فاز حمله اش شماتت نمیکردیم ، باور بفرمایید بخش اعظمی از مشکلات استقلال به دلیل عدم روندگی سمت چپ این تیم است .
دورنمای این دو تیم در آسیا :
باید منطقی پذیرفت ، پرسپولیس تیم با کیفیت تر و با ثبات تری است و در گروه آسان تری قرار دارد ،
و استقلال تیمی پر نوسان در گروهی به شدت سخت .
هر دو تیم از استاندارد های کسب قهرمانی این فصل به دور هستند و برای ورود به عرصه ی بین المللی مشکلات بسیار زیادی دارند .
یکی از همین مشکلات ، عدم بالانس در حمله است ،
که در پرسپولیس کمتر و در استقلال بیشتر به چشم میخورد .
مورد بعدی توان بدنی است ، در مقابل تیمهای سخت آسیایی ، به دلیل پویا نبودن لیگ ما و استاندارد نبودن میانگین زمان زنده ی بازیها تیمهای ایرانی در جایی از کار دچار فرسایش میشوند که همان جایی است که نباید این اتفاق بیفتد .
مشکل اصلی این تیمها در فاز حمله است و نبود بازیکنانی که یک تنه و بر اساس توانایی های فردی محاسبات دقیق فوتبالی را برهم بزند و عدم شوت زنی بازیکنان ایرانی و میانگین شوت زنی های دقیق که ناامید کننده اند .
نتیجه گیری :
پرسپولیس و استقلال را نباید قیاس کرد ،
دلایلش را در بالا گفتم ، لذت بردن از نتایج تیم خودی شیرین است و کل کل های رایج فوتبال پذیرفتنی ، ولی من کاربرانی را مورد مطالعه قرار داده ام ، که ساعتهای ساعت به همدیگر پرخاش میکنند بدون اینکه به فرایند تحلیلی فنی دسترسی داشته باشند .
ارادتمند محمد صالحی