سکانس اول(دوران پیشا فرگوسن)
شهر منچستر اوضاع خوبی ندارد. همه از وضعیت فعلی تیمشان ناراضی اند و شکوه می کنند. آنها تیمی را می خواهند که توان رقابت با بزرگان را داشته باشد. تیمی را نمی خواهند که در طی 102 سال، فقط 7 قهرمانی لیگ آورده باشد. طی 119 سال فقط7 قهرمانی در جام حذفی آورده باشد. آنها می خواهند بجنگند تا پیروز شوند. آخر اینجا مهد فوتبال است. مردمانش برای فوتبال اشک می ریزند و این اشک ها را در استادیوم الدترافورد به بازیکنان هدیه می دهند و غرور پایمال شده شان را در ازای جام می بخشند. ساده تر و بی پیرایه تر بگویم: آنها "منجی" می خواهند. همیشه وقتی شما به مشکل می خورید،نیاز به یک ابر انسان دارید تا شما را از غم هایتان برهاند. تا دوباره جان ببخشد به پیکره بی جانتان.آری بالاخره آن منجی که مردمان شهر کوچه به کوچه به دنبالش می گشتند،ظهور کرد. در نوامبر 1986.
الکس فرگوسن سرمربی منچستر یونایتد شد. آمد تا غرور له شده ی مردمان شهر را به آنان پس بدهد. تا آنها را به کورس رقابت با رقیب دیرینه ی خود، لیورپول بازگرداند.
شاید این جمله ی سر الکس گواه این قضییه باشد:"چالش بزرگ من آن نیست که اکنون به عنوان سرمربی منچستر انتخاب شدهام، چالش بزرگ من شکست دادن و پایین کشیدن لیورپول لعنتی است"!!
این حجم از انگیزه و اعتماد به نفس، به هواداران منچستر یونایتد امیدواری می داد. یک خون تازه بود در شریان های این تیم.
سکانس دوم(مرور بخشی از قهرمانی های منچستر در دوران فرگوسن)
سر الکس چند سالی در تیم منچستر یونایتد بود.سر انجام سر الکس فرگوسن در سال 3_1992 موفق شد پس از 26 سال ناکامي منچستر يونايتد در ليگ انگليس اين باشگاه را دوباره به افتخار آفريني باز گرداند. منچستر يونايتد با پيروزي 3 بر 0 مقابل بلک برن قهرماني خود را مسجل کرد.
الکس فرگوسن با داشتن اريک کانتونا و رايان گيگز موفق شد سال 94_1993 هم قهرماني را به نام منچستر يونايتد ثبت کند. گفتني است که در همين سال اريک کانتونا که اولين فصل کامل خود را در منچستر يونايتد مي گذراند به قهرماني تيمش در جام اتحاديه انگليس نيز کمک کرد. در فصل 1997-1996 نیز به قهرمانی در لیگ جزیره دست یافت. در فصل 9_1998 ديويد بکام و اندي کول در بازي آخر با گل زني تاتنهام را مغلوب کرده و منچستر يونايتد را با اختلاف 1 امتياز به قهرماني رساندند.
در همين سال بود که الکس فرگوسن با فتح جام اتحاديه انگليس و ليگ قهرمانان اروپا تاريخ ساز شد. قطعا هیچ یک از طرفداران فوتبال و علی الخصوص هواداران منچستر یونایتد، آن واقعه را فراموش نمی کنند. زیبایی مطلق فوتبال همان چند دقیقه ی آخر بازی منچستر و بایرن مونیخ در فینال چمپیونز لیگ بود. این جمله ی فرگوسن،
می تواند وصف خوبی از شرایط آن بازی داشته باشد:"نمي توانم باور کنم ... باورم نمي شود... فوتبال، اين فوتبال لعنتي"!!
در فصل 2000_1999 منچستر يونايتد موفق شد 18 امتياز با اقتدار قهرمان ليگ انگليس شود. الکس فرگوسن در فصل 1 _2000 به اولين سر مربي در ليگ انگليس بدل شد که 3 بار متوالي عنوان ليگ برتر انگليس را فتح کرده است.
در فصل 3_2002 ريو فرديناند با مبلغ رکورد شکن 30 ميليون پوند از ليدز به منچستر يونايتد پيوست تا اين تيم را در قهرماني اين فصلش همراهي کند.
پيوستن آرسنال و چلسي به تيم هاي مدعي و قدرتمند ليگ انگليس منچستر يونايتد را به مدت 3 سال از کسب عنوان قهرماني دور نگاه داشت تا اينکه در فصل 7_2006 وين روني و کريس رونالدو مشکل را حل کردند و جام را دوباره به اولد ترافورد باز گرداندند.
در فصل 8_2007 منچستر يونايتد موفق شد هر دو جام ليگ و اتحاديه را با کمک 42 گل از کريس رونالدو کسب کند. البته قهرماني در روز آخر بازي ها با برد منچستر يونايتد مقابل ويگان به دست آمد.
در فصل 9_2008 ليورپول تا بازي هاي آخر با اختلاف 8 امتياز از منچستر يونايتد پيش بود اما شاگردان فرگوسن موفق شدند رقباي خود را شکست داده و هجدهمين قهرماني خود را رقم بزنند. منچستر يونايتد با قهرماني در فصل 11_2010 در کسب عناوين قهرماني در انگليس از ليورپول گذشت و به پر افتخار ترين باشگاه ليگ انگليس بدل شد.
سخن فرگی،اینجا به حقیقت پیوست که گفته بود:"هدفم پایین کشیدن لیورپول لعنتی است"!
سکانس سوم(دوران پسا فرگوسن)
با رفتن پدر، همه چیز خراب شد.دیگر از آن سلطه ی چندین و چند ساله بر فوتبال انگلیس خبری نیست. دیگر منچستر آن تیم ترسناک گذشته نیست.سر مربی های کارکشته و جذاب بسیاری بر روی نیمکت شیاطین سرخ نشسته اند اما هیچ کدام فرگوسن نمی شوند. "دیوید مویس" مربی بدی نبود،اما فرگوسن نمی شود. "لوییز فن خال" عالی است اما فرگوسن نمی شود. "خوزه مورینیو" فوق العاده ست اما فرگوسن نمی شود. اصلا هیچکس فرگوسن نمی شود. لحظه هایی در فوتبال رقم زد، که هیچکاک و کوبریک در سینما رقم نزده اند. همه را میخکوب می کرد مقابل تلویزیون.اینکه بنشینند و از تماشای فوتبال ناب فرگی و منچستر یونایتد لذت ببرند.دیگر "گلوری گلوری من یونایتد" های هواداران آن شور و نشاط گذشته را ندارد. وقتی یک "ابر انسان" از کنار شما می رود، ناراحت می شوید و امید خود را از دست می دهید. چند سال است که از رفتن سر الکس می گذرد اما هنوز خبری از فتح لیگ برتر نیست. هوادارانی که قهرمانی در لیگ ارضایشان نمی کرد، حال بعد از فتح لیگ اروپا سر از پا نمی شناسند.
قهرمانی در این فصل هم غیر ممکن به نظر می رسد. اختلاف 13 امتیازی منچستر سیتی گواردیولا امیدها را نا امید کرده. از 20 بازی گذشته، 19 بازی را برده اند. این آمار گواه بر این است که باید قهرمان این فصل را تیم پپ بدانیم. آری "با رفتن پدر، همه چیز خراب شد"!
سکانس چهارم(فعالیت های ورزشی فرگوسن)
الکس فرگوسن در سال 1957 به تیم "کوییز پارک رنجرز" پیوست. سه سال در آنجا توپ زد. 31 بازی انجام داد و موفق به زدن 15 گل شد. این تیم، اولین تیم فرگوسن بود.
در سال 1960تا 1964 در "جانستون" توپ زد. در این تیم، 37 بازی انجام داد و 19 گل به ثمر رساند.
سال 1964 به تیم "وانفرملاین اتلتیک" پیوست. سه سال در این تیم ماند و یک آمار فوق العاده از خود به جای گذاشت. او در 89 بازی، موفق به زدن 66 گل شد.
از سال 1967 به مدت دو سال در تیم "رنجرز" بود. برای این تیم، 41 بازی انجام داد و موفق شد 25 گل نیز به ثمر برساند.
الکس فرگوسن از سال 1969 تا 1973 در تیم "فالکریک" توپ زد. بیشترین بازی خود را برای این تیم انجام داد. وی 95 بازی کرد و 37 گل زد.
در سال پایانی دوران بازیگری خود -1973- به مدت یک سال به تیم "آیز یونایتد" پیوست. در این تیم، 24 بازی انجام داد و 9 گل نیز به ثمر رساند.