مطلب ارسالی کاربران
وحید امیری
درست مثل رامین رضاییان و مرتضی پورعلیگنجی، وحید امیری نیز قبل از کشف شدن به دست هواداران فوتبال ایران،در فهرست کارلوس کیروش برای تیم ملی دیده شد. تنها چند سال از شروع دوران فوتبال این بازیکن میگذشت که سرمربی تیم ملی نمایشهای او در نفت تهران را پسندید و در تیماش،جایی برای وحید در نظر گرفت.پیراهن شماره 11 تیم ملی به شکل غیرمنتظرهای به امیری سپرده شد و این بازیکن در جام ملتهای آسیا،به ترکیب فیکس تیم نیز راه پیدا کرد.تصمیم کارلوس برای استفاده از هافبک نفت تهران، در اولین قدمها با استقبال چندانی از سوی هواداران تیم ملی روبرو نشد.آنها ترجیح میدادند نامهای بزرگتر و هیجانانگیزتری را در ترکیب تیم تماشا کنند اما دوندگی و تکنیک وحید،اعتقاد کیروش به این فوتبالیست را به جای «ریسک»،به «منطق» نزدیک کرد.با این وجود از دست دادن یک پنالتی سرنوشتساز در کانبرا، دوباره هجمههایی علیه این بازیکن به راه انداخت.
چپپای ناکام مسابقه فراموشنشدنی با عراق،حالا در نظرسنجی برنامه تلویزیونی نود به عنوان بهترین چپپای فوتبال ایران معرفی شده.حالا پرسپولیسیها،شیفته اصالت غیرمعمولی در بازی و رفتار او هستند و استقلالیها هنوز خودشان را به خاطر از دست دادن شانس خرید این بازیکن در تابستان نبخشیدهاند.غیبت وحید امیری در دو بازی گذشته پرسپولیس،اهمیت فوقالعاده او برای تیم برانکو را آشکار کرد.با این حال همه آنچه وحید را تبدیل به بهترین چپ ایران میکند،به ساقهایش محدود نمیشود.او در لیگ برتر،شبیه هیچ بازیکن دیگری نیست.بدون آنکه ادا دربیاورد،فوتبال بازی میکند،تسلیم جو غالب نمیشود و در عصر قیلوقالپرستها،هنوز زلال مانده است.عادت نداریم ناماش را در تیترهای روزنامههای زرد تماشا کنیم.او چنان با همه وجود فوتبال بازی میکند که انگار آن بیرون،دنیای دیگری وجود ندارد.که انگار هر بازی،آخرین بازیاش در زمین است و بعد از سوت پایان داور، دیگر شانس فوتبال بازی کردن نخواهد داشت.
وحید به گفته خودش، بیرون از زمین فوتبال گاهی حتی نای راه رفتن ندارد اما وقتی به زمین برمیگردد، برای ثانیهای از سختکوشی و عرقریختن دست نمیکشد.برای ایمان آوردن به این ستاره، کافی است به شادیهای گلاش نگاه کنید.شادیهایی سرشار از شوق دستنخورده کودکانه به فوتبال،در چهره یک ستاره کارگر.