اطمینان دارم که اگر این مطلب را می خوانید، بدون شک از هواداران درجه یک فوتبال هستید، یا حداقل از تماشای آن لذت می برید و به شما انرژی و انگیزه تزریق می کند.
به رئال مادرید-بارسا یا همان ال کلاسیکو رسیده ایم. به دوئل مسی و رونالدو. به جشن فوتبالی که هواداران عادی فوتبال و هوادارانی که به هیچ یک از دو تیم علاقه ای ندارند، بسیار بیشتر از تماشایش لذت می برند.
بیاید صادق باشیم. ما هواداران رئال و بارسا، روزهای پراسترسی را پیش از ال کلاسیکو و در جریان آن تجربه می کنیم. ما تنها کسانی هستیم که هنگام تماشای این بازی رنج می کشیم؛ از بهترین بازی دنیا و از دیدن بازیه بهترین بازیکنان دنیا. در حالی که هواداران تیم های دیگر، با آسودگی خاطر این بازی را تماشا کرده و از دیدنش لذتی واقعی می برند. هوادارانی که برای شان مهم نیست چه تیمی برنده و چه تیمی بازنده می شوند.
با تمام وجود دوست دارم که روزی همین حس را هنگام تماشای ال کلاسیکو هم تجربه کنم. از هر گل و حرکت زیبا به وجد بیایم و شادی کنم و به هیجان بیایم. هم از دریبل ها و گلهای مسی و هم از شوت ها و گلهای کریس لذت ببرم. هم از غیرت پویول و هم از غیرت راموس لذت ببرم. هم از چرخش های ناب اینیستا و هم از تکنیک ناب مارسلو لذت ببرم. هم یاد خاطرات رائول در زمین زنده شود و هم یاد خاطرات ریوالدو. و هم اینکه از حضور تمام بازیکنای بزرگ و سرحال بودنشان و گل زدنشان و عدم مصدومیتشان از ته دل شاد شوم. به گونه ای که انگار آخرین 90 دقیقه زندگی ام را تجربه می کنم. چقدر زیباست تماشای یک ال کلاسیکو بدون اینکه نتیجه اش برایت مهم باشد.
لیورپول-یونایتد، یووه-اینتر و بایرن-دورتموند های زیادی را به شکل دلخواهم در خانه و یا با دوستان تماشا کرده ام ولی می دانید؛ هرگز نمی توان این دیدارهای بزرگ را با ال کلاسیکو مقایسه کرد.
هرگز حسی همچون ال کلاسیکو به شما منتقل نمی شود. هیچ دیداری با بارسلونا-رئال قابل قیاس نیست. هنوز نمی دانیم که تجربه تماشای یک ال کلاسیکو چقدر گرانبهاست.
کلام آخر؛ هیچ چیز برای یک ال کلاسیکو، مهم تر از احترام متقابل نیست.
به استقبال یک دیدار پراسترس و زجرآور دیگر می رویم.
با اقتباس و اندکی دخل و تصرف