مطلب ارسالی کاربران
فوتبال و جهانی شدن (قسمت ششم)
کوپر و زیمانسکی در کتاب «ساکرونومیک» (که در بازار بریتانیا با عنوان «چرا انگلستان میبازد» شناخته میشود) برای توضیح موفقیت و شکست تیمهای ملی، به اقتصاد ملی متوسل شدهاند. کوپر و زیمانسکی از یک مدل رگرسیون سه-متغیره برای پیشبینی تعداد گلهای زدهی تیم ملی در هر بازی استفاده میکنند. این متغیرها عبارتنداز: اندازه جمعیت، اندازه اقتصاد کشور و سابقهی رقابت بینالمللی (برحسب سال). آنها با بهکارگیری این مدل به این نتیجه رسیدند که نتایج مکرر انگلستان در جام جهانی، برای کشوری با 51 میلیون نفر جمعیت، چندان دور از انتظار نیست. این دو به نکتهی خوبی اشاره کردند. ما باید توقع پیروزی از تیم ملی کشورهایی داشته باشیم که جمعیت عظیم، اقتصاد توسعهیافته و سابقهی وسیع در رقابتهای جام جهانی دارند. اندازه و موقعیت یک کشور در اقتصاد جهان قطعا به توضیح موفقیت تیم ملی آن کشور کمک میکند. نتایج فوتبال از موفقیت اقتصادی نشئت میگیرند.
در مقابل، شکست تیمهای مستعد کشورهای فقیر نیز زمانی قابل درک است که به موقعیت آن کشور در اقتصاد جهان نگاهی بیندازیم. به عنوان مثال کمتر دیده میشود که یک کشور آفریقایی در جام جهانی بالا برود. همانطور که دیوید گلدبلت میگوید:
آفریقا همچنان به تولید بازیکنانی باکیفیت و استثنائی مشغول است (اما) اقتصاد فوتبال داخلی آن روز به روز کمتر از قبل میتواند از آنها حمایت کند؛ و با جداشدن ستارهها از تیم، به تدریج بازدهی و کیفیت فوتبال باشگاهی نیز افت میکند و فوتبال آفریقا را درون مارپیچ مهلک و همیشگیِ کشورهای توسعهنیافته فرو میبَرد.
بدون وجود لیگهای حرفهای قوی یا فدراسیونهای ملی توانمند در آفریقا، بخش عمدهای از استعداد بومی آن هدر میرود. این مشکل تماماً به نزاع میان دولتهای آفریقایی، در کنار توسعهی اقتصادی و سیاسی دنیای جهانیشدهی ما، مربوط است و بخش اندکی از آن نیز به کیفیت بازیکنان آفریقایی برمیگردد. کوپر و زیمانسکی مسئله را به شکلی حادتر عنوان میکنند:
انزوا و فاصله گرفتن از بهترینهای فوتبال جهان، سرنوشت اغلب کشورهای فقیر است. شهروندان این کشورها نمیتوانند به سادگی عازم ایتالیا یا آلمان شوند و ببینند که فوتبال در این کشورها چطور بازی میشود، چه رسد به اینکه با بهترین مربیان جهان همکلام شوند. برخی حتی امکان تماشای فوتبال خارجی را ندارند زیرا تلویزیونی ندارند که به تماشای آن بنشینند. و تنها تعداد انگشتشماری از بهترین بازیکنان این کشورها هستند که ممکن است بتوانند راه خود را به بهترین لیگهای جهان پیدا کنند. یکی از دلایل ضعف کشورهای فقیر در بخش ورزش، و یکی از دلایل فقیر بودنشان، این است که آنها (در مقایسه با کشورهای ثروتمند) تمایل چندانی به ارتباط «شبکهای» با سایر کشورها ندارند. آنها حتی به سختی میتوانند دریابند که بهترین تمرینهای روز برای فوتبالیست شدن کدام است.
به طور خلاصه، جهانی شدن منجر به ایجاد سلسلهمراتبی میشود که بر زمین بازی حاکم است. بازی معمولا روند اقتصاد را شکل نمیدهد، بلکه آن را در خود منعکس میکند.
ادامه دارد...