قسمت سوم - زندگی
فوتبال شبیه زندگی است. احتمالا این جمله را بارها شنیده اید و تبدیل به یک کلیشه شده است. اما آیا لحظه ای فکر کرده اید که چه شباهت هایی ممکن است میان فوتبال و زندگی روزمره انسانها وجود داشته باشد؟ حالا می خواهیم به بیان بعضی از این شباهتها بپردازیم. با ما همراه باشید.
بخش اول - خطاها
بعضی اشتباهات قابل بخشش هستند و می توان به فراموشی سپرد؛ اما بعضی اشتباهات هیچ گاه بخشیده نمی شوند و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد. مقصر خود انسانها هستند که از اشتباهات خود درس نمی گیرند. در زمان پیدایش فوتبال نوین واژه خطا تعریف نشده بود؛ انگلیسی ها معتقد بودند که مردها اشتباه نمی کنند؛ اما کن استون داور انگلیسی کارتهای زرد و قرمز را وارد دنیای فوتبال کرد، او فهمیده بود که مردها هم اشتباه می کنند. اشتباه اولش را می بخشیم؛ اما اگر اشتباهش را تکرار کند، دیگر جای او در بین مردها نیست؛ آنها می خواستند کارت سبز را هم وارد دنیای داوری کنند. نوعی تشویق برای بازی جوانمردانه؛ اما این اشتباه بود. قاضی در دادگاه تشویق نمی کند، تنها تنبیه می کند.
بخش دوم - قانون زمان
زندگی ادامه پیدا میکند. زمان می گذرد. زمان نه منتظر می ماند و نه از حرکت می ایستد؛ اما روزی به پایان می رسد. ممکن است برای کسانی زمان بیشتری در نظر گرفته شود، اما آن هم پایانی دارد. فوتبال ۹۰ دقیقه است. گاهی هم ۱۲۰ دقیقه؛ اما فراتر نمی رود. بازی همیشه جریان دارد و زمان هیچ وقت از کار نمی افتد. این قانون زمان است. وقتی سوت پایان زده شد، دیگر همه چیز تمام شده است. حالا ورزشهایی شبیه والیبال و تنیس را در نظر بگیرید. زمان معنایی ندارد. یا ورزشهایی شبیه بسکتبال و هندبال که زمان ایستاست.
بخش سوم - قوانین
آیا تاکنون به این فکر کرده اید که قانون آفساید برای چیست؟ برای عدالت. برای اینکه کسی جلوتر از شما نباشد و مبارزه در مسیر برابر انجام گیرد. یا هدف از قانون آوانتاژ در فوتبال چه بود؟ این همان قانون زندگی است. اگر با هر خطایی زمین نخورید، می توانید جلوتر بروید. یا همین بازی جوانمردانه. چه معنا دارد؟ گذشت برای حس نوع دوستی. ارزش انسانی ورای ورزش جسمانی.
بخش چهارم - آزادی
آزادی مفهومی است که تعاریف بسیاری از آن وجود دارد که شاید آزادی بیان و آزادی بدن مهمترین آنهاست؛ جالب اینجاست که هر دو از شاخصه های فوتبال هستند. در فوتبال شما از تمام بدن برای بازی می توانید استفاده کنید. تنها دستها هستند که استفاده از آن ممنوع است. در حالی که در ورزشی مثل بسکتبال و والیبال استفاده از پاها، زانوها و سر معنایی ندارد؛ اما آزادی دیگری که برای مربیان وجود دارد، تاکتیکهای تیمی است. سیستم تدافعی یا تهاجمی در چینش تدافعی یا تهاجمی نفرات که در والیبال وجود خارجی ندارد و در بسکتبال هم مانعی به نام قانون ۲۴ ثانیه.
به نظر شما فوتبال چه شباهت های دیگری به زندگی روزمره ما انسانها دارد؟