ششمین فیلم از اثار نولان که خدمتتان معرفی می کنیم فیلم شوالیه تاریکی است.فیلمی متفاوت و جذاب.فیلمی با بهترین جوکر.فیلمی که منتقد معروف راجر ایبرت نمره کامل به آن داده است.با هم نقدی بر این فیلم از ایبرت را می خوانیم.
منتقد: راجر ایبرت.
بتمن دیگر تنها یک داستان مصور سرگرم کننده نیست. شوالیه تاریکی پرمخاطب Christopher Nolan گام فراتر از داستان اقتباسی و نسخه های پیشین نهاده و به تراژدی مسحور کننده بدل گشته است. فیلم شخصیتهایی خلق کرده است که بیننده با آنها به خوبی همزادپنداری میکند و این را مدیون بازیگری، کارگردانی، فیلمنامه کیفیت فنی بالای کل فرایند تولید است. درواقع شوالیه تاریکی و Iron Man (البته در سطحی پایینتر) توانسته اند استانداردهای تازه ای را برای اقتباس از داستانها مصور تعریف کنند.
شوالیه تاریکی تنها داستانی ساده در مورد تقابل خیر و شر نیست. بله، بتمن نقش مثبت و جوکر نقش منفی فیلم هستند. ولی بتمن شخصیت پیچیده تری از یک ابر قهرمان را به تصویر میکشد که شهروندان Gothem City از یک سو برای اینکه بر مقابل ظلم مقامات شهری و گروهای تبهکاری ایستاده است، یک صدا او قهرمان مینامند و از سویی دیگر به قتل یک پلیس متهم اش میکنند. جوکر نیز به همین صورت تنها یک "آدم بده" ی ساده نیست. بلکه شخصیتی شیطانیست که با رفتارهای فریب دهنده و مظلوم نمایی دشمنان خود را بر سر دوراهی قضاوت قرار داده و گمراه میکند.
کلیدی ترین نقش فیلم یعنی جوکر را Heath Ledger بازی میکند که جایزه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل را نیز پس از مرگش برایش به ارمغان آورد. او در به تصویر کشیدن شخصیت جوکر به خوبی از کلاسیک صامت “The Man Who Laughs” (مردی که میخندد - ۱۹۲۸) الهام گرفته است. شخصیتی که خنده هایش آزاردهنده است، ادعا میکند به دنبال انتقام هولناکی از جامعه به خاطر تنبیه وحشتناک پدرش در کودکی است و گریم دلقک گونه اش شلخته تر از نمونه فیلمهای پیش است که نوع شخصیت اش را بهتر بروز میدهد. نقشه ها او بسیار مبتکرانه و شطانیست. به طور مثال، در یکی از سکانسهای آخر فیلم موقعیتی برای دو گروه از مسافرین ایجاد میکند که هر کدام باید کشتی گروه مقابل را قبل از دیگری منفجر کند. در واقع در جای جای فیلم بتمن (با بازی Christian Bale)، بازرس گوردن (با بازی Gary Oldman) و دادستان شهر هاروی دنت (با بازی Aaron Eckhart) را در موقیتهایی قرار میدهد که مجبورند تصمیمات اخلاقی غیرممکنی بگیرند. به طوری که در پایان فیلم تمامی اصول اخلاقی بتمن به چالشی کشیده میشود.
به دلیل بازی قوی بازیگران و اینکه کارگردان اجازه نمی دهد تا جلوه های ویژه شخصیتها را تحت الشعاع قرار دهد، جنبه درام داستان به خوبی بر بیننده اثر می گذارد.
جلوه های ویژه فیم فوق العاده است. به تعداد و نحوه اجرای انفجار ها توجه شده و چند سکانس تعقیب و گریز پرهیجان و حرفه ای نیز وجود دارد. با اینکه لوکیشن های فیمبرداری در شیکاگو است ولی نمادهای مشهور شهر مانند Marina City, Wrigley Building یا Skyline نشان داده نمی شود. در واقع هدف Nolan ساخت یک گزارش تبلیغاتی برای شهر نبوده بلکه سعی میکند محیطی سیاه با آسمانخراشهای بلند را به تصویر بکشد که بتمن بر فراز آنها میدود و گاه با شنلش پرواز می کند.
خط روایی داستان چیزی جز تلاشهای جوکر برای تحقیر شخصیتهای مثبت، آشکار کردن هویت اصلی بتمن و تبدیل آن به یک فرد یاغی و بی مصرف نیست. او گوردن و هاروی دنت را نیز در لیست سیاه خود قرار میدهد و سعی دارد تا با ترفندهایی اینطور جلوه دهد که راشل داوز (با بازی Maggie Gyllenhaal) دختری که روزی بتمن به او علاقه داشته ، همانی است که الان هاروی عاشقش است. ترفندهایی که بیرحمانه تر از آنی هستند که او فکر میکند زیرا از هویت اصلی بتمن خبر ندارد. دیالوگهای Heath Ledger به خوبی نوشته شده است بطوریکه تنها شاهد ژشت ها و رفتار بیمارگونه معمول از جوکر نیستیم. این شخصیت در فیلم از لحاظ روانشناسی بسیار پیچیده است بطوریکه دوراهی هایی که بر سر راه شخصیتهای خوب داستان قرار میدهد و دلایلی که برایشان میاورد را به درستی توجیه می کند. فیلمنامه Christopher Nolan و برادرش Jonathan (که همکاریشان اولین بار از Momento آغاز شد) پیش از آنچه تصور می کردیم دارای عمق و مضمونی شاعرانه است.
حضور دو شخصیت مکمل دیگر با بازی Morgan Freeman و Michael Caine نیز در ساختار روایی داستان دارای اهمیت است. Freeman در نقش دانشمند نابغه ای با نام لوسیوس فاکس مسئول اداره مرکز زیرزمینی بروس وین و مخالف قانون شنود مکالمات شهروندان Gotham City است که به نوعی بیانگر قانونی چالش برانگیز در سیاست امروز امریکاست. Caine نیز مستخدمی وفادار است که بهتر از هر کس وین را میشناسد و تصمیمی درست در مورد نامه ای مهم میگیرد.
Nolan فیلم بسیار خوب "Batman Begins" را نیز در سال ۲۰۰۵ کارگردانی کرده است که جزئیات بیشتری نسبت به فیلمهای پیشین در مورد شرایط قبل از تولد بروس وین و عقایدش توضیح میدهد. اما اینبار نوبت جوکر است هرچند گذشته اش به جای فلاش بک، تنها در چند دیالوگ آشکار می شود. اگرچه، در فیلم ارجاعی به کودکی بتمن داده نمی شود ولی تماشاگر از فیلم قبلی او را میشناسد و متوجه می شود که داستان در واقع چالش میان دو فرد بالغ است که با مسائلی در کودکی شان دست به گریبانند. یکی سعی دارد خوب باشد و دیگری شر. چیزی که هردو بطور غریزی به آن آگاه هستند.
تمامی فیلمهای اقتباس شده از داستای مصور در یک نکته اساسی مشترک هستند و آن این است که کارگردان سعی می کند داستانی فراتر از ماجراهای نسخه مصور بگوید. “Spider-Man II” اهدافی فراتر از داستان مصور برای قهرمانانش تعریف میکند و در “Hellboy II” کارگردان دیدگاه های فانتری خود را پرورش می دهد. ولی در “Iron Man”و بیشتر از آن در شوالیه تاریکی، این گونه سینمایی مفهومی عمیقتر پیدا می کند. آنها به چیزی رسیده اند که خوانندگان داستان های مصور به طور ضمنی درک کرده اند و آن تلنگر به احساسات مهم انسان مانند ترس، آرزوها، فانتزی ها و زخمهای روانی است. بتمن که خود ریشه در گونه فیلم نوار (Noir) دارد، بهرین نمونه از این نوع دید به داستان است.
نولان در دو بتمن خود شخصیت های اصلی را به بوم سفیدی برای بروز احساسات مختلف انسان تبدیل کرده است. بروس وین فردیست که عمیقاً در چالش و دردسر زندگی میکند و در این راه به پختگی رسیده است. و اگر روزی برسد که لباس بتمن را کنار بگذارد قادر به انجام هر کاری خواهد بود.
منبع:سایت نقد فارسی
مترجم: بهروز آقاخانیان
دانلود فیلم: https://www.tarafdari.com/node/398612/