🔸داستان برگکمپ را برایمان بگو....
⭕️ بخش اول
🔻ناراحت کننده است از برگکمپ گفتند، نامش یعنی همان افسانه ها، خاطره ها، روز های خوش و جام های فتح شده، کسی که دیگر توپچی ها مانند او در خود ندیدند
فوتبال یک نمایش زیبا است، پر طرفدار و محبوب، عاشقانه برایش جان ورزیدند و بودن برگکمپ در مستطیل سبز یعنی همان فوتبال دراماتیک برای آرسنالی ها و شادی و خنده بر لب طرفداران هایبری، حیف که هم هایبری تمام شد وهم داستان برگکمپ به پایان رسید...
لاله های نارنجی فن باستن را از دست داده بودند، ترس داشتند زیرا بهترین آن ها مارکو به علت مصدومیت خیلی زود لاله ها را تنها گذاشته بود، طرفداران به درگاه خداوند دعا می کردند یکی مثل او را داشته باشند، آری آنها آرزوی،داشتن یک افسانه ای دیگر را داشتند.
خدا دوسشان داشت، مانند مارکو برایشان هدیه داد. هدیه خدا برای هلندی ها چه کسی بود؟
همان فرزند لوس، همان کسی که احساس تنهایی می کرد، احساس خطر می کرد، پدرش آرزوی بازی در شیاطین را داشت و عاشق دنیس لاو کبیر بود. اما پسرش که هیچکس تصورش را نمی کرد، تبدیل به اسطوره ای شد که لاو را کنار بگذارد و عاشق فرزندش بشود
نام برگکمپ را دنیس گذاشت فقط به عشق دنیس لاو بزرگ، زمانی که برگکمپ به مدرسه فوتبال آژاکس رفت، همگان او را مسخره می کردند، انگار او با خود قهر بود
اما کرایوف که نامش برای مردم هلند مقدس به حساب می آید، مربی آن زمان برگکمپ، متوجه استعداد شگفت انگیز او شده بود، می دانست او کیست، یقین داشت که فن باستن دیگری امده است
در سال ۱۹۸۷ زمانی که در فینال جام برندگان مقابل نوشابه منفور بندوس لیگا (لایپزیک) به عنوان یار تعویضی به میدان رفت و همان شب جام قهرمانی را بالای سر بردند، همگان دیدند که برگکمپ می تواند جایگزین عالی برای مارکو باشد، زمانی که توپ زیر پاهای برگکمپ به رقص در می آمد انگار فن باستن پا به توپ شده است
ثانیه به ثانیه طرفداران آژاکس بیشتر از ثانیه و دقیقه قبل عاشق او می شدند و برگکمپ بازی به بازی در ترکیب آژاکس جایگاه خود را تثبیت تر می کرد
آیا سال ۱۹۹۲ را در خاطر دارید؟
من در یاد دارم، برگکمپ را و آن نمایش شگفت انگیزش که جام قهرمانی یوفا را بالای سربردند، همان جام و همان داستان، یعنی برگکمپ وارد دنیای دیگری شده است، وارد دنیای اسطوره ها، وارد دنیا اعجوبه ها، زمانی که برای اولین بار پیراهن تیم ملی کشورش را بر تن کرد، به یاد دوران کودکی رفت، زمانی که پای تلویزیون خانه قدیمی خود شاهد حذف ستارگان کشورش بود، در جام جهانی ۱۹۹۰گریه کرد زیرا هلند توسط آلمان حذف شد و به خانه بازگشته بود
در یورو ۱۹۹۲ که میزبانی را سوئد بر عهده داشت، هلند با درخشش دنیس و گل های بسزایش به مرحله بعدی صعود کرد..
اما در نيمه نهايي آلمان در ديداري سخت و حساس موفق شد با نتيجه سه بر دو،سوئد ميزبان بازيها را شكست دهد. در ديگر ديدار تيم شگفتي ساز و خوش شانس دانمارك مدافع عنوان قهرماني هلند را در ضربات پنالتي شكست داد تا در فينال به مصاف تيم قدرتمند آلمان برود
برگکمپ نتوانست یاد بزرگان را زنده کند، نتوانست باعث قهرمانی هلند بشود و از عنوان خود دفاع کنند، اما فهمید شکست واقعی چیست! پیروزی واقعی چه معنایی دارد
🔸برگکمپ و مار های افعی نراتزوری...
🔻از دست دادن خواهر سخت است، زمانی که آن فاجعه هواپیمایی رخ داد و خواهرش در آتش تند و تلخ آن حادثه جان باخت، ترس تمام وجود برگکمپ را گرفته بود، او دیگر هیج وقت سوار هواپیما نشد، حتی برای سفر های ملی و حتی برای رفتن به ایتالیا و عقد قرارداد با اینتر شهر میلان
در سرزمین چکمه موفق بود، انقدر موفق که برای دومین بار جام یوفا را بالای سر بردند، با آن ستارگان نسل طلایی اینتر و اسطوره های آلمانی چون برمه، کلینزمن و ماتئوس در کنار جام قهرمانی در سال ۱۹۹۴ که شروع خوبی برای مرد یخی(برگکمپ) بود.
⭕️بخش دوم
🔸داستان های زیبا،تلخی هایی هم داشت!
🔻هیج زمان با زبان ایتالیایی کنار نیامد و همچنین فوتبال بدون روح لاجوردی پوشان و همان سازمان تدافعی آنها را و همین علت ها باعث جدایی وی از اینتر شد
آمارش افتضاح بود ۲۳۹ بازی و به ثمر رساندن ۱۲۲ گل در آژاکس کارنامه وی را فوق العاده ساخته بود اما ۵۰ بازی و تنها ۱۲ گل یعنی افول چشمگیر ستاره لاله های نارنجی
زمانی که تمام چشمان طرفداران هلندی به او بود، به برگکمپی که بتواند افتخار ملی در جهان را برای آن ها به دست بیاورد، کاری که بزرگان فوتبال هلند از انجام آن ناکام بودند، او در این اندیشه بود که با درخشش در جام جهانی نام خود را جاودانه کند
اما نه، این تمام ارزوی های برگکمپ نبود! اگرچه هلند در یک بازی فوق العاده دیدنی مقابل برزیل انجام داد اما با نتیجه سه بر دو شکست را پذیرفتند و به خانه بازگشتند. برزیل قهرمان جهان شد و هلند با برگکمپ و همان داستان همیشگی نارنجی پوشان از جام جهانی کنار رفتند، اگرچه در زمان کرایوف نایب قهرمانی هم کسب کرده بودند. یعنی همان شکست تلخ در جام جهانی ۱۹۷۴ مقابل ژرمن های همیشه مزاحم
🔸برگکمپ و روز های تواَم از افتخار در لندن...
🔻دو فصل ترسناک و فاجعه بار در ایتالیا را تجربه کرده بود، در کنار قهرمانی در یوفا اما افول چشم گیرش آزار دهنده بود
زمانی که با پیشنهاد آرسنال مواجه شد بلافاصله پذیرفت و به لندن آمد، یعنی از ایتالیا فرار کرد
بروس ریوچ جایگزین گراهام بزرگ شده بود اما به صورت موقت بر روی نیمکت توپچی نشسته بود. دنیس و داستانش با توپچی ها خیلی رویایی آغاز شد، خیلی زود و بسیار خوب با سبک فوتبال لیگ جزیره وقف پیدا کرد، اگرچه در بازی های ابتدایی ناکام بود، اما زمانی که به خودش آمد، دلربای تمام طرفداران توپچی شد
با ایان رایت افسانه ای چنان ترسناک بودند وعالی کار کردند که تمام مطبوعات برکمپ را بهترین خرید خارجی تاریخ باشگاه آرسنال لقب داده بودند
ارسنال فقط یک رهبر کم داشت، برای طوفان خود و با ورود ونگر دنیس دگرگون شد و توپچی ها جان تازه ای گرفتند
البته طرفداران توپچی به ونگر اعتماد کامل نداشتند اما با مرور زمان متوجه همه چیز شدند.
متوجه شادی ها و پیروزی های فراموش نشدنی.
با وجود حذف هلند در یورو ۹۶ توسط فرانسه و ناکامی دیگر برگکمپ در رده ملی، اما او تمام جان آرسنال بود
🔸زمانی که برگکمپ همان دنیس افسانه ای شد....
🔻در فصل ۱۹۹۸ مرد سال فوتبال انگلستان شد، افسونگر هایبری با درخشش و نمایش های فوق العاده اش باعث شد نه تنها در بریتانیا بلکه در تمام اروپا آوازه اش مانند نسیم در آسمان بپیچد. آن گل فوق العاده دیدنی به روآ در جام جهانی ۹۸ که فراموش نشدنی است، در کنار بازی های به یاد ماندنی کافی بود تا برگکمپ خودش را به همگان ثابت کند.
در قرن جدید ۲۱ میلادی، بعد از یورو ۲۰۰۰ از عرصه های ملی خداحافظی کرد
می دانست که کاری که بزرگان از انجام آن ناکام خارج شده بودند، از توان او هم خارج است و نمی تواند در عرصه ملی شکوفا سازی بکند
اما زمانی هم که رفت، در مقدماتی جام جهانی فاجعه ای چون حذف هلند رخ داد. دنیس بزرگ با انجام ۷۹ بازی ملی و به ثمر رساندن ۳۷ گل دومین گلزن برتر تاریخ هلند لقب گرفت، اما هیج افتخار بزرگی با نارنجی پوشان کسب نکرد.
بعد از قهرمانی در لیگ جزیره و حتی بدون شکست و تاریخ سازی در بریتانیا در کنار درخشش های فناناپذیر شاگردان ونگر در آن سال ها تمام ستارگان بر سر زبان ها افتاده بودند
اما نگران کننده ترین دلیل ممکن همان پا به سن گذاشتن برگکمپ بود
روز به روز از برگکمپ افسانه ای دور تر می شد
دنیس همواره به فکر این بود که چه چیزی بیشتر برای تیم مفید تر است تا خودش، فوتبال برای او همیشه بیش از گلزنی بود و آمار ۲ بازی و نیم گواه این موضوع است
توانایی های او در نابود کردن حریف تنها با یک پاس رویایی بود، حرکات و پاسهایی که هیچ کجای این جهان مانندش را ندیده ایم، مثال خوب این پاس ها حرکت او در برابر یوونتوس و پاس خوبش به فردی لیونبرگ بود، سه بازیکن را را دریبل زد و با وجود اینکه نمی توانست فردی را ببیند اما می توانست او را پیدا کند
در سال ۲۰۰۶ یازده فصل همراهی آرسنال به پایان رسید و دنیس پس از آن فینال دراماتیک مقابل بارسا اعلام کرد می خواهد از دنیای فوتبال خداحافظی کند، شکست در فینال یک طرف و خداحافظی مرد یخی آن شب را تلخ ترین شب ممکن برای طرفداران رقم زد.
پایانی بزرگ به ۲۰ سال زندگی فوتبالی که سرشار از گلهای زیبا و لحاظات شگفت انگیز بود بدهد
بیش از ۷۰۰ بازی برای باشگاه هایش و تیم ملی بازی کرد ۲۷۱ گل به ثمر رساند و می توان به جرات گفت که همان مقدار پاس گل داد
برای آن کسی که آن سوی شهر هاست
غم هجران
تو ای یار
پریشانم
کرد....
✍️نویسنده : ابوالفضل کریم آبادی ( صدر )