اندی میتن - فصل قبل و زماني كه از سبك زندگي خود در منچستر رضايتي نداشت، به من گفته بود كه"اگر بخواهم از يك مكان لذت ببرم، به لس آنجلس گالكسي خواهم رفت و هر روز به ساحل مي روم. براي من به عنوان يك مربي فوتبال، ميلان، لندن، منچستر، مادريد، پكن و شانگهاي همه شبيه هم هستند. من به اين شهرها نمي روم تا از آنها لذت ببرم. من براي كار به اين شهرها مي روم. مي روم كه يك مربي فوتبال باشم و مردم را خوشحال كنم. در شرايط فعلي ماموريت من ىر منچستر هاست همانطور كه روزي در مادريد و هواداران رئال بود".
مورينيو لس آنجلس را دوست دارد و پيش از آنكه اولين بازي پيش فصل تيمش را مقابل گالكسي روز يكشنبه هفته آينده انجام دهد، يك هفته در UCLA تمرين خواهد كرد. او در شرايطي راهي غرب شده كه نسبت به سال گذشته كه منچستر به چين سفر كرد، شرايط بهتري دارد. او ديگر درباره مسائلي مانند زمين تمرين، غذا، سفر، گرما و سيل و اتفاقاتي كه باعث شد دربي تيم هاي منچستري در پكن لغو شود، ندارد. مورينيو.در مورد اين اتفاقات محساسيت زيادي دارد و به ياد داريم كه به دنبال تأخير در پرواز چارتري كه قرار بود او و ديگر اعضاي يونايتد را پس از بازي يك چهارم نهايي جام حذفي مقابل چلسي به منچستر بياورد، تا چه اندازه از مسئولان تداركات باشگاه عصباني شد. حالا قرار است معاون باشگاه جان الكساندر در ماه سپتامبر اولدترافورد را ترك كند اما نه ترافيك هوايي كه پرواز يونايتد را به تأخير انداخت و نه وقوع طوفان در چين اشتباه وي نبود.
معمولا تداركات و خواسته هاي تجاري موضوعاتي هستند كه در يك تور مي توانند مربيان را آشفته كنند. براي سرالكس فرگوسن اين حس هميشه شناخته شده بود. لوييز فن خال هم وقتي يونايتد در سال ٢٠١٤ براي آخرين بار به لس آنجلس رفت، مجبور شد هتل تيم را تغيير دهد تا به محل تمرين نزيكتر باشد. يونايتد از سال ١٩٥٠ بارها به آمريكا سفر كرده اما در اين بين بيست سال ميان شياطين سرخ و لس آنجلس فاصله افتاد تا اينكه آنها در سال ٢٠٠٣ بارديگر راهي اين شهر شدند. در اين حدفاصل ايالات متحده و آسيا به مقصدهايي محبوب و دلخواه براي تورهاي پيش فصل تبديل شدند و در همين مدت سطح اغواگري آنها به شدت افزايش يافت.
در سال ١٩٩٥ وقتي يونايتد محبوبيت نسبتا خوبي بدست آورده و دو قهرماني را از فصل قبل ليگ برتر مال خود كرده بود، بدون اينكه بداند قرار است چند بازي انجام دهد و چه استقبالي از اين تيم صورت خواهد گرفت، وارد مالزي شد. با درخواست فرگوسن دو بازي مقابل يك تيم و در يك ورزشگاه ثابت انجام شد. طبيعتا در بازي دوم تماشاگر كمتري به ورزشگاه آمد كه جاي تعجبي نداشت. اما در ادامه اين تور به يك بازار مهم تبليغاتي تبديل شد و مزايايش نسبت به معايبش پيشي گرفت.
در حال حاضر آمريكا هم چنين شرايطي براي يونايتد دارد و تور پيش فضل در اين كشور به چند ىليل سودآور است. اول اينكه باشگاه بواسطه حضور پرشمار تماشاگران كه براي ديدن ستاره هاي يونايتد به ورزشگاه مي آيند، پول خوبي بدست مي آورد. دوم اينكه مالكان يونايتد يعني خانواده گليزر آمريكايي هستند و آنها از اينكه مي توانند در كشور خود به سوي اسبانسرهاي زيادي دست همكاري دراز كنند، راضي هستند. پوشش زنده مسابقات اين تيم به رشد برند اين تيم در آمريكا كمك كرده و هواداران جديدي برايشان فراهم مي كند. به دنبال اين قراردادهاي بزرگ تلويزيوني رقم مي خورد و داشتن يك پايگاه هواداري بزرگ يعني اسپانسرهاي بيشتري مي توانند جذب ثروتمندترين اقتصاد دنيا شوند.
پيش فصل همواره براي تيم هاي بزرگ اروبايي اهميت داشته و بازيكناني كه از اين تور براي رقابت با خريدهاي جديد باشگاه استفاده مي كنند، مي دانند كه با فشار كمتري نسبت به مسابقات رقابتي، به همان اندازه تاثيرگذاري داشته باشند. آندره هررا مثالي از همين موضوع است؛ بازيكني كه سه سال قبل در اولين بازي خود در لس آنجلس بهترين بازيكن ميدان شد اما در مقابل ممفيس ديپاي با شروع رقت باري كه در اولين حضور خود در تركيب يونايتد مقابل ويگان داشت، آينده اش در اولدترافورد مخدوش شد.