مطلب ارسالی کاربران
به مناسبت الکاسیکو؛ بارسلونا و رئال مادرید دشمنان ابدی
بارسلونا و رئال مادرید؛ دشمنان ابدی.
در سال 1899 باشگاه بارسلونا تاسیس شد تا نماینده مردم کاتالونیا باشد، تاسیس شد تا همان ارتشی باشد که کاتالونیا هرگز نداشت، تاسیس شد تا فراتر از یک باشگاه باشد(mes que un club). مردمان کاتالونیا همیشه به تیم خودشان ایمان داشتند و نسبت به حکومت بدبین بودند، آنها تاسیس رئال مادرید در سال 1902 را "واکنش حکومت" علیه خود قلمداد کردند. برای انها مهم نبود که نخستین رئیس رئال کاتالان تبار بود.
انها باور داشتند که همانطور که حکومت اسپانیا سر راه تجارت کاتالونیا قرار گرفت، می خواهد سر راه افتخار آفرینی بلوگرانا بایستد.
طرفداران بارسلونا همیشه بهانه ای برای بدبینی نسبت به حکومت داشتند. آنها همیشه مقامات دولتی و اتحادیه فوتبال را به بی مهری و مجازات های بی دلیل علیه خود متهم کردند.
وقتی اتحادیه فوتبال طی تورنمنتی در سال 1911 پیروزی چهار بر صفر بارسلونا را به خاطر استفاده ار یک دروازه بان غیر مجاز مردود خواند اما در همان تورنمنت به اتلتیکو بیلبائو اجازه استفاده از سه بازیکن غیر مجاز را داده بود، آنها خشمگین شدند و ادعا می کردند بارسلونا بیش از هر تیمی با مجازات های اتحادیه روبرو میشود.
تاسیس اسپانیول هم در افزایش نفرت دو تیم تاثیر گذار بود. هر چقدر که بارسلونا و طرفدارانش جدایی طلب بودند اسپانیولی ها عملا نماینده دست راستی های اسپانیا به شمار می رفتند.
اسپانیول با گرایاشات نزدیک به رئال مادرید و طرفداری از آنها در بازی های بارسلونا و رئال مادرید تبدیل به سفیر نفرت دو تیم شده بود.
اسپانیول و رئال مادرید انقدر از بارسلونا متنفر بودند که وقتی در دسامبر 1995 باهم روبرو شدند، بازیکنان هر دو تیم وسط میدان حلقه زدند و طرفداران هر دو تیم به دادن شعار های ضد بارسلونا پرداختند.
نفرت و کینه ی دوتیم در سال 1953 عمیق تر شد.
همان سالی که آلفردو دی استفانو از ریورپلاته به بارسلونا پیوست و حتی در سه بازی هم برای این تیم به میدان رفت.
ولی ژنرال ماکارداس، وزیر ورزش حکوت فرانکو، آشکارا در این زمینه دخالت کرد و اتحادیه فوتبال اسپانیا انتقال دی استفانو را به این بهانه که او مدت کوتاهی را با پیراهن تیم کلمبایی دپورتیوو لالس میلوناریوس در کلمبیا به میدان رفته غیر قانونی خواند. رئال مادرید اما بلافاصله اعلام کرد که او را به خدمت خواهد گرفت با جدال شدید رئال مادرید و بارسلونا برای تصاحب دی استفانو اتحادیه فوتبال اسپانیا دخالت کرد و رأیی طی برگزاری جلسه ای با حضور مقامات دو باشگاه صادر کرد. بر اساس این رای دی استفانو طی چهار سال حضور در اسپانیا ابتدا دو فصل برای رئال مادرید و بعد از آن دو فصل برای بارسلونا به میدان برود.
بارسلونایی ها از این رأی به خشم امدند و اعلام کردند احتیاجی به دی استفانو ندارند.
رئال در نخستین فصل حضور دی استفانو برای اولین بار در 21 سال قهرمان لیگ شد و دی استفانو با زدن 27 گل بهترین گلزن مسابقات لقب گرفت.
رئال با او پنج بار جام قهرمانی باشگاه های اروپا را فتح کرد و دی استفانو دوبار مرد سال فوتبال اروپا شد. بارسلونا اما انتقام خودش را در فصل 1960 با حذف کردن رئال و دی استفانو گرفت.
ماجرای انتقال دی استفانو زخم کهنه ی خصومت بارسلونا و رئال مادرید شد و سایه ی بلندی بر دشمنی و رقابت دو باشگاه انداخت.
نشانه های زخم بعد ها بارها سر بر اورد، مثل انتقال لوییز انریکه از رئال به بارسا در سال 1996 و انتقال لوییس فیگو از بارسا به رئال مادرید در سال 2000 بعد از انتقال فیگو دیگر هیچ بازیکنی نتوانست به طور مستقیم بین دو باشگاه منتقل شود.
رئال مادرید رسما در قرارداد بازیکنان خود بند "ضد بارسا" قرار میداد این تیم حتی اجازه نمیدهد بازیکنان بعد از رفتن به یک تیم دیگر به بارسلونا بروند.
بارسلونا و رئال مادرید تفاوت های فراوانی با هم دارند و همین تفاوت هاست که سبب عمیق شدن و زنده ماندن کینه و نفرت دو تیم شده است.
بارسلونا همیشه از نماد های جدایی طلبی استفاده کرده است در حالی که رئال مادرید بارها "تیم حکومت" خوانده شده است.
"آن هایی که به هر دلیلی از رئال مادرید متنفر بودند از بارسلونا حمایت میکردند، طرفداران دو باشگاه یکدیگر را دشمنان ابدی خواند و مقامات باشگاه از یکدیگر فاصله گرفتند. رؤسای دوباشگاه طی دورانی طولانی در خانه ی حریف حضور نیافتند تا متهم به بی تفاوتی در قبال حفظ قواعد بازی دشمنان ابدی نشوند.
به همین دلیل وقتی لورنزو سانز، رئیس جدید رئال مادرید، در فوریه ی 1996 طی دیدار دو تیم پا به نیوکمپ گذاشت تابوی خیلی بزرگی را شکست.
پ. ن:تیتر از کتاب روزی روزگاری فوتبال نوشته حمیدرضا صدر انتخاب شده و بعضی از نقل قول ها هم از همون کتابه