اینجا شرایط این گونه است، حتی در دنیای فوتبال که می تواند جنون آمیز یا عملا سورئالیسم درنظرگرفته شود.درست شبیه این ماجرا...
بیش از چهاردهه ازمرگ فرانکو می گذرد وهیچ کس قادر به لغو سه مدالی که سران هیئت مدیره ی بارسلونا به زور واجبار وبه عنوان یک راهکاربرای حل مشکلات به اواهدا کردند، نشده است.
مخصوصا زمانی که بدانیم این باشگاه تا سال 1920 به نام باشگاه کاتالونیا خوانده میشد وازسال 1968 نارسیس د کارراس(رئیس وقت باشگاه) شعار فراتر از یک باشگاه را برای بارسا به کار برد.یک سری از شرایط ومیل به اصلاح اشتباهات گذشته باعث ایجاد این معضل پیچیده و بدون راه حل ،حتی پیچیده تر از زمان فعلی شده بود.شرایطی که کاتالونیا را در برابر حکومت مرکزی اسپانیا قرار داده بود وتهدید دولت اسپانیا را به دلیل جنبش استقلال کاتالونیا در پی داشت.
آیا می توان مدال ها را لغو کرد؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید توجه کنیم برای لغو این مدال ها به امضای 500 نماینده ی پارلمان نیاز است.به همین دلیل حل این موضوع به درازا کشیده است.
کسانی که به تاریخ این باشگاه علاقه مندهستند می دانند که دو مدال از این سه مدال درسال های آخر حکومت فرانکو به او اهدا شد.اکنون به آن چه اتفاق افتاده است می پردازیم.
اولین مدال زمانی که نام باشگاه،به باشگاه فوتبال بارسلونا تغییر یافت، به فرانکو داده شد(نامی که بنا به فرمان نظامی تغییریافت).این مدال از طلا ساخته شده بود.مدال درورزشگاه چامارتین در17 مه سال 1951 پیش از فینال کوپا بین بارسا و رئال سوسیداد توسط آگوستی مونتال رئیس وقت بارسا به فرانکو اهدا شد.
قضیه به اندازه ی کافی معما گونه است؛توجه داشته باشید مونتال اولین رئیس باشگاه پس ازجنگ بودکه یک فرآیند دموکراتیک رادرسیستم باشگاه تجدید وکاتالانیسم رادرباشگاه احیا کرد.
درزمان ریاست مونتال،او به اتهام احیای یک مکتب فراموش شده مورد هجمه ی فاتحان جنگ داخلی اسپانیا قرارگرفته بود.باشگاه چندین قهرمانی لیگ را زیر نظرانریکه فرناندز و به همراهی سامیتیر به عنوان یکی ازبزرگان تیم برده بود.
او اولین رئیس باشگاه پس از جنگ داخلی بود که به طور مستقیم از مادرید منصوب نشده بود بلکه در حوزه صنعت نساجی و چرم در کاتالونیا مشغول فعالیت بود و برای سال های زیادی ریاست باشگاه را عهده دار بود.او همچنین ادای احترام را دربین مردم ناحیه گالیسیای اسپانیا جا انداخت.
روز مسابقه در حین برگزاری بازی فینال مونتال برآشفته و خشمگین بود.پس از بازی در جایگاه قرارگرفت ، مدال زرین را از کت خود بیرون آورد و با اکراه به دیکتاتور هدیه کرد.فرانکو بدون مدال ورزشگاه را ترک کرد تا این که ماه ها بعد انریک مارتی کریتو(رئیس هیئت مدیره باشگاه) آن مدال را اعاده کرد.
درآن دوران بارسا به طور انحصاری توسط مونتال و کریتو اداره میشد.(مونتال متصدی اصلی باشگاه بود در حالی که کریتو یکی از اعضای باشگاه بود و در قضیه دی استفانو و بارسا معروف شد.)
براساس اسناد حزب فالانژ اسپانیا(حزب فاشیستی ژنرال فرانکو) ، فرانکو به زعم خود حرکت مونتال را اختیاری میدانست .او بر این باور بود که مونتال میخواهد خود را در برابر رهبر بی چون و چرای اسپانیا خوب نشان دهد تا پس از جنگ داخلی اتحاد از بین نرود!
دومین مدال درحین سخنرانی در ال پاردو(محل اقامت فرانکو) و در تاریخ 13 اکتبر 1971 ، اواخر دوران فرانکوئیسم ، به او اعطا شد. این مدال طلایی یک نمونه از مدال های مراسم افتتاحیه پالائو بلوگرانا( مجموعه ورزشی باشگاه برای رشته هایی چون بسکتبال، هندبال،فوتسال و...) بود، مجموعه ورزشی که بخشی از هزینه ساختش از یارانه ملی -حکومتی تامین شده بود.
عده ای عقیده دارند این یک ابتکار از طرف اعضای هیئت مدیره باشگاه بود تا بدین طریق پول دریافتی را جبران کنند درحالی که برخی شواهد نشان می دهد این مدال با اجبار و با اهرم فشار، توسط کاستا مونتال (پسر رئیس قبلی باشگاه) به دیکتاتور اعطا شد.
ماجرای سومین مدال کمی پیچیده تر به نظر می رسد به ویژه اگر بدانیم آن زمان بارسلونا مانند یک دیگ جوشان در برابر اعمال افراط گرایانه رژیم فرانکو بود.سومین مدال دقیقا سه روز بعد از اعدام سالوادور آنتیچ در زندان ، یک آنارشیست کاتالان و مخالف رژیم فرانکو ، در 27 فوریه 1974 و در جشن 75 سالگی تاسیس باشگاه به فرانکو داده شد.شش روز قبل از آن در 21 فوریه، حامیان رسمی باشگاه (پنیا) به پاس قدردانی و به رسمیت شناختن کار با شکوه باشگاه در سازمان دهی اولین جلسه حامیان بارسلونا در جولای 1972 ، این مدال را به باشگاه اهدا کردند. به عبارت دیگر آنان این مدال را برای رویدادی که بیش از 2 سال از آن می گذشت اهدا کردند، جلسه ای که محور اصلی آن تاکید مجدد بر کاتالانیسم و باورهای مردم و نقش باشگاه در این امور به ویژه در دوران فرانکوئیسم بود.در زمان دیکتاتوری همواره رسم برآن بود که اولین جایزه از یک سازمان مدنی باید عمومی باشد.به هر روی با توجه به التهاب به وجود آمده در کابینه فرانکو، این مدال به عنوان یک راه حل اجباری برای مصالحه و پیشگیری از به وجود آمدن مشکلات جدی تر به ژنرال فرانکو اعطا شد.
پس از توضیحات تاریخی که راجع به هر یک از مدال ها دادیم اینک زمان پرداختن به این موضوع در سالیان اخیر است.شاید تعجب آور باشد اما تا سال 2003، تقریبا سه دهه بعد از مرگ فرانکو،باشگاه هیچ اقدامی برای باطل کردن این مدال ها انجام نداد و اولین تلاش برای اصلاح گذشته در همین سال اتفاق افتاد. در دوران گذار اسپانیا از دیکتاتوری محض به دموکراسی هیچ کدام از روسای باشگاه بارسلونا تلاشی برای لغو مدال ها انجام ندادند. نه نونز در طول 22 سال ریاست خود و نه گاسپارت...
اواخر سال 2003 حدود 300 تن از اعضای باشگاه با طرح جمع آوری امضا خواستار آن شدند که مدال اهدایی سال 1974 مرجوع شود. آن ها همچنین موجودیت دو مدال قبلی را انکار کردند .هفته نامه مثلث و دوستان جوزپ سانیول ابتکارعمل را دردست گرفتند.
آن ها در 20 اکتبر سال 2003 عضوی از هیئت مدیره را به طور خاص برای دفاع از سخنانشان منصوب کردند و اظهار داشتند :«هیئت مدیره باشگاه هیچ گاه رسما اعلام نکرده مدال طلایی که علی الظاهر به فرانکو داده شده را اعطا کرده است.در سال 1974 و در سالگرد 75 سالگی تاسیس باشگاه ، آگوستی مونتال (رئیس وقت هیئت مدیره) بنا بر گفته ها با فشارهای حکومتی مجبور به اهدای مدال به فرانکو شده است. در جلسه فرانکو با سران باشگاه تک تک لحطات رویداد نگاری شده و در نوشته ها هیچ سخنی از اهدای مدال به میان نیامده است پس طبعا هیچ مدرکی در این زمینه وجود ندارد.هیئت مدیره معتقد است این اعمال فشار در واقع یک فرایند غیر دموکراتیک و شاید به تعبیر بدتر ظلم آشکار در حق بارسلونا بوده است( همچنین به اعدام مانوئل کاراسکو سیاست مدار پارلمانی حزب "یونیو دموکراتیکا د کاتالونیا" در زمان جنگ داخلی اسپانیا در سال های1939-1936 اشاره می شود.) ».
چند روز بعد خاویر کامبرا سخنگوی وقت هیئت مدیره اذعان کرد:« این مدال اهدا شده نیست بلکه تحمیل شده است بنابراین در اسناد رسمی ما وجود ندارد.درست است که مانعی برای بازپس گیری آن پیش روی ما نیست ولی چون اعطای آن داوطلبانه نبوده پس اصلا وجود ندارد.»
در مجموع آن زمان شور و حال خاصی در باشگاه برای بازپس گیری مدال ها شکل نگرفت آن هم به خاطر توجیهاتی ازاین قبیل که مدالی وجود ندارد چون تحمیل شده بوده یا بازپس گیری آن آسان است چون باشگاه تمایلی به اهدای آن نداشته است.با این گونه استدلال ها شاید این فرضیه نامعقول به وجود بیاید که باشگاه تصمیم داشت از مدال های سال های 1951 و1971 صرف نظر بکند چون بدون اعمال مستقیم از حکومت اعطا شده بود!(فرضیه ای که قطعا نادرست است).
موضوع جالب توجه دیگر عدم توجه کردن خوان لاپورتا و هیئت مدیره نا منعطفش به این مسئله مهم در طول 7 سال ریاستش بر بارسلونا بود. متاسفانه در این موضوع لاپورتا صحبت های مشاورش را به توصیه های دیگر اعضای هیئت مدیره ارجحیت داد و مسئله مدال ها را دنبال نکرد.همچنین ناگفته نماند برادر لاپورتا عضو بنیاد فرانسیسکو فرانکو بود.در آن زمان شایعه شده بود که لاپورتا فردی به نام آلخاندرو اچواریا را برای بازپس گیری مدال ها مامور کرده بود که پس از رسوایی های مالی اطرافیان اچواریا او کنار کشید و همه چیز به حالت عادی بازگشت.
در 26 مارس 2012 روزنامه گل کاتالونیا کمپینی را برای جمع آوری امضا در جهت بازپس گیری مدال های اهدا شده به فرانکو راه انذاخت اما تنها با گذشت شش ماه سهامداران روزنامه تغییر کردند و کمپین جمع آوری امضا لغو شد.حتی زمانی که بیش از 7000 امضا از 8862 امضای مورد نیاز جمع شد حرکت خاصی صورت نگرفت( 8862 نفردر واقع 5 درصد اعضای باشگاه در آن زمان بودند.اگر این تعداد امضا از اعضای رسمی باشگاه جمع میشد باشگاه بر اساس قوانینش ملزم بود جلسه ای تشکیل دهد و موضوع را در هیئت مدیره بررسی کند.البته در زمان راسل این قانون ملغی شد و قانون آسان تری به جایش وضع شد).راه دیگر برای بازپس گیری مدال ها تهیه پیش نویسی توسط نمایندگان پارلمان و امضای 500 تن از آن هاست. پارلمان اسپانیا 5068 نماینده دارد و 500 نفر در واقع کمتر از 10 درصد آنان است با این وجود هنوز هیچ نماینده ای قدمی بزرگ در این راه برنداشته است.
اگر به همین ترتیب ادامه دهیم، در پی این ناحقی های حکومت و بی کفایتی مدیران باشگاه آیا این زخم خونین تاریخ باشگاه ترمیم می شود؟ به عنوان سوال آخر چه تعداد مدال توسط باشگاه های کاتالانی( نه فقط باشگاه های فوتبال) به فرانکو اهدا شده است و کی می توان این موارد را اصلاح و مدال ها را باز پس گرفت؟! سوالی که شاید هرگز جوابی برای آن نیابیم...!