نوشته احسان محمدی از عصر ایران یه جاهاییش درست نیست ولی بد نیست یه بار بخونیمش.
""شاید اگر یک نفر فحش های ایرانیان به همدیگر را برای مسی و رونالدو ترجمه کند، آنها فقط پوزخند بزنند به این درجه از سادگی جوان های یک ملت که وقت و انرژی و هوش شان را صرف ساختن فحش می کنند.""
اگر در کنار اهدای توپ طلا به بازیکن برگزیده سال، تندیس و جایزه ای به بیشترین میزان فحاشی در فضای ورزش اهدا می شد، بی تردید ما یکی از گزینه های فتح آن بودیم و چه بسا با اختلاف زیاد هر سال آن را صاحب می شدیم.
انتخاب کریستین رونالدو به عنوان بهترین بازیکن سال فوتبال دنیا تیتر یک بسیاری از رسانه های دنیا شد. در ایران هم به آن پرداختند. همین امر موجب شد فضای اینترنت به دیوار توالت های عمومی شبیه شود. آکنده از فحاشی های یویناک. توهین های جنسی و خلاقیت در ابداع فُحش های دُرشت!
این اتفاق در شبکه های مجازی که نظارت کمتری روی آن وجود دارد بیشتر رخ داد. در اینستاگرام به اوج رسید و برخی از طرفداران مسی و رونالدو زامبی وار به هر نقد و نظر مخالفی حمله کردند.
....
لیونل مسی و کریستین رونالدو ایرانی نیستند. حتی آسیایی هم نیستند. احتمالاً اگر نقشه کره زمین را پیش روی آنها پهن کنید چند دقیقه طول می کشد تا IRAN را پیدا کنند. هرگز به اینجا سفر نکرده اند و به احتمال زیاد در مورد تحت جمشید و سی و سه پل و جوجه کباب و نژاد آریایی که به آن می نازیم هم چیز زیادی نمی دانند. چرا باید بدانند؟ مثلاً ما چقدر در مورد آثار باستانی مراکش یا غذاهای محلی نیکاراگوئه یا فرهنگ و تاریخ بلژیک می دانیم؟
بسیاری از آنها که رگ گردنشان در حمایت از این ستاره ها بیرون می زند هم به احتمال قریب به یقین اسپانیولی نمی دانند، نه در پرتغال زندگی کرده اند، نه به آرژانتین سفر کرده اند، نه با این دو بازیکن قهوه خورده اند و نه نسبت خویشاوندی دارند! که حتی اگر داشتند باز هم مجوز فحاشی آن هم در این سطح و عمق! را به کسی نمی دهد. پس چرا اینقدر راحت برای دو فوتبالیست خارجی حاضریم خرخره هم را بجویم و شب با اعصابی فرسوده به رختخواب برویم؟
.
این حمله های پوچ با چه هدفی صورت می گیرد و چه دستاوردی دارد؟ آخرین بار که در فینال یورو 2016 نزدیک به 400 هزار نفرمان به صفحه دیمیتری پایت هافبک فرانسه حمله کردیم و به او فحش دادیم که چرا روی رونالدو خطا کرده است یوفا به ما مدال افتخار داد؟ پرتغالی ها به پاس این حمایت برایمان پیام محبت آمیز فرستادند؟ بخشی از جام قهرمانی یا جایزه نقدی شان را به حساب مان ریختند؟ چه به دست آوردیم جز یک شرمساری بین المللی که حالا در داخل وطن به آن دست می زنیم؟!
مسی و رونالدو و هیچ کدام از ستاره های پرتغال و فرانسه و آلمان و انگلیس و ولز و سن مارینو و ... حاضر نیستند بدون دریافت پول حتی از دور با یک رسانه فارسی گفت وگو کنند چه رسد به سفر به ایران برای پاسخ به عشق این هواداران خشتک محور!
فراموش کردید که پائولو مالدینی دوست داشتنی که سالها از دور آن همه عشق نثارش کردیم، وقتی به ایران آمد تنها به دلایل مادی حاضر نشد به برنامه 90 بیاید؟ بازیکن حرفه ای تکلیفش با خودش روشن است. نمی شود او را شماتت کرد. اما ما چرا تکلیف مان با خودمان و هموطن و هم زبان و هم فرهنگ مان روشن نیست؟ چطور حاضر می شویم برای دفاع از رونالدو به هوادار مسی حمله کنیم و خانواده اش را آماج فحاشی قرار دهیم؟ یا برای اثبات توانایی فنی مسی بر رونالدو حتی مُردگان هوادار او را در گور مورد تفقد قرار بدهیم؟
فوتبال برای لذت است. اگر فکر می کنید فحاشی لذت است که حساب ماجرا جداست اما اینکه بازی خیره کننده و لذتبخش مسی و رونالدو را تا سر حد دعواهای چاله میدانی و فحش های چارواداری تقلیل می دهیم گناه خود ماست نه این دو نفر که دستکم پیش چشم رسانه ها دست در گردن هم ظاهر می شوند، به هم لبخند می زنند و علیه هم گفتگوهای تند نمی کنند.
شاید اگر یک نفر فحش های ایرانیان به همدیگر را برای مسی و رونالدو ترجمه کند، آنها فقط پوزخند بزنند به این درجه از سادگی جوان های یک ملت که وقت و انرژی و هوش شان را صرف ساختن فحش می کنند.
امید که خداوند همانطور که استعداد و هوش ذاتی را به کریستین رونالدو و لیونل مسی بخشیده است، اندکی هم شعور هواداری و لذت بردن از فوتبال و تحمل عقیده و نگاه مخالف را به این هواداران افراطی فوتبال در ایران ببخشد تا این طور آسان آبروی یک ملت را نبرند.