سرزمين ژرمن ها،باراني،سرد اما پر حرارت از اتش و دود كارخانه ها و صنعت قدرتمندش. سرزمين مردمان سختكوش،با آن مقرراتي كه گاها براي همسايگان اروپاييشان هم ملال اور است. آلمان ،مهد پژوهش،آزمايش،شناسايي خطا قبل از آزمون! و در نهايت علم.
آلمان،فوتبال خالي و يا كمرنگ از احساس؟ به هيچ وجه. دامنه ي امواج عشق هواداران را در اليانس ارنا،فلتيس ارنا و سيگنال ايدونا پارك را به كرات تماشا كرديم ،لذت برديم.
احساس آلماني پاياپاي به همراه منطق در راه قدم برميدارد. *مانشافت يك حس خوش آيند پس از حل كردن يك معادله است.*
مسير طاقت فرساي قهرماني ٢٠١٤ ؛ به راستي به ستايش بايد پرداخت.
راه از ژاپن آغاز شد،از قاره ي كهن،و به برزيل خطم شد،در قاره آمريكا! به قاره جديد! نويد عصري جديد! يك تضاد،يك تعادل اما!
فينال ٢٠٠٢؛برزيل خوش شانس بود و الي كان بدشانس! زخم عميق جامانده از نايب قهرماني ،سكوي پرتاب مانشافت بود و چه بسا اگرآن فينال واگذار نميشد،امروز شاهد اين همه شكوفايي بوندسليگا،اين همه استعداد ناب و اين تيم كنوني نبوديم،شاهد داغ كردن عدد ٧ بر پيشاني برزيل پرادعا در خاك خودش نبوديم!
اين مانشافت ديگر اضطراب نيمكت خالي و يا داشتن تيمي متوسط را ندارد.لوو امروز دغدغه هاي جديدي دارد،اينكه ايكاش حتي نيمكت برزرگتر بود تا شمار بيشتري جوان آلماني روي آن مينشستند! حتي شايد در روياهاي خود،لوو يك تيم ٢٠ نفره در داخل زمين داشته باشد!
زلاتان،كريس رونالدو،هازارد،پوگبا،نيمار؛ اينها جايي در مانشافت داستان ما ندارند چرا كه مانشافت نيازي به سوپر استار ندارد! مانشافت، همواره متكي به بازي تيمي و تيم بوده و خواهد بود. فلسفه آن همين است. يك تيم يك دست،منظم در اجرا و سخت كوش،در طول تاريخ،در عصر حاضر! بهترين ها در عين سادگي. در تاريخ آلمان افتخار به داشتن توپ طلا نيست، داشتن *Kaiser* خود افتخاريست كه تنها تسليم اسم مانشافت شده است،و انها به داشتن سلاطين خود ميبالند!
آلمان مثتاق بارز بازگشت رويايي از دل تراژديست؛ با دستهايي خالي،با اراده اي عالي،اما! حتي با وجود جرجس كلمنكاو(١) حتي استالين،حتي چرچيل؛ "آلمانها برميگردند." حتي با وجود اسكولاري،حتي ليپي،حتي دلبوسكه؛ "آلمانها هميشه برميگردن."(٢)
فوتبال *ماشيني* آنها را يك بعدي،فقط نكوهش ميكنند، غافل از اينكه بارزترين شاخصه ماشين،*نظم* در سيستم است!
نظم و ثباتي كه در طول چهارده سال نتيجه داد،با افتخار و همت،بدون فوق ستاره بدون توپ طلا،بدون داشتن افتخار داور در فينال جام جهاني به عنوان نماينده تيم ملي !! و اين آخري اما افتخاري بود كه تنها شامل حال انگلستان شد !!
آلمان،اينجا سرزمين علم و صنعت است،اينجا فوتبال فرهنگ است،زندگيست،اينجا فوتبال *فوسبال* است!
در كشوري كه تفكر و فلسفه در پوست و خون مردمش نهادينه شده،مرگ وجود ندارد،اينجا مرگ محكوم به فناست!
اينجا خاكستر
بستر و بالين
پرواز
*ققنوس* است...
(١) جرجس كلمنكاو،سياست مدار فرانسوي كه در طول جنگجهاني اول تصميمات سختي را در قبال آلمان اتخاذ كرد.
(٢) جمله معروف گري لينكر در خصوص روحيه شكست ناپذير آلمانها.
مهران،پاييز ١٣٩٥