مطلب ارسالی کاربران
منچستر یونایتد_سیتی "تحلیل"
قبل از این که این بازی رو تحلیل کنم بازی قبل دو تیمو یه بررسی میکنیم.
البته اون بخش هایی که نیاز داریم.
خوب همه میدونستن که من یونایتد دفاع میکنه و ضد حمله میزنه ولی بازی با سیتی خیلی صحنه های خطرناکی توی ضد حملات ندیدیم که دلیلش تکراری بودن الگوی ضد حملات منچستر بود.
روایت اکثر ضد حملات منچستر:توپ به پست ده تیم یعنی در اون بازی رونی میرسه و اون هم بین چند گزینه یکیو برای پاس دادن انتخاب میکنه
ولی توی بازی با سیتی با پرسینگ زاویه پاس به رونی رو میبستن و خود رونی هم بین دو تا سه بازیکن محاصره میشد.
منچستر برای ضد حملات رو اورد به حرکت از کناره ها با والنسیا
اما والنسیا رو هم پرس کردن و عملا ضد حملات منچستر خنثی شده بود.
بعد از این سیتی در حملاتش با تمرکز کاملی بازی میکرد.
فقط یه پرس یک تا سه نفره روی دفاع های سیتی انجام میشد و اون هم نه با شدت زیاد بلکه فقط پرس کردن رو نشون میدادن.
برای همین سیتی بدون هیچ مزاحمتی میتونست بهترین فضاها رو نزدیک به دروازه یونایتد پیدا کنه.
خوب پاس به نقطه کور دفاع منچستر میرسید و تیم به طور ناهماهنگی به اون سمت متمایل میشد و فضای خالی دیگه ای به بازیکن دیگه ای میداد.
همین کار چندین و چند بار تکرار میشد و فضای زیادی بین بازیکن های منچستر و دوخط هافبک و دفاعشون به وجود میومد.برای همین حرکت بین بازیکن های یونایتد به راحتی انجام میشد که گل اول نتیجه چنین حرکتی بود.
خوب توی این بازی منچستر با یه ترکیب خیلیییی انعطاف پذیر به بازی رفت.
چینش بازیکن ها در شرایط مختلف تغییر میکرد.
ماتا در دفاع وینگ راست بود و در حمله هم در گوشه ها و هم وسط زمین حرکت میکرد.گاهی در دفاع هم به میانه زمین نزدیک میشد.
راشفورد هم چنین وضعیتی رو در سمت چپ داشت.
این انعطاف باعث غیر قابل پیش بینی شدن میزبان شده بود.
من یونایتد از چندین الگو در ضد حملات استفاده میکردن در واقع برنامه خاصی برای ضد حملات طراحی نشده بود و این خود بازیکن ها بودن که با توجه به منطقه توپ و جاگیری بازیکن های خودی و حریف ضد حمله رو کنترل میکردن.
زلاتان در چند صحنه نقش عقب ترین بازیکن توی ضد حملات رو داشت.
درسته که اون جلو ترین بازیکن منچستر یونایتد بود ولی بعد از این که توپ بهش میرسید چهار پنج نفر از منچستر به سمت دروازه سیتی هجوم میبردن و جلو تر از اون منتظر رسیدن توپ بودن.
همین مساله باعث شد که منچستر یونایتد غیر قابل کنترل بشه و به شدت ذهر دار حمله کنه.
ضعف دومی که تیم مورینیو در بازی قبل با سیتی داشت.به هم خوردن نظم دفاع این تیم بود.
توی این بازی دیگه شاهد بازیسازی سیتی با خیال راحت نبودیم و هر چند دقیقه یک بار یونایتد با چهار پنج نفر و با شدت زیادی شروع میکرد به پرس کردن و به بازیکن های حریف اجازه نمیداد در شرایط مطلوبی توپ رو در اختیار داشته باشن و پاس رو به حفره های دفاعی منچستر بفرستن.
همین طور وقتی توپ از پرس منچستر یونایتد رد میشد اوضاع کاملا تحت کنترل بود.چرا که سیتی کم تعداد بود و یونایتد با یه هافبک دفاعی یعنی کریک و چهار دفاع وسط دفاع میکرد که چند ثانیه بعد چهار نفر دیگه هم چسبیده به خط دفاع به دفاع تیم کمک میکردن.
خط چهار نفر دفاع یونایتد و چهار هافبک یونایتد که جلوی اون ها بودن با فاصله ی خیلی کمی از هم در دفاع شرکت میکردن کریک هم بین این دو خط در حرکت بود و با اضافه شدن یه بازیکن از سیتی به حمله،عقب میرفت و با عقب رفتن بازیکن های سیتی کمی جلو تر بازی میکرد و هیچ راهی برای حرکت بین این بازیکن ها نبود.
تعویضی که مورینیو کرد(ورود اشنایدرلین)چینش تیم رو به 442 لوزی تغییر داد هر چند که قبل از این تعویض هم در بعضی صحنه ها میشد این آرایش رو در تیم مشاهده کرد.
البته این آرایش در دفاع به شکل 451 در میومد و هم کناره ها و هم عمق زمین برای نفوذ بسته میشد.
این اصلاحات در تاک تیک تیم منچستر رو به پیروزی رسوند.
یه پیروزی روحیه بخش که میتونه ورق رو برگردونه و تیتر ها رو صد و هشتاد درجه تغییر بده.
به امید به دست اومدن پیروزی های بیشتر ...