مطلب ارسالی کاربران
هربرت کیلپین، لرد میلان، شخصی که بنیانگذار بود و در نهایت شناخته شد
یراق باف متولد ناتینگهام که در سال 1916 میلادی درگذشت، کسی که پیشتاز روح جنگنده میلان پس از آمدن به ایتالیا در اواخر قرن نوزدهم بود، تنها حالا فقط در شهر مادری اش شناخته شده است.
امروز پیکر یراق باف ناتینگهامی که به ایجاد یکی از مهمترین و معروف ترین باشگاه های دنیا کمک کرد، در کنار شاعران، پیکرتراشان، بازیگران، سیاستمداران، موسیقیدانان و رانندگان مسابقه معروف در گورستان شهر میلان، جایی که مقبره های مرمری مزین و زیر سایه های درختان زیبا قرار دارد، آرمیده است. اما زمانی که هربرت کیلپین، در 22 اکتبر 1916 در سن 46 سالگی درگذشت، یادبود نقش او در پایه گذاری فوتبال ایتالیا به سرعت رو به فراموشی رفت، تا جایی که حتی مزار او در گورستانی خارج از حومه میلان که بقایای او در ابتدا در آن قرار داشت، نام و نشانی نداشت.
با اینکه روزنامه گاتزتا دلو اسپرت خبری را مبنی بر درگذشت «بنیانگذار فوتبال ایتالیا» را منتشر کرد، دهه های زیادی سپری شد تا استخوانهای او به جایی که لایق اوست، منتقل شود. در سال 1998 یکی از هواداران میلان به نام لوییجی لاروکا، تصمیم گرفت تا به تحقیق در مورد بازیکنانی که در سال های ابتدایی میلان فعالیت داشتند، بپردازد. او با تطبیق دادن اسامی آن بازیکنان با لیست افراد متوفی در گورستان به نامی برخورد کرد که به عنوان آلبرتو کیلپین ثبت شده بود.
پروسه احیای نام هربرت کیلپین آغاز شد. حالا صورت این انگلیسی که با قیافه ای جدی و سبیل زیبایی در قامت لباسی که او پیشنهاد داده بود سیاه و قرمز باشد، یک تصویر شناخته شده در سن سیرو است که بر روی بنرها و شالهایی که سمبولی از تاریخ طولانی و درخشان باشگاه است، نقش بسته است.
علی رغم اینکه در نهایت او در ایتالیا شناخته شد، اما اخیراً کیلپین در شهری که در آن به دنیا آمد، به تازگی شناخته شده است. جایی که او در صنعت یراق بافی، شروع به فعالیت کرد و در سال 1891 میلادی آنجا را به مقصد ایتالیا ترک کرد تا زندگی جدیدی را برای خود در سن 21 سالگی آغاز کند. در ناتینگهام اخیراً یک رستوران و یک اتوبوس شهری به یاد او نامگذاری شده و چند روز پیش نیز رقابتی به نام جام هربرت کیلپین، برای اولین بار توسط تیم های مدرسه ای در محوطه ای بسیار بزرگ نزدیک به منطقه Forest، که در نزدیکی مدرسه و خانه او بوده و در زمان کودکی در آن فوتبال بازی کرده، برگزار شد.
هفته آینده، نیز لاروکا و نمایندگانی از میلان در ناتینگهام حضور پیدا خواهند کرد تا شاهد رونمایی از کتابی باشند که درباره زندگی کیلپین نوشته شده است و همچنین بازماندگانی از برادران و خواهران او نیز در این مراسم حضور خواهند یافت. اخیراً رستورانی که به نام او باز شد، نزدیک به ساختمانهای آجر قرمز متعلق به بازار تاریخی یراق بافان است و جایی است که کیلپین جوان کار خود را از آنجا آغاز نمود.
روبرت نیِری، نویسنده کتاب لرد میلان ، یک وکیل نیمه ایتالیایی و نیمه انگلیسی است که در منچستر زاده شده و طرفدار تیم منچستر سیتی است. اما او حدود دو دهه است که در ناتینگهام، کار و زندگی می کند. او تحت تاثیر مقاله ای درباره هربرت کیلپین در روزنامه ای محلی قرار گرفت و از آنجا بود که او شروع به 7 سال مطالعه درباره زندگی او کرد.
موضوع تحقیق نیِری یکی از 15 فرزند ارنست کیلپین بود که با همسر و فرزندانش در خانه ای که بالای قصابی اش در مرکز شهر بود، زندگی می کرد. زمانی که هربرت فوتبال را آغاز نمود، تیمی متشکل از گروهی ایتالیایی وجود داشت، بر تیم جوانانی که او در آن بازی می کرد، پیروز شد. نام آن تیم ایتالیایی ناتینگهام گاریبالدی بود که لباسشان قرمز بود که رنگ آن تقلیدی از رنگ لباس نیروهای جوزپه گاریبالدی، قهرمان اتحاد ایتالیا بود؛ که محبوبیتش باعث شد زمانی که او برای دیدار کوتاهی به بریتانیا و انگلستان عصر ویکتوریا در سال 1864 میلادی رفت، هزاران نفر برای دیدن او آمدند. گاریبالدی از ناتینگهام نیز بازدید کرد که میزبان او نماینده ناتینگهام در پارلمان، چارلز سیلیِ صنعتگر بود.
کیلیپین مدرسه را ترک کرد تا در کارخانه و انباری یراق بافی که توسط توماس آدامز بنیان گذاشته شده بود، فعالیت خود را آغاز کند. در آن کارخانه، امکاناتی مانند کلاس، کتابخانه، اتاق چای خوری و کلیسایی کوچک برای کارگران فراهم شده بود. در آنجا بود که او ادواردو بوسیو، تاجر ایتالیایی پارچه، را ملاقات کرد. کسی که باشگاه فوتبال خود را بنا گذاشته بود و شاهد بود که کیلپین هر آخر هفته برای بازی در تیم ناتس المپیک و تیم کلیسای سن آندرو به آنجا می آید. کیلپین پیشنهاد بوسیو را برای تجارت ابریشم در تورین را پذیرفت و برای سفری طولانی با قطار راهی ایتالیا شد. فرصتی برای او پیش آمد تا به کارفرمای خود که نام تیمش نوبیلی، که به همراه دوستان اشرافی خود شروع کرده بود، کمک کند. کیلپین سریعاً یه یاد دادن نظم و انضباط حرفه ای به افرادی که درکی از تکنیک یا تاکتیک نداشتند، اقدام کرد.
کیلپین، بعد از شش سال زندگی در تورین، به میلان نقل مکان کرد. او به بازی در تیم تورین ادامه داد، اما از رفت و آمد بین دو شهر خسته شد و در نهایت او و دوستانش در ملاقاتی تصمیم گرفتند که باشگاه فوتبال و کریکت میلان را تشکیل دهند. این تیم نخستین بازی خود را در ژانویه 1900 میلادی زمین مسابقه اسب سواری در پیاتزا دوریا، برگزار کردند، جایی که بعدا تبدیل به استادیوم بزرگ موسولینی، «استادیوم سنتراله» شد.
کیلیپین در اولین اقدام از ریاست کنسولگری بریتانیا، آلفرد ادواردز، دعوت نمود تا ریاست باشگاه را بر عهده بگیرد و بازوبند کاپیتانی را برای فصل نخست در اختیار یک انگلیسی دیگر به نام دیوید آلیسون قرار داد و به مدت هفت فصل خود در باشگاه فعالیت کرد، که در این مدت باشگاه سه دوره قهرمان لیگ تازه تاسیس شد. او بازی خود را در پست هافبک آغاز، در پست دفاع ادامه و در پست حمله با زدن چهار گل در شش بازی در فصل آخر، به پایان برد. او در سال 1907 میلادی، بعد از اینکه آنها قهرمان لیگ شدند، بازنشسته شد.
درباره اینکه در دهه پایانی زندگی او چه رویدادهایی رخ داده، که شامل دلیل مرگ او می شود، اطلاعاتی در دست نیست. با این حال به نظر می رسد که عواملی مانند سیگار و الکل دخیل بوده باشد. او با یک زن ایتالیایی ازدواج کرد اما هیچ فرزندی از خود بر جای نگذاشت. به خاطر فقدان شواهد بیشتر، نیِری تصمیم گرفت تا مانند نویسندگان دیگر با چاشنی تخیل و استفاده از واقعیت های موجود، برای پیشبرد کتابش بهره ببرد.
لرد میلان شاید یک اثر خارق العاده نباشد، اما داستان خوبی را روایت می کند. نیری، کیلپین را توصیف می کند که شاهد شورش برای غذا در سال 1898 میلادی بود، با آنارشیستی روبرو شد که شاه اومبرتو را به قتل رساند، همانطور که اصول بازی فوتبال را به هم تیمی های میلانی خود آموزش داد؛ در پیراهنی که بعد ها آلتافینی و ریورا، فان باستن و بارسی و دو مالدینی بر تن کردند. همچنین بعد ها هموطنان انگلیسی اش مثل گریوز، بلیست، ویلکینز، هِیتلی و بکام که پیراهن میلان را بر تن کردند، که البته ترکیب بدی نیست.
پ.ن: با اندکی دخل و تصرف در متن اصلی
نوشته ریچارد ویلیامز از گاردین