تک درختدو تا حسرت داریم.یکیش میرفتم شبونه یواشکی زیر گوش سلطان محمد خوارزمشاه میگفتم داداچ این فرستاده های چنگیز خان مغول رو نزنی بکشی پدر جان میریزن تمدن ایرانی رو داغون میکنن.بعدش باعث میشدم جلوی خرابی و کشتار ایرانیها رو بگیرم و خیلی چیزا که از فرهنگ مغول وارد فرهنگ ایرانیها شد و تمدنمون به قهقهرا کشید رو جلوش رو میگرفتم.
چه کتابخانه ها و چه شهرهایی خراب شد و چه دانشمندان بزرگی از بین رفتند سر یه اشتباه.
دومیش هم یه ذره دورتر میرفتم پیش خسرو پرویز شاه ساسانی و زیر گوششمیگفتم داداچم فدات شم نزنی نامه پیامبر اسلام رو پاره کنی یه نامه بزن بگو چه بامرامی چه خوبی ماهم یکتاپرستیم بیایید باهم متحد بشیم دمار رومیها رو در بیاریم :)