این مقاله قبل از بازی یووه بایرن پارسال در سایت گل قرار گرفت من واقعا ازش خوشم آمد اینجا هم گذاشتم هر کس نتوانسته بخواند حتما بخواندش مخصوصا هوادار های یوونتوس
دیدار بایرن - یووه را باید سوگلی دیدارهای مرحله یک چهارم لیگ قهرمانان دانست مرحله ایی که در آن بنا به سنت هر ساله ریزش تیمهای بزرگ آرام آرام آغاز می شود
گزارش تحلیلی | هیوا حکمتی | ستون نویس سایت گل
سایت گل - مصاف این دو تیم با توجه به پتانسیل شان می تواند تبدیل به تاکتیکی ترین بازی سال هم شود. در این مطلب نگاهی به یووه خواهیم داشت و از شرایط آنها و بایرن در مصاف پیش روی خواهیم گفت:
آنیلی ها ، از عشق تا مرگ
در میان ابر و باد و مه و چند کرشمه دیگر از تورین نمناک و غمناک و سراسر ابری نیم ساعت که با ماشین حرکت کنی ، می رسی به villar perosa . قصر خانوادگی را هم رد میکنی ، میروی تا پای دامنه های آلپی و باغی که جایگاه ابدی آنیلی هاست .
اینجا همه هستند ، جیووانی بزرگ ، جیووانی کوچک ، ادواردو بزرگ ، ادواردو کوچک ، جیانی ، امبرتو و خواهرشان سوزانا . یک تاریخ و افتخار اینجا آرام گرفته . کسانی که نام ایتالیا را در دنیا پر آوازه کردند و جهان به احترامشان ایستاد اما آن روی زندگی برایشان آمد نداشت.
جیانی رهبر اصلی امپراتوری فیات و برادرش امبرتو هر دو از سرطان در گذشتند. پدرش، ادواردو در۴۳ سالگی در سانحه هوایی تلف شد. برادر سومش در ۳۶ سالگی چتر نجاتش باز نشد و تمام شد . پسرش ، ادواردو در ۴۶ سالگی از دست رفت . برادرزاده اولش ، جیووانی - پسر امبرتو از همسر اولش و تنها فرزند کاملا مسیحی خانواده - در ۳۳ سالگی و زمانیکه در حال بدست گرفتن کل شرکت فیات بود در میان ناباوری به مرض سرطان بسیار نادری دچار شد و مرد - به گفته ایتالیایی های متعصب چیز خورش کردند - حالا از همه این خاندان تنها یک نفر مانده ، آندره ا پسر دوم امبرتو از همسر دوم که قدرت چندانی در این امپراتوری ندارد و گویا سرش را با یووه گرم کرده اند.
قدرت اصلی در دست جان الکان نوه دختری جیانی است . در تورین و ایتالیا به وی علاقه چندانی ندارند کسی که اسم و فامیل و شکل و قیافه و ریشه و تبارش هیچ سنخیتی با ایتالیایی ها و خانواده آنیلی ندارد.، اتفاقات روزگار پسر دختر عموی آندره ا را یکشبه همه کاره امپراتوری آنیلی ها کرد و این خیلی ها را بر آشفته ، حالا اینجا در قبرستان خانوادگی همه آنیلی ها آرام خوابیده اند. پیرمرد دهکده که چشمانش بسختی می بیند می گوید جیانی همیشه می آمد و به او سر می زد و کمکش می کرد حالا دیگر کسی نیست که سراغی از او گیرد، چرا مرگ سراغش را نمی گیرد. برایش همه چیز تکراری و خسته کننده شده ، بیهوده شده ، می پرسد جیانی رستگار شد ؟ نجات پیدا کرد ؟ صدای لارا فابین از رادیوی ماشین بلند شده و در دامنه های آلپی می پیچد < در حسرتی تلخ فراتر از واژه ها ورای رویاها صدایت را در روح و قلبم می شنوم > چند روزی تا عید پاک مانده ، پیرمرد می خواهد دعا کند ، دعا برای جیانی و همه رفتگان و آنهایی که در حال رفتن هستند. پیرمرد مانده و خاطرات از دست رفته دهکده ای فراموش شده.
جایگاه یووه در ایتالیا
یووه را باید پرهوا خواه ترین تیم ایتالیا دانست چند دلیل در این امر موثر بوده . یوونتوس به نسبت دیگر قدرت های فوتبال ایتالیا ، همواره بیشتر بافت و فندانسیون ایتالیایی داشته ، در کنار این کارگرانی که در دهه سی و چهل از سراسر ایتالیا برای کار در فیات به تورین می آمدند ، طرفدار یووه می شدند.
آنها برکتی را که به یمن فیات یافته بودند را به نوعی مرهون خانواده آنیلی و یووه می دانستند. در بازگشت این عشق را به خانواده و شهرشان منتقل می کردند . به علاوه وصلت برادران آنیلی با اشراف و نجیب زادگان ناپلی و کلنل های رمی در جنوب و مرکز ایتالیا هم در این کار اثر داشته . در سالهای سختی و جنگ ، فیات کمک زیادی به اقتصاد ایتالیا می کرد و بنوعی بار مشکلات اقتصادی کشوری بحران زده را بدوش می کشید.
برادران آنیلی - جیانی و امبرتو - و بخصوص پدرشان از محبوبیت زیادی در ایتالیا برخوردارند. دوری از قدرت ، سیاست و روزمرگی های سیاسی ، خوشنامی و مردمی بودنشان در افزایش محبوبیتشان و یووه تاثیر داشته. کالچوپولی درست بعد از مرگ این دو برادر اتفاق افتاد. عده ایی اعتقاد دارند اگر این دو زنده می بودند این اتفاق هرگز روی نمیداد و موجی را به سوء استفاده از قدرت برای منافع اقتصادی شخصی در زمانی که آقا بالا سری را در کنار خود احساس نمیکرد ، متهم می کنند. عده دیگری هم بر این باورند که بیشتر باشگاههای بزرگ در این رسوایی سهم داشتند اما روسا و مدیرانشان با استفاده از روابط پشت پرده گناه خود را کمرنگ جلوه دادند در حالی که یووه در نبود آنیلی ها ، قدرت بزرگی وجود نداشت که از منافع باشگاه دفاع کند. البته تیفوسی های یووه هنوز هم موجی را در حد یک قهرمان می پرستند.. به هر شکل برادران آنیلی بیش از آنکه قربانی کننده باشند ، در زندگی شخصی و کاری خود قربانی توطئه و دسیسه های پنهانی شده اند بطوریکه کمتر نام و نشانی از آنها بر جای مانده.
آندره ا آخرین وارث پادشاهی یووه
آندره ا بعد از پدر ، عمو و پدر بزرگش چهارمین نفر خاندان آنیلی ها ست که در سمت ریاست باشگاه قرار می گیرد. آندره ا گرچه بواسطه عقبه خانوادگی مورد احترام تورینی هاست اما منتقدان و موافقان مخصوص به خود را هم دارد .منتقدان اعتقاد دارند آندره ا کاریزما ، شخصیت قوی و عرضه جیانی عمویش را ندارد. یووه برای جیانی یک عشق بود اما برای آندره ا یک تفریح است .
جیانی با اینکه درگیر هزار و یک کار امپراتوری فیات بود- از ایوکو و فیات و فراری و فرمول یک و لامبورگینی و مزراتی و بوگاتی گرفته تا مد و لباس و فشن و مدیا و مطبوعات تا شرکت سرمایه گذاری اکسور و بانکداری و بیمه و ساختمان سازی و کشتی و هلی کوپترسازی - هر روز شش صبح ، کارها و امور باشگاه را پیگیری میکرد اما آندره ا با اینکه مسولیت چندانی در چندین و چند شرکت آنیلی ها ندارد گویا وقت کافی هم برای یووه ندارد .
موافقان می گویند آندره ا آخرین وارث خانوادگی باشگاهی است که به او رسیده و بخوبی این مسولیت تاریخی را احساس می کند اگر آندره ا برای این باشگاه دل نسوزاند کس دیگری دل نخواهد سوزاند آندره ا سه چهار سال پیش یک باشگاه در هم شکسته را تحویل گرفت وامروز تا سطح قهرمانی در ایتالیا و اروپا آنرا به پیش برده.
در عین حال منتقدان می گویند یووه در این یکی دوساله در شرایطی قهرمان ایتالیا شده که عملا قدرت واقعی در فوتبال ایتالیا وجود نداشته بلکه تیمهای قدرمثل خود فوتبال ایتالیا در حال طی دوران گذار و بازسازی و جوانگرایی بودند. اضافه می کنند قهرمانی این دو دوره را نه فقط بنام آندره ا بلکه باید به پای کنته هم نوشت که این تیم را با امکانات کم جمع و جور کرد. آنها اعتقاد دارند آندره ا در سطح مدیریتی هم تیم درجه یکی دوربرش نیست نمونه اش ماروتا مدیر ورزشی باشگاه که خصوصا در بخش ترانسفر ضعیف عمل کرده . او مانند مدیر یک بنگاه معاملات ماشین بدنبال بازیکن خوب و تر و تمیز و ارزان قیمت می گردد ، چیزی که امکانپذیر نیست ضمن اینکه خیلی وقتها برعکس ، کلاه هم سرش رفته ؛نمونه آخرش آنلکا . ماروتا حتی برای بازیکن هایی هم که پول خوبی پرداخت کرده منهای ویدال خرید ایده الی نداشته . منتقدان متذکر می شوند جیانی منهای منابع مالی باشگاه از جیبش برای یووه خرج می کرد اما آندره ا حاضر نیست یک یورو هم از جیبش برای باشگاه خرج کند. آندره ا بیش از آنکه به منافع فوتبالی باشگاه فکر کند به فکر منافع اقتصادی است ...
موافقان اما می گویند شرایط دوره جیانی با اکنون فرق دارد الان بر اساس قوانین شفاف مالی یوفا ، باشگاه باید با استفاده از منابع مالی مشخص به ترازمثبت برسد به علاوه یووه یکی از معدود باشگاههای ایتالیا ست که در بورس قرار گرفته وسهامی عام شده ، آندره ا در حال انجام توسعه پایدار است تا انجام کارهای مقطعی ، توسعه ماهیگیری بجای دادن ماهی.
باشگاه سال گذشته با رشد قابل ملاحضه نسبت به سال پیشش با گردش مالی ۲۰۰ میلیون درآمد داشته و ضررهای مالی از ۹۵ میلیون به تقریبا نصف ۴۸ میلیون کاهش پیدا کرده یعنی اینکه باشگاه در مسیر صحیح در حال حرکت است ضمن اینکه سهم و فایده خود را از پخش تلویزیونی ، تبلیغات ، بازاریابی ، ورزشگاه ، فروش البسه و لوازم و فعلیات های جانبی بالا برده . نکته دیگر اینکه در همین سه سال اخیر آندره ا حداقل دویست میلیون یورو برای نقل و انتقالات هزینه کرده و این پول کمی نیست . ماروتا هم اگر خرید های بدی داشته در مقابل بازیکنانی مانند پیرلو و پوگبا و و بارزالی و مارکیزیو را بدون هیچ هزینه ایی به استخدام باشگاه در آورده .
مساله دیگر مشکل الکس است. منتقدان آندره ا را متهم میکنند به اینکه با دل پیه رو بعنوان یکی از بزرگترین اسطوره های باشگاه برخورد خوبی نداشت آندره ا از محبوبیت الکس می ترسید و حسودی اش میشد و برای صرفه جویی در مسائل مالی حاضر نشد یکی دو سال دیگر پولی نه چندان زیاد را به الکس پرداخت کند تا دل پیه رو مثل یک اسطوره مانند گیگز در یونایتد و ....در باشگاه خودش با فوتبال خداحافظی کند اما موافقان می گویند الکس یکی از بزرگترین اسطوره ها ست اما هیچ کسی بزرگتر از یووه و خاندان آنیلی ها نیست . آندره ا وارث هفتاد هشتاد ساله تاج و تخت آنیلی ها و یووه است . این جبر و تقدیر فوتبال است روزی میایی و روز دیگر میروی. بسیاری از بزرگترین ستارگان دنیای فوتبال شرایط مشابه الکس را تجربه کرده اند مثل رائول در مادرید و ...ضمن اینکه آندره ا رابطه خوبی با الکس داشت اما کنته می خواست تیم را جوان کند و این کنته بود که الکس را کنار گذاشت نه آندره ا .
منتقدان می گویند آندره ا با موجی ، مدیری که خدمات زیادی به یووه کرد ، مدیر دوران پدر و عموی او بود و موفقیت های زیادی را برای باشگاه رقم زد ، رفتار مناسبی نداشت و از او پشتیبانی و حمایت کامل نکرد در حالیکه حتی در مورد اتهامات موجی هنوز ابهامات و شبهات زیادی باقی است موافقان می گویند شبهات به کنار اما اگر اصل را بر گناه کار بودن موجی بدانیم او در واقع از دوستی ، شهرت و نام خانواده آنیلی سوء استفاده کرد و زمانی که چشم آنها را دور دید برای منافع اقتصادی خودش آبروی آنیلی ها و یووه را برد .آنیلی ها نه نیاز مالی داشتند و نه قهرمانی با روش های ناپسند را پذیرا بودند و این با تاریخ و فلسفه یووه ناسازگار است . بعد هم در حالیکه یکی از معضلات اساسی فوتبال ایتالیا ورزشگاههای فرسوده با پست دوومیدانی است اما یووه یکی از معدود باشگاههایی است که توانسته باصرف هزینه سنگین ۱۲۰ میلیون یورویی و همت مدیرانی مانند موجی ، سکو و بلانک یکی از مدرنترین ورزشگاههای اروپا را بنا کند در کنار این آندره ا به فوتبال پایه و اهمیت آینده نونهالان اهمیت می دهد .او توانسته با طرح و ایجاد پروژه Giaco con me نسبت به پرورش استعداد های جوان و بهبود وضعیت تحصیلی و مالی آنها برای آینده ایی بهتر، این کار را به سرانجام برساند با همه این ها نام آنیلی ها با تاریخ یووه پیوند خورده و شاید در حال حاضر تنها کسی است که می تواند بکار باشگاه بیاید باید به این مدیر جوان سی و هفت ساله فرصت داده شود تا در آینده بتوان در مورد کارنامه اش قضاوت بهتری داشت .
دفاع یعنی یوونتوس- یعنی ایتالیا
بیشتر موفقیت های ملی ایتالیا در دوره هایی بدست آمده که اسکلت تیم ملی از بازیکنان یوونتوس تشکیل می شده . قهرمانی در دو جام جهانی ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶ و موفقیت نسبی در همین جام ملت های اخیر همه با استخوان بندی یووه بدست آمده در این میان مدافعان یووه همواره در ایتالیا و اروپا زبانزد بوده و همواره نقش ویژه ایی را در این موفقیت ها ایفا کرده اند .
دینو زوف ، شیره ا ،کابرینی ، جنتیله ، کاناوارو ، بوفون ، کیه لنی و ... از این جمله اند. مارادونا که برخی از او بعنوان بهترین بازیکن تاریخ نام می برند در دوران اوجش از هیچ مدافعی مانند جنتیله عذاب ندید .جنتیله که درزمان خودش قصاب و جلاد نام گرفته بود را باید یکی از برترین مدافعان حداقل سی سال اخیر دنیا دانست . شاید اگر مدافعی مانند جنتیله در فوتبال کنونی دنیا وجود داشت ، قادر به درخشش در این سطح نبودند. اکنون خود فوتبال ایتالیا هم در حال فاصله گرفتن از این ویژگی دفاعی سالیان درازش است .در طول آن سالها همه از کاتناچیو و قدرت دفاعی ایتالیا صحبت می کردند و کسی راز آن را بر ملا نمی کرد. در واقع رازی در کار نبود و ارتباط به ذات و خشونت ذاتی فوتبال ایتالیا نداشت . در حقیقت جواب مساله ساده بود: در یک کلمه ، آموزش . بازیکنان ایتالیا و بخصوص مدافعان آن ویژگی های افزونی نسبت به بقیه بازیکنان دنیا داشتند که آنرا در طول سالیان آموزش های دوران پایه کسب میکردند : سمج بودن ، بازی خوانی و تاکتیک پذیری .
مدل بازی کیه لنی شاید مثال خوبی برای این تعریف باشد . یک مدافع اصیل ایتالیا که اگر سرش و پیراهنش پیدا نباشد از نوع حرکاتش میتوان به ایتالیا یی بودنش پی برد . اگر چه همانطور که ذکر شد نسل کنونی مدافعان ایتالیایی متفاوت با نسل های پیشین است و فوتبال ایتالیا هم با مربی های جوان در سطح باشگاهی و ملی در حال پوست اندازی ست و از آن دفاع های سیم خارداری کمتر نشانی مانده ؛اگر نشانی هم مانده در همین یووه این روزگار باید جستجو کرد با بلاک دفاعی تیم ایتالیا که یکپارچه در اختیار بیانکونری است ، بوفون ، بارزالی ، بونوچی و کیه لنی .
آنتونیو کنته - فلسفه و استایل مربیگری
کنته گمشده ایی بود که بموقع برای یووه پیدا شد. او بهمراه چند جوان دیگر مانند الگری و استراماچونی و ... بیانگر نسل جدیدی از مربیان ایتالیایی ست که نشان دهنده جوان شدن فوتبال ایتالیا در همه ابعاد است.
کنته را باید حلقه اول و آخر زنجیره موفقیت این سالهای یووه دانست .می گویند هر تیم آینه تمام نمایی از مربی اش است .کنته آن شور و احساس و هیجان و جنگندگی ذاتی اش را با اتحاد و مرام ایتالیایی که همواره در بیانکونری وجود داشته، تلفیق و به تیم تزریق کرد. کنته که خودش مهره ایی از دوره طلایی تیم در کسب قهرمانی اروپا در اواسط دهه نود بود ، رموز بازگشت به جاده پیروزی بانوی پیر را بخوبی می دانست اصل اولی را که او در یووه پایه ریزی نمود ، سخت کار کردن ، وفاداری و از خود گذشتگی بود.
خود این اصل برگرفته از سنت و تاریخ یووه و میراث و شعار خانوادگی آنیلی ها بوده. کنته در عین شباهت هایی با مربیان مشهور قبلی یووه - تراپاتونی ، لیپی و کاپلو - تفاوت هایی هم دارد. مثلا او و لیپی تبحر زیادی در برانگیختن جنبه های انگیزشی بازیکنان دارند اما لیپی مربی تصویر سازی بود که خیلی دکوپاژ شده وارد میدان می شد و متر ها و سانتی متر ها را از قبل مشخص می کرد ولی کنته در لحظه خلق می کند و مقداری از دکوپاژ را در میدان مسابقه می چیند .
کنته روی جزئیات یک مسابقه تاکید می کند و اعتقاد دارد پیروزی در یک بازی فوتبال را همین جزئیات کار مشخص می کند برای همین مرتب او را کنار خط می بینید که در حال فریاد کشیدن است : x برو ، y وایسا ، کنار خط ، یار ، بنداز اونطرف ، برگرد ، اضافه شو و .... کنته یک سخنران خوب هم هست . این بیان خوب لازمه یک لیدر اجتماعی از مدیر یک مجموعه گرفته تا رهبر یک حزب و گروه تا رئیس دولت و رهبران یک کشور است . سخنوری ، قدرت بیان و ارتباط پذیری با مجموعه تیم و بازیکنان در خلال جلسات تمرینی ، پیش از آغاز و در انتهای تمرین ، در رختکن ، قبل و پایان و بین دو نیمه و یا در حین دیالوگ های دو نفره و شخصی با هر بازیکن ، بسیار تاثیر گذار است . کنته خوب صحبت میکند و از جادوی کلام بموقع استفاده می برد و این یکی از خصوصیات مثبت مربیان ایتالیا و کشورهای لاتین می باشد بهمین دلیل زمانی که این تیپ از مربیان ایتالیایی در کشور های دیگر مشغول کار میشوند بدلیل بهره نبردن از چنین فاکتوری مقداری از کارایی شان را از دست میدهند [ در فوتبال ایران هم مربیانی مانند امیر قلعه نوعی ، فرهاد کاظمی و فیروز کریمی با توجه به ساختگاه اجتماعی شان از تاثیر کلام در کارشان بخوبی استفاده میبرند و این هیچ ربطی به ادبیات ، میزان سواد ، تحصیلات آکادمیک و ... در دنیای مربیگری ندارد. کنته هم زمانی که جلوی دوربین صحبت می کند خیلی معمولی بنظر می رسد اما در هنگام صحبت برای شاگردانش جادوی کلام را بکار میگیرد . برای بازیکن ایرانی که کاملا حرفه ایی نیست و تمرکزاش در جریان کار گاه و بی گاه از دست میرود استفاده موثراز کلام لازم است و اصطلاحا چرت بازیکن را پاره میکند. هنوز بدلایل فرهنگی کلام تاثیر بیشتری نسبت به تصویر سازی ، وایت برد و پرسپکتیو زمین مسابقه برای بازیکن ایرانی دارد. مربی در مقام راوی ، روایتگر روایتی از درام مسابقه برای شاگردانش شده و آنها را بدنبال خود می کشد ، داستان را شیرین و جذاب و گاه تلخ و عبرت آموز می کند. در دیالوگ های دو نفره هم مربی بازیکن را درگیر مسائل احساسی و عاطفی کرده ، تمام پتانسیل موجود را از درونش بیرون می کشد ]
در کنار نقاط قوت کنته مانند کاریزماتیک بودن ، خلق و خوی گرم ، ساختن تیم به شکل مطلوب باید به ضعف او هم اشاره کرد : به بازیکن چیزی را اضافه نمی کند و عدم تغییرات تاکتیکی عمیق در جریان بازی . کنته چند روز پیش با بیان اینکه روزی شاید مربی اینتر شوم . من اولترا نیستم و یک مربی حرفه ایی و واقع بینم که بدنبال موفقیت هستم ، باعث تعجب برخی از هواداران شد البته باید گفت در سه دهه اخیر بزرگترین مربیان ایتالیا مانند تراپاتونی ، لیپی ، کاپلو ، آنجلوتی مربی هر سه قدرت فوتبال ایتالیا بوده اند و این مساله حساسیت کمتری مثلا نسبت به انگلستان دارد . ایتالیایی ها عموما تعصب ملی شان از تعصب باشگاهی بیشتر است.
سیستم و تاکتیک یووه
گفته اند ایتالیا مهد سیستم ها و تاکتیک ها ست در پرمیر لیگ اغلب تیمها از ۴-۲-۳-۱ و ۴-۴-۲ استفاده می کنند . در بوندس لیگا هم ۴-۲-۳-۱ و ۴-۴-۲ و در لالیگا ۴-۲-۳-۱ و ۴-۳-۳ اما در سری ا با کلکسیونی از تاکتیک های متنوع روبرو هستیم . ۳-۵-۲ ، ۴-۳-۳ ، ۴-۴-۲ ، ۴-۱-۳-۲ ، ۴-۳-۱-۲ ، ۴-۱-۴-۱ و ۳-۴-۳ .
تقریبا بیش از ۱/۳ تیمهای سری ا با سه مدافع بازی می کنند . کنته هم یکی از همین تاکتیکیسین های بالقوه است . کنته از ۴-۴ -۲ شروع کرد ، رج زد و به ۴-۳-۳ و ۴-۱-۴-۱ و دست آخر به ۳-۵-۲ محبوبش رسید . اما شاید سوالی که برای علاقه مندان فوتبال پیش آمده ، چرا ۳-۵-۲ ؟ سیستمی که گویا مندرس شده و هیچ قدرت اروپایی با این فرمت بازی نمی کند .پاسخ این سوال را می توان از مدل بازی و توانایی بازیکنان یووه دریافت . کنته یکشبه این سیستم را پیاده نکرده و بعد از آزمون و خطاهای زیاد به این ترکیب رسیده .
اساس این تاکتیک بر بازی پیرلو ، دو هافبک کناری اش که نقش مکمل را بازی کرده ، سه مدافع مرکزی و خطی درجه یک ، بنا نهاده شده است. یک پرسشی که همواره مطرح شده این بوده که مربی سیستمش را بر اساس داشته هایش می چیند یا اینکه داشته هایش را در قالب سیسیتم مورد نظر و تاکتیک دلخواهش در می آورد؟ در جواب می توان گفت هر دوی اینها ممکن است . برخی اینوری هستند و تعدادی آنوری . بعضی ها هم از هر دو متد استفاده می برند اما هیچ قانون و سیستم مقدسی در فوتبال وجود ندارد.
خلاقیت مربی رل اساسی را بازی می کند. سیستم یووه برمحوریت بازی پیرلو ست که اگر چه به عنوان هافبک میانی درمیدان حضور دارد اما بیشتر نقش یک بازیکن آزاد را ایفا می کند در واقع یک شماره ۶ کاذب مثل ۱۰ کاذب مسی . پیرلو هر زمانی که تیم صاحب توپ شد ، همه کاره ، کارگردان و در نقش مربی تیم در درون زمین است و از خلاقیت و زمان شناسی منحصر بفردش برای راه اندازی تیم بهره می برد. در زمان در اختیار نداشتن توپ ، به ظاهر پیرلو از جریان بازی خارج شده و با توجه به سن و سالش در امور دفاعی کمتر شرکت می کند اما در همان لحظات مشغول جایگیری ، بازی خوانی ، واکاوی موقعیت بازیکنان خودی و حریف و در واقع چشم تیم در زمین می شود تا در زمان بازیابی توپ ، بهترین عکس العمل و واکنش را از خود و تیمش بروز دهد. زمانی که یووه توپ را بازیابی میکند در زمانهای نیاز به گل با اضافه شدن دو مدافع / هافبک کناری ، یکی از دو هافبک کنار پیرلو به دو مهاجم جلویی و قرار گرفتن بارزالی یا کیه لنی در منطقه هافبک ها سیستم یووه به ۲-۳-۵ تبدیل می شود و این تنوع حق انتخاب ، آپشن های بیشتری را در جلو به پیرلو می دهد.
منتقدان کنته اعتقاد دارند یووه بیش از حد به پیرلو وابسته است و در بازیهایی که وی حضور نداشته نه یووه ، یووه همیشگی بوده و نه ۳-۵-۲ کنته کارایی لازم را داشته . به علاوه اگر چه تاکتیک کنته در ایتالیا خوب جواب داده اما آزمایش و محک اصلی تیم در برابر حریفان قدر اروپایی بویژه در مقابل تیمهایی مانند رئال و بایرن که با شیوه ۴-۲-۳-۱ و با دو بال تند و تیز بازی میکنند و استاد شکستن خط آفساید میلی متری هستند، می باشد جائیکه که سه دفاع خطی یووه که بدون عمق هم بازی می کنند و در آفساید گیری مهارت زیادی ندارند را از هم باز خواهد کرد و فضاهای زیادی را در آخرین مترهای زمین در اختیار حریف قرار خواهد داد.
با این همه بانوی پیر فعلا نه تنها در ایتالیا خوب عمل کرده بلکه در اروپا هم تا اینجای کار یکی از دو تیم بدون شکست با بهترین خط دفاعی بوده ( ۴ گل ) . باید دید در ادامه کار کنته و تیمش چگونه در مقابل تیمهای پر قدرت اروپا واکنش و جواب خواهند داد.
سبک و مدل بازی یووه - نقاط قوت و ضعف
یووه تیمی است با اتحاد و همبستگی ، انضباط و سازمان دهی بالا. شاید نتوان آنها را بهترین تیم اروپا نامید اما شکست دادن آنها برای هر تیمی مشکل است . یووه را در حال حاضر باید یگانه تیمی در اروپا نامید که بقول معروف مفت باز نیستند و حتی در دیدارهایی که شکست خورده اند ، مفت باز نبوده و حریف برای غلبه بر آنها زجر زیادی را متحمل شده .
یووه تیمی است که سفت و محکم بازی می کند و با اینکه پرکارت ترین تیم در بین هشت تیم اروپایی هستند ( ۶۷ کارت ) اما نکته جالب اینکه تنها تیم در میان همه مدعیان اروپا هستند که نه در لیگ و نه درچمپیونز تاکنون کارت قرمزی دریافت نداشته اند . از خصوصیات تیمی آنها می توان اشاره کرد به : مالکیت نسبی توپ ، کنترل توپ در نیمه زمین حریف ، سعی در دیکته کردن بازی به حریف ، تعداد شوت زیاد بخصوص از پشت هیجده قدم ( با میانگین ۱۸ شوت ، داخل و خارج چارچوب ، بیشترین شوت را در بین مدعیان اروپایی داشته اند ) ، خلق فرصت های زیاد ، حملات پردامنه ، استفاده از عمق زمین ، حمله و دفاع با مشارکت حداکثری ، بازپس گیری توپ و قطع کردن ( سمج بودن ، بازی خوانی ، تاکتیک پذیری ) ، استفاده از شیوه تغییر یافته و به روز شده ۳-۵-۲ نسبت به مدل قدیمی با سه مدافع خطی بدون عمق و استفاده بهینه از یکی از این مدافعان ( کیه لنی یا بارزالی ) بعنوان هافبک یا بال چپ و راست در هنگام حملات رو به جلو ، استفاده از فشردگی و فشار در میانه میدان و این برای تیمهایی که بازی سازی آنها از میانه زمین شروع می شود کار را سخت می کند ، حس اشتیاق ، جنگجویی و اشتهایی سیری ناپذیر بطوریکه ۱/۴ گلهایشان را در پانزده دقیقه پایانی بثمر رسانده اند.
بازیکنان همطراز و نیمکت نسبتا قوی ، ایجاد سیستم گردشی بین همه بازیکنان بطوریکه اغلب آنها دقایق زیادی را بازی و این از خستگی آنها در چند جام مختلف جلوگیری کرده. اما ضعف هایشان را هم میتوان برشمرد: عدم جایگزینی سیستم آلترناتیو ۳-۵-۲ و پلان B برای مواقع ضروری و عدم تغییر تاکتیک در جریان بازی ، متکی بودن تیم به پیرلو ، عدم وجود یک مهاجم ششدانگ ، ضعف در تولید ضد حمله بطوریکه فقط چهار گل این فصل شان (۷ %) از این راه بدست آمده ، ضعف در برابر ضد حملات پر سرعت حریف و مقابله با یاران تند و تیز تیم مقابل و خطا و اشتباه در آفساید گیری ، معدود شکست های این فصل شان - سمپدوریا ، لازیو و میلان - هم بوسیله همین نقیصه شکل گرفته . با اینکه تیم بلند قدی هستند اما در بازی هوایی مهارت زیادی ندارند
عملکرد تیمی و بازیکنان
هر تیم مدعی قهرمانی درمقاطعی از فصل دچار افت می شود . یووه این شانس را داشته که از دوره افت خودش در ماه ژانویه گذر کرده. دستاورد ۷ بازی ژانویه ، ۲ باخت ، ۳ مساوی و تنها ۲ برد بود. نگاهی به خطوط سه گانه آنها نشان می دهد که بجز پست مهاجم هدف در سایر پست ها در زمین و روی نیمکت بازیکنان قابلی دارند.
در روزگار فترت دروازه بانان عالی در دنیا ، بوفون با اینکه سن و سالی ازش گذشته هنوز از بهترین هاست . بهترین گلر قرن و تنها بازمانده نسل وفاداران سری B با اندامی که گویی مادرزاد برای دروازه بانی ساخته شده حالا با سرشاری از تجربه از اسطوره های دل آلپی شده و جز محبوب ترینها . سه مدافع جلویی اش را می توان بهترین های کنونی ایتالیا دانست که به همراه بوفون مستحکم ترین یونیت دفاعی اروپا را تشکیل می دهند.
بونوچی با آن چشمان ریزش که معصومیت و شرارت خاص ایتالیایی توامان از آن می بارد ، با قد ۱/۹۰ بلندترین بازیکن تیم درون زمین بعد از بوفون است بونوچی تقریبا هیچ ضعفی ندارد و بعنوان بازیکن میانی دفاع ، چپ و راست خود را خوب جمع می کند .نقطه تاریک بازی اش را شاید عدم تیزهوشی در آفساید گیری و کمی دست پاچگی دانست .بارزالی در سمت راست تقریبا تنها بازیکن تیم است که در همه دیدارها حاضر بوده - با اخطاری که مقابل اینتر گرفت ، بازی بعدی را از دست داد - ، بازی خوان خوبی است و پاس های کوتاه و بلند خوبی می دهد ، در تیمی که سه هافبک آن پاسور های خوبی هستند ، او و کیه لنی با ۹۰% پاس صحیح بهترین آمار را داشته اند. کیه لنی سنتی ترین مدل دفاع ایتالیا یی که قدیمی های فوتبال ایتالیا بازی اش را خیلی دوست دارند. کیه لنی نسبت به دو مدافع دیگر هم سرعت بهتری دارد و هم ضربات سر را خوب می زند در واقع بهترین سر زن تیم است. در سمت چپ و راست لخشتاینر و اساموا قرار دارند ، پر نفس ، با تکنیک و قدرت خوب از بهترین های لیگ ایتالیا هستند. در این مکان پادوین و پلوزو هم بخوبی ایفای نقش می کنند . در خط میانی mvp ( بر وزن vip ) قرار گرفته که بنوعی تکمیل کننده یکدیگرند. یکی طراح ، دیگری جنگنده و آخری هم دونده. ویدال و مارکیزیو مانند دو خط موازی هستند که رابط جلو و عقب تیم در بین دو باکس هستند.
ویدال یکی از بهترین هافبک های تخریبی اروپا ست که از خشن بازی کردن ابایی ندارد او مصداق ضرب المثل قدیمی فوتبال است که توپ رد می شود ولی بازیکن رد نمی شود با ۱۲ کارت زرد که از همه حتی مدافعان تیم هم بیشتر اخطار گرفته اما تاکنون اخراج نشده ! ، در بخش دفاعی و هجومی خیلی به تیم کمک می کند ، در پشت باکس حریف با دو پا شوت های خوبی هم می زند .ویدال بازیکن پا به توپی نیست اما خوب پاس می دهد .او با ۷ پاس گل بهترین آمار را در تیمش دارد .او در لیگ ۵ گل و در چمپیونز ۳ گل برای تیمش بثمر رسانده. ویدال را هم میتوان بهترین بازیکن یووه در چمپیونز تا اینجای کار دانست .
مارکیزیو ، بچه تورین و یکی از محبوب ترین های دل آلپی ست . دوندگی زیاد ، پاس های دقیق و سالم شم حضور در محوطه حریف و گلزنی ، سهم زیادی در انتقال تیم از بخش دفاع به حمله است اما موقعیت های گلزنی خوبی را هم از دست می دهد و کنته را مجبور می کند پشت خط تند تند راه برود . مارکیزیو در چمپیونز آمار خوبی داشته ، ۲ گل زده و ۳ پاس گل داده اما بی خود و بی جهت ۴ کارت گرفته تا شاید کمی بر نگرانی های کنته برای بازی با بایرن بیافزاید.
در این خط جوان با استعدادی بنام پوگبا با بیست سال سن حضور دارد که او را باید یکی از پدیده های این فصل سری ا و یووه دانست .پوگبا وقتی در زمین حرکت می کند ایده های محشری دارد که با وجود سن کمش کمی سورپرایز کننده است همراه شوت های قوی از پشت هجده که حتی با حضور نصف و نیمه اش در تیم ، پنج گل زده و خودش را به تیم ملی فرانسه رسانده .
در خط حمله اما هیچ بازیکن فوق العاده ایی وجود ندارد همه کم و بیش هفت گل زده و در سطح هم هستند و شاید از مجموع توانایی بازیکنان این خط بتوان به یک فوروارد ناب رسید . به همین دلیل کنته با توجه به شرایط بازی و تیم حریف مرتب دست به تغییر در این منطقه می زند. ماتری بهترین سر زن این خط است و در باکس جایگیری های خوبی دارد اما نوسان زیاد و سینوسی در کار دارد. ووچینیچ یک مهاجم قدرتی است با آمار - ۷ گل و ۶ پاس گل - اما تر و فرزی یک مهاجم درجه یک را ندارد و ایستا بازی می کند . فابیو کوالیارلا هم که بیشترین گل را برای تیم در لیگ و چمییونز زده - ۸ و ۴ = ۱۲ - مهاجم موقعیت شناس و فرصت طلبی ست اما دونده نیست ، پا به سن گذاشته و توانایی بازی پرفشار و کمک به بخش دفاعی تیم را ندارد . جووینکو بچه تورین و سرعتی ترین مهاجم تیم در صورت وجود یک مهاجم هدف ششدانگ می تواند در پشت او قرار گرفته و نقش یک مهاجم سایه را بازی کند جیوونکو ۷ گل زده و ۶ پاس گل داده با اینکه در باکس حریف زیاد شوت می زند اما در زدن ضربات آخر دقت لازم را نداشته و بنوعی شتاب زده و عجول عمل می کند .یووه می تواند از پتانسیل سرعت او استفاده بهتری را بعمل آورد.
بایرن - یووه ، بکش تا زنده بمانی
هر دو تیم با هفت بازیکن ملی پوش اسکلت ملی آلمان و ایتالیا را شکل می دهند و هر دو را می توان پیشاپیش قهرمان لیگ های داخلی دانست و این دست آنها را برای بازی با نفرات ذخیره درهفته آینده لیگ قبل از بازی برگشت ، باز می کند.
هر دو تیم را می توان از بهترین خطوط دفاعی اروپا دانست . یووه تقریبا عملکرد پارسال لیگ را تکرار کرده و تا اینجای کار ۱۹ گل خورده ولی عملکرد آنها در چمیونز درخشانتر بوده و از هشت بازی تنها چهار گل دریافت داشته اند و یکی از دو تیم بدون شکست رقابت ها هم هستند.
دفاع بایرن هر چند در لیگ خیلی خوب کار کرده و تنها ۱۳ گل خورده دارند اما در چمپیونز درخشان نبوده و در هشت بازی ۱۰ بار دروازه شان باز شده یعنی میانگین بیش از یک گل . نگرانی مضاعف برای آنها عملکرد دفاعی در چند دیدار اخیر بوده. دفاع بایرن در هشت بازی آخر ۹ گل را دریافت کرده با میانگین بیش از یک گل درحالیکه در اواسط فصل این میانگین روی نیم بود. تقریبا نیمی از گلهای دریافت شده لیگ را در چند بازی آخر دریافت کرده اند. گذشته از کاهش تمرکز ، در دیدار برابر هامبورگ و بازی برگشت آرسنال ، دفاع باواریایی ها روی سانتر های کنار و سانتر های موزی شکل مقداری با مشکل مواجه است .
تقریبا ترکیب بایرن و یووه برای این دیدار مشخص است .بایرن در غیاب خاوی مارتینز دو اخطاره احتمالا از گوستاو استفاده خواهد کرد و باید دید از بین پیزارویی که مقابل هامبورگ چوبله کرد ، گومز ملی پوش و ماندزوکیچ ، گلزن دونده و آماده کدام به میدان خواهد رفت.
بایرن نیمکت قوی ای را هم یدک می کشد که در صورت لزوم بکارش خواهد آمد در مقابل استراحت دادن کنته به جیوونکو و ووچنیچ در دیدار اینتر نشان می دهد که او می خواهد از این دو جلوی بایرن استفاده برد اگر آسیب دیدگی سبا مشکل ساز نشود . کنته به اهمیت زدن گل در خانه حریف واقف است و برای آن طرح و نقشه هم دارد اما بیانکونری جانب احتیاط را رها نخواهد کرد .
یووه با اینکه قدرت خوبی در دفاع دارد اما در ضد حملات حریف و آفساید گیری مشکل دارند.عدم آفساید گیری های دقیق و سریع یووه برای مهاجمان بایرن که زیاد در آفساید میافتند ، یک نقطه مثبت است بایرن اگر پوزیشن بازی را به شکلی بچیند که خودشان را در موقعیت ضد حمله قرار دهند با توجه به سرعت دو وینگر- ریبری ، مولر و روبن - و دو مدافع کناری شان - لام و الابا - می توانند از این نقطه به یووه ضربه بزنند شاید به همین دلیل کنته با احتیاط بیشتری بازی و ۳-۵-۲ را به ۵-۳-۲ نزدیک کند .
اما قدرت بایرن صرف به فوتبال عکس العملی و واکنشی یا تهاجمی آنان نیست . آنها در ۵۰-۶۰ دقیقه بازی رفت با آرسنال درخشانترین دقایق مسابقات اروپا را تا اینجای کار رقم زده اند تا جایی که برخی از این بایرن بعنوان بهترین بایرن تاریخ و برترین تیم حال حاضر اروپا نام ببرند. در آن ۵۰-۶۰ دقیقه چه گذشت که چنین واکنشی را در پی داشته ؟ در یک کلام بازی با توپ ، سرعت چرخش توپ و قدرت انتقال توپ آنها بی نظیر و معرکه بود. امری که در فوتبال مدرن دنیا کمتر شاهد آن بوده ایم.
بایرن برای از کار انداختن یووه باید پیرلو را مهار کند شیوه کنترل پیرلو اساسا با بسیاری از بازیکنان دنیا فرق می کند. بایرن در زمانی که در پوزیشن حمله است و توپ را در اختیار دارد باید پرس را روی پیرلو انجام دهد چون به محض بازیابی توپ بوسیله یووه ، پیرلو اولین نفری ست که صاحب توپ می شود و معمولا ایده ال ترین تصمیم را هم می گیرد و تیمش را راه می اندازد. بایرن بیشتر شوت هایش (۶۰%) از درون باکس بوده و یووه بیشتر ضرباتش (۵۰%) خارج از باکس .یکی از نقاط مثبت بایرن در بلاک کردن شوت های حریف در درون و بیرون باکس پنالتی است و از طریق کمتر گلی را دریافت کرده اند.
در روی نیمکت دو تیم هم دو مربی با دو سبک کاملا متفاوت قرار گرفته . کنته با کوچینگ کنار خط که با هیجان خاص خودش دائم در حال هدایت و رهبری تیم است. آنطرف پیر کار کشته ژرمن ها با استایل خاص مربیان اروپای غربی که کمتر در جریان بازی دخالت می کنند روی نیمکت نشسته. این تیپ مربیان در طول بازی با چشمان خود مرتب در حال عکس گرفتن ، اسکن کردن آن به مغز ، انتقال و بسط تجربه این ایماژ های تصویری به شاگردان خود هستند . ممکن است به عقیده برخی آنها در طول بازی منفعلانه عمل کنند اما این تصویر سازان خاموش احتمالا به درک عمیقتری از میدان مسابقه می رسند که اگر چه شاید نقش شان را در جریان بازی کمرنگ تر جلوه دهد اما آنها را پربارتر و آماده تر روانه تمرین روز بعد از مسابقه خواهد کرد.
نکته آخر اینکه این بهترین محک و سخت ترین امتحان برای ۲-۵-۳ کنته است . آیا کنته و ۳-۵-۲ اش از این آزمایش سربلند بیرون خواهند آمد ؟
مارک کلاتنبرگ
داور بازی جناب مارک کلاتنبرگ از منطقه فوتبال خیز دورهام انگلستان می آید نقطه مشترک مارک با کنته اینکه هر دو از پیوند مو برای پر پشت کردن موهایشان استفاده کرده اند. کلااتنبرگ داوری است که نباید زیاد به پر و پایش پیچید چون زود دست به جیب می شود و بازیکن را رنگی می کند درآخرین قضاوتش بازی چمپیونز بین مالاگا و پورتو ، موتینیو هافبک پورتو را با دو کارت زرد پیاپی اخراج کرد و این تنها اخراجی مرحله یک چهارم بود . داور جوان و دونده ایی است که به توپ نزدیک و جایگیری های خوبی دارد اما تصمیمات ابهام برانگیز هم کم ندارد و یک مقدار دو دل نشان می دهد . برای یووه قضاوت نکرده ولی برد پرگل سال گذشته باواریا یی ها را در مقابل بازل سویس سوت زده اما گویا مونیخی ها بدلایل تاریخی ازاین انتخاب انگلیسی چندان راضی نیستند. شاید هم چون آلمانی بلد نیست و اکثر داورهای تاپ اروپای مرکزی آلمانی می دانند و برای بایرنی ها سر و کله زدن راحت تر است اگر چه مارک مانند هموطن و همکارش هوارد وب زیاد اهل دیالوگ و بده بستان های دو طرفه با بازیکن نیست و کار خودش را می کند.
باغ بی برگی
زمستان آنیلی ها قبرستان خانوادگی باغی با درختانی بی برگ :"باغ بی برگی که میگوید که زیبا نیست روز و شب تنهاست با سکوت پاک غمناکش ". عشق و امید دنیای آنیلی ها ، زندگی مرگ این تکرار بی انتها ، شیشه های خیس ماشین خاطرات آخرین پیرمرد روستایی، جیانی فیات یووه قهرمانی ، قطرات بارانی که خاطرات پیرمرد را خیس می کند و نگاهی معلق در امتداد یک جاده نمناک ، بهاری در راه هست ؟