itachi ochiha ochihaمن سه سوال دارم دوست دارم عزیزان اگر ممکنه جواب بدن
1:شخصیت اصلی مرد فیلم برای چی همش در حال جستجو بود ؟
1:اگر به دنبال جای ابادی بود وسرزمین و نون اب و امثالهم میگشت که وقتی غرب رو گرفتن میتونست همون جا بمونه ولی چرا رفت؟
2:در بیابون های خشک وبی اب و علف اگر به دنبال نیاز های جسمیش نبوده پس دنبال چی بوده؟
2:وقتی به سرمزین های شرق میرسن و با اون چندتا زن سیاه پوش موتور سوار دیدار میکنند یکی از اون پیرزنها وقتی به کی از اون سه تامادر ها میگه ((من هرکسی رو که میشناختم کشتم)) ولی مهمترین وباارذزشترین دارایش رو به اون زنه شیرده میده یعنی چی ؟ تو اگر هر کسی که میشناختی کشتی دیگه چرا با ارزشترین چیزی که نزد خودت نگه داشتی به زنی که اصلا نمیشناسیش میدی ؟
3:توی فیلم شخصیت مرد به زنه میگه امیدکار اشتباهی هست .خب
اگرامید داشتن به سرمزین های پر اب و وزمین کشاورزی بی هوده است . پس چرا توی مرد بهشون وعده باز پس گیری مناطق سرسبز و پراب میدی؟ این خودش به معنای امید دادن نیست؟ امید دادن برای تسخیر ؟
دوستان خواهشا به جای اینکه بگید فیلم عالیه جواب این سه تا سوال رو بدید ممنون میشم