طرفداری- امروز دوم خرداد 1392، روز ثبت رسمی دامین وب سایت طرفداری یا به زبان خودمانی تر، "اولین سالگرد تولد ما" ست. تمام داستان از آنجا شروع شد که گروهی از جوانان این سرزمین که از به بطالت گذراندن وقت شان به بحث های ناتمام و کل کل های عموما بی نتیجه فوتبالی، خسته شده بودند، تصمیم گرفتند زمان خود را صرف ساخت محیط و احداث پایگاهی کنند که بازده بالاتری داشته باشد تا بتوانند کار مثبت تری انجام دهند و البته دنیایی بسازند که حضور و ورود به آن از سوی خیل عظیم طرفداران ایرانی فوتبال اروپا، نیازمند تسلط به زبان انگلیسی یا پروسه های کسل کننده و بعضا پیچیده ثبت نام و عضویت نباشد؛ پس طرفداری متولد شد!
اولین آزمون جدی اعضای گروه، یورو 2012 بود که در حد توان از پس آن برآمدند. مسابقه پیش بینی طرفداری هم در بین وب سایت های ایرانی اگر بی سابقه نبود، کم سابقه می نمود و شور و هیجان رقابت هایی را که در نهایت با تاج گذاری مجدد ماتادورها در اروپا خاتمه یافت، فزونی داد. تعداد داوطلبان همکاری تحریریه تمام مجازی سایت در آن روزها کم نبود؛ بالاخره، فعالیت رسانه ای بود و همه برای بیان احساسات و تفکرات شان برای مخاطبان هر چند اندک ابتدایی، انگیزه بسیاری داشتند. سپس، المپیک لندن از راه رسید و باز هم همه در توان خود سعی در پوشش مناسب آن رقابت ها داشتند، ولی رفته رفته امید و انگیزه همسفران تغییر کرد!
بعد از المپیک و سکون رقابت های ورزشی و فوتبالی دنیا، نوبت به آغاز فصل فوتبالی باشگاه های اروپا رسید. به دلایل مختلف قابل و غیر قابل توجیه و توضیح، تعدادی از همراهان ابتدایی سایت از ادامه کار انصراف دادند، بعضی ها هم به صورت گاه و بیگاه به طرفداری کمک می کردند و در این بین بعضی ها هم بودند که با تصور آینده رضایت بخش و هدف بزرگ شان، ماندند و به هر زحمتی بود، دنیایی را که خلق کرده بودند، اداره کردند. این افراد با هر موفقیت کوچک و بزرگ سایت، امید بیشتری پیدا می کردند و انگیزه شان برای ادامه راه دوچندان میشد.
آنها از هر لحاظ شبیه شهر و تمدنی بودند که در آغاز راه شکل گیری بود. همانند شهری پر از نظرات و خطوط فکری مختلف، طرفداری هم پر از سلایق متفاوت از هم و هواداران تیم های گوناگون بود. از منچستری های متعصب گرفته تا بلوگراناهای منطقی و کمتر منطقی، از اینتری های عزلت نشین ولی وفادار تا باوارایی های همیشه پر ادعا، از لیورپولی های قدیمی تا بیانکونری های دوست داشتنی، از شیرهای لندنی گرفته تا روسونری های بی سر و صدا، از مادریدیستاها تا زنبورهای وست فالن، همه و همه در این شبکه نوپای اجتماعی ورزشی، صاحب کرسی بودند. آرسنال و سیتی هم بی نصیب نبودند، در این بین حتی پاریسن ژرمن و نیوکاسل هم طرفدار داشتند. یکی طرفدار تیم های مختلف بود و دیگری فوتبال برایش بعد از زیدان و کارلوس و مالدینی معنایی نداشت، ولی از حضور در طرفداری لذت می برد.
نویسندگان طرفداری برخلاف بسیاری از ارگان ها و نهادهای مهم کشوری تنها در تهران متمرکز نشده و از مشهد تا اهواز، از اصفهان و شیراز و بوشهر گرفته تا خود تهران و شهرهای شمالی و آذربایجان، در سرتاسر ایران پهناور نماینده دلسوز داشتند. بعضی از همکاران هم از فراسوی مرزها از انگلیس و کانادا گرفته تا چین و مالزی برای پیش روی بهتر سایت زحمت می کشیدند. در این شهر جدید و در بین این همه ساز مخالف، روزی نبود که اختلافی پیش نیاید یا بحثی صورت نگیرد که در آن صورت هم باید به بزرگان گروه مراجعه میشد، ولی بزرگی در کار نبود! همه جوان بودند و جویای نام! به هر حال در آن بین هم چند نفر با روابط خوبی که با بقیه اعضا داشتند، اوضاع را سر و سامان می دادند تا روز شب شود و فردا خود را برای بحث و تبادل نظر جدید دیگر و صد البته غیر قابل اجتناب آماده کنند!
از روابط انسانی و تعصبات طرفداری که بگذریم، این شهر نیازمند پایه ریزی تمدن بود که شامل اصول خبرنویسی، قوانین ترجمه و نگارش و طرز کار در سایت بود که به مرور همه آن را فرا گرفتند؛ به جز عده معدودی که در تکرار مکرر اشتباهاتشان از هیچ کوششی فروگذار نمی کردند!
به دلایل متعدد که صدرنشین جدول طویل آن، مضیقه مالی بود، سایت باید کم کم و به قول مدیر آن در"فازهای مختلف" تکمیل و به مخاطبان ارائه می شد. مخاطبانی که با پیشنهادات، نظرات مثبت و حتی منفی خود، تنها دلیل و انگیزه ادامه کار برای جوانانی بودند که اکنون با گروه ابتدایی آغاز کار بسیار متفاوت بوده و بارها و بارها اعضای آن تغییر نموده بود و همچنان هم عوض میشد. در بین آنها گروهی به عنوان مترجم خبر و گروهی به عنوان یادداشت نویس فعالیت می کردند. یکی مسئول عکس های خبری و دیگری مسئول تهیه لینک دانلود ویدیوی بازی ها بود. چند نفر ویراستار سعی در اصلاح خطاهای متنی و محتوایی داشته و مسئولان لیگ های مختلف هم در تلاش برای پیشی گرفتن از سایرین برای پوشش هر چه بهتر حوزه استحفاظی شان بودند. در این یک سال آنها خود را تا جمع پنج وب سایت برتر ورزشی کشور هم رساندند و از سوی بسیاری از بزرگان فوتبال و ورزش کشور هم ستایش شدند. دیگر طرفداری علاوه بر گروه اصلی، صاحب نویسندگان آزمایشی و افتخاری هم شده بود.
طرفداری دارای ساپورت مالی و تجربی و دفتر و ساختمان و چاپخانه نبود، ولی امید و خلاقیت و انگیزه و انرژی جوانی در آن موج می زد. آنها حتی اگر همدیگر را هم هیچ گاه ملاقات نکرده بودند، در روزهای حساس و جایی که فداکاری لازم بود، با چنان انگیزه و جوششی حرکت می کردند که با گروه های بزرگ ورزشی نویس که حتی درآمد دلاری دارند، برابری می کرد و حتی از آنها در ارسال خبرهای فوری و یادداشت های تحلیلی، پیشی می گرفتند. این بچه ها خلاف نقل قول بسیار مشهوری که ایرانی ها در کار تیمی ضعیف اند به تمامیت ثابت کردند، چون آنها خود کار گروهی بودند. آنها تیمی بودند که دروازه بانش اهل میلان، مدافعین اش از لیورپول و مادرید و منچستر، هافبک هایش از بارسلون و لندن و دورتموند و مهاجمانش متعلق به مونیخ و تورین بودند. هر کدام از بازیکنان این تیم پیراهنی به رنگ متفاوت می پوشیدند و در منطقه های مختلف زمین بازی می کردند، ولی گل زده در نهایت به نام تک تک آنها ثبت می شد.
طرفداری تمام موفقیت هایش را مدیون خوانندگان و نویسندگانی می داند که وجود هر یک لازم و ملزوم حضور و ادامه حیات دیگری است. خوانندگان به نوبه خود به دلیل بازدید مرتب و معرفی سایت به سایر دوستان و آشنایان فوتبالی خود، مهم ترین رکن پیشرفت روز افزون سایت به شمار می روند. از سوی دیگر، نویسندگان و خبرنگاران طرفداری هم موجبات رضایت مندی و پیگیری خوانندگان را فراهم آورده، قدم به قدم طرفداری را در دستیابی به قله مرتفعی که هدف آن است، یاری می کنند. به مناسبت یک سالگی سایت و به نمایندگی از مدیریت این شبکه اجتماعی ورزشی، از همه خوانندگان و نویسندگان کمال تشکر را داشته و به پاس یک سال همراهی فوق العاده شان، دست همه را به گرمی می فشارم.
تولدت مبارک، تیم طرفداری؛ تولدت مبارک، کار گروهی ایرانی!