مطلب ارسالی کاربران
استراتژی خرید بازیکن...فیلم جانگوی آزاد شده...لطفا با لبخند وارد شوید:)
نمیدونم فیلمو دیدید یا نه....فیلم جذابی هست... محصول 2012 تو ژانر وسترن....
اما چرا این فیلم ؟؟؟
تو این فیلم یه استراتژی جالب و زیرکانه برای خرید مطرح میشه ...
هدف اصلی هدف فرعی جلوه داده میشه و هدف فرعی هدف اصلی...
همسر قهرمان داستان(جانگو) توسط یک مالک سفیدپوست فرانسوی(کالوین کندی) که نقشش رو دیکاپریو بازی میکنه خریداری شده و حالا جانگو و رفیق سفیدپوست آلمانیش(دکتر کینگ شولتز) قصد دارن برومهیلدا(همسر جانگو) رو از کندی بخرن...اما چون احتمال میدن که ممکنه این معامله برای کندی جالب توجه نباشه و اون با پیشنهاد خرید موافقت نکنه تصمیم میگیرن که یه نقشه طراحی کنن...
جانگو و دکتر شولتز به مزرعه کندی میرن و برای خرید یکی از برده های کالوین که در مبارزات وحشیانه برده ها از اون ها بهره میبره قیمتی چند برابر ارزش بازیکن پیشنهاد میدن تا با تحریک طمع کندی توجه اون رو جلب کنن...اونها موفق میشن و باب مذاکرات رو با کالوین باز میکنن و طرف رو که یک برده دار سرسخت هست ، کاملا خام و رام میکنن.... دکترشولتز به بهانه سنگین بودن رقم پیشنهادی از کندی میخواد که به اونها پنج روز مهلت بده تا با وکیلش قرارداد رو بررسی کنن و بعد از پنج روز برگردن و معامله رو نهایی و پول رو پرداخت کنن و برده مبارز رو ببرن....کندی با این مسئله موافقت میکنه و اون رو روال منطقی یک معامله بزرگ میدونه.... در حین مذاکره برای خرید برده مبارز، دکتر شولتز پیشنهاد خرید برومهیلدا رو هم به کندی میده....به چه بهانه ای؟ به این بهانه که دکتر شولتز و برومهیلدا یک وجه اشتراک دارن و اون هم زبان آلمانیه....کندی هم که سرخوش از یک معامله پرسود هست هیچ مشکلی برای فروختن برومهیلدا که یک برده معمولی هست با یک قیمت پایین به دکتر نداره...(یه جورایی اشانتیون معامله هست)
دکترشولتز و جانگو قصد دارن قیمت برومهیلدا(هدف اصلی) رو که یک معامله کوچک هست، نقدا پرداخت کرده و بلافاصله همراه با برومهیلدا ، مزرعه کندی رو ترک کنن و کالوین رو در انتظار بذارن به خیال روزی که دوباره برگردن و برای خرید برده مبارز پول گزافی رو بپردازن....همه چیز طبق نقشه جلو میره اما ناگهان اوضاع به هم میریزه و ماجرا با کشت و کشتار به پایان میرسه.....
((به هر حال این روزها که حرف از خرید بازیکن و استراتژی های خرید بازیکن و گرگ و روباه و شیر و پلنگ هست ، یاد این فیلم و این داستان و این نقشه خرید افتادم...حالا این که این داستان تا چه اندازه مابه ازاء بیرونی میتونه داشته باشه و ایا برومهیلدایی در چنگال برده داری اسیر هست یا نه ...این رو به قوه تخیل خواننده واگذار میکنم....))