منم و عمری روز خوش ندیدن
همه ی دردها رو با جون خریدن
به یاد مادرا از دل کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
توی خونه بدون هم زبون و
توی کوچه همش زخم زبون و
پای منبر همش طعنه شنیدن
شیندن کی بود مانند دیدن
کی میدونه چه رازی مونده یشم
کی میدونه چرا اروم نمیشم
کی میدونه چرا موهام سفیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
من و مادر یه روز نزدیک خونه
توی راه کوچه باریک خونه
یدفعه دشمنامون سر رسیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
مادرم خسته بود و پر شکسته
ولی دشمن می اومد دسته دسته
نفسام مثل قلبم می تپیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
منم و عمری روز خوش ندیدن
همه ی دردها رو با جون خریدن
به یاد مادرا از دل کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
با یه سینی نهال و بردن از هوش
دوباره شعله ور شد درد پهلوش
گل گوشاره رو از شاخه دیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
دوباره زخم روی قلبم نمک خورد
مادرم پیش چشم من کتک خورد
رگ سرخ حیاتم رو بریدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
میگرفتن تو سینه ام سرش رو
میتکوندنم غبار چادرش رو
میدیدم که پاهام یاریم نمیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
با چشایی که از گریه شده نتار
رد خون رو خودم ددین رو دیوار
جلو چشام قد سرو رو خمیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
منم و عمری روز خوش ندیدن
همه ی دردها رو با جون خریدن
به یاد مادرا از دل کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن