یه کم حرف دارم امشب من با اینکه ،
بعضی از صحنه ها گفتن نداره
اونکه میگه برا پول رفتن اینها
روی چشماش چقدر قیمت میذاره ؟
به خدا نمیارزه ، به هیچ قیمتی بابات بره دیگه برنگرده
عقده توی قلبم موند ، آخه بابام پای کارنامم رو امضا نکرده ، دل پر درده
حالا بگو قیمت چند ؟ شبایی که میلرزم و میترسم و بابام نیست
بی حوصلم و تنهام ، دیگه حسی برا بازیِ با عروسکام نیست
اینقده نوشتم من اسمش رو روی دفتر و کتابم دیگه جا نیست
عشق قیمت نداره ...
یه کم تب دارم امشب واسه اینکه ،
دیدم عکس بابامو دست نداره
اونکه میگه برا پول رفتن اینها
روی این لحظه چقدر قیمت میذاره ؟
به خدا نمیارزه ، به هیچ قیمتی این بی کسی و دربه یتیمی
من و باباییم پارسال ، دونه دونه ش یه خاطرست این عکسای قدیمی
سخته یتیمی
حالا بگو قیمت چند ؟ به جای زانوهاش سر میذارم روی مزارش
تنها چیزی که دارم ، همین یه عکس و این پلاک و پیرهن سیاهش
نمیده جوابم رو ، نمیدونم چرا وقتی که میکنم خطابش
عشق قیمت نداره ...
هرکی هرچی میگه دیگه مهم نیست
کدورتا رو از دلم گرفتم
بابا راستی دیروز با پول تو جیبیت
برات سفره اباالفضل هم گرفتم
گل و گلاب آوردم ، باورم نمیشه تو این سن قبرتو بشورم
قصه های مامانی ، دلیل اینکه حالا میبینی که من صبورم ، چرا صبورم ؟
آخه مامانیم گفته ، بدتر از حال من حال یه دختر سه سالست
دامنش رو سوزوندن ، بدون بابایی توی بیابونا آوارست
بدون باباییشم ، تمام آسمون شب قلبش بی ستارست
...