آهنگی که هم تنوع و نوآوری توش دیده میشه- در عین حال که آرامش میده به آدم، ریتم یکنواختی نداره که کسل کنه! و با یه لیریک عمیق و "بی نظیر" مخاطبش رو به تفکر و تامل وا میداره
"Someway, baby, it's part of me, apart from me"
- به یک طریقی عزیزم، اون بخشی ازمنه..بخشی که ازم جدا شده
You're laying waste to Halloween
وقتت رو با هالووین تلف میکنی
You fucked it friend, it's on its head, it struck the street
تو اون رو از بین بردیش، چیزی که بالاش بود..چیزی که
You're in Milwaukee, off your feet
- تو درمیلواکی هست...از زمین جدا شده ای.
...And at once I knew I was not magnificent
- که من ناگهان متوجه شدم دیگر شگفت انگیز نیستم.
Strayed above the highway aisle
- برفراز یک بزرگراه سرگردانم.
(Jagged vacance, thick with ice)
یک بزرگراه بی انتها که یخ های قطور آن را پوشانده اند
I could see for miles, miles, miles
- تا جایی که چشمانم کار میکرد بزرگراه میدیدم.
3rd and Lake it burnt away, the hallway
Was where we learned to celebrate
- فهمیدم که آنجا همانجایی بود که درآن جشن گرفتن را یاد گرفتیم.
Automatic bought the years you'd talk for me
-ناخودآگاه خاطرات سالیان درازی که با من درآنجا هم صحبت میشدی یادم آمد.
That night you played me 'Lip Parade'
- آن شب که برایم آهنگ Lip Parade را نواختی.
Not the needle, nor the thread, the lost decree
Saying nothing, that's enough for me
ساکت ماندنت برایم کافی بود.
..And at once I knew I was not magnificent
که ناگهان متوجه شدم دیگر شگفت انگیز نیستم.
Hulled far from the highway aisle
از بزرگراه خودم را جدا کردم و دورتر رفتم..
(Jagged vacance, thick with ice)
آن سمت هم از برفهای قطور پوشیده شده بود.
I could see for miles, miles, miles
- تا جایی که چشمانم کار میکرد آن را میدیدم.
Christmas night, it clutched the light, the hallow bright
شب کریسمس که چراغی روشن را بر افروخت..
Above my brother, I and tangled spines
بالا را نگاه کن برادرم...من را ببین..
We smoked the screen to make it what it was to be
شیشه را شکستیم تا ببینیم که چه چیزی پشت آن است..
Now to know it my memory:
فهمیدم که خاطرات من است.
...And at once I knew I was not magnificent
درآن لحظه فهمیدم که دیگر شگفت انگیز نیستم.
High above the highway aisle
بالا تر از بزرگراه ....بالاتر از بزرگراه..
(Shake it, fake it, stick with us)
رهایش کن..از آن بگذر..با ما بمان.
I could see for miles, miles, miles
تا جایی که چشمانم کارمیکنند آن را میبینیم...
>> شاید یه مقدار ترجمه نامفهموم باشه چون یه سری ارجاعات توش بود مثل شب کریسمس ،بزرگراه و ... که یه مقدار ترجمه اصلی مد نظر نویسنده رو به پارسی برگردوندن سخت میکرد..!! دقیقش این نیست ولی خب سعیم رو کردم..بعضی جاهاشم نمیدونستم چی بنویسم...مطمئن نبودم از ترجمه ای که میکنم.