مطلب ارسالی کاربران
از تحصیل در رشته ی کشاورزی تا تبدیل به دومین قدرت نازی ها : هاینریش هیملر که بود؟؟؟
هاینریش لویتپولد هیملر متولد هفتم اکتبر 1900 در شهر مونیخ کشور آلمان است.خانواده او از کاتولیکهای محافظه کار طبقه متوسط بودند. پدرش معلم بود و مادرش کاتولیکی مؤمن. برادر بزرگ او در ژوئیه ۱۸۹۸ بدنیا آماده بود، و برادر کوچکتر در ژوئیه ۱۹۰۵ متولد شد.
عملکرد هیملر، بر خلاف درس ها، در ورزش خوب نبود. او از سلامت جسمانی خوبی برخوردار نبود و در تمام عمر از درد معده و بیماریهای دیگر مینالید. همکلاسیهایش از او به عنوان دانش آموزی کوشا، ولی غیر اجتماعی، یاد کرده اند. دفترچه خاطرات هیملر نشان میدهد که او به اخبار روزمره، و بحثهای جدی در باره سکس و مذهب علاقهمند بود.
هیملر از سال ۱۹۱۵ بعنوان دانشجوی افسری آموزش نظامی را شروع کرد، و در سال ۱۹۱۷ به عنوان نیروی ذخیره در گروهان یازدهم باواریا پذیرفته شد. در نوامبر ۱۹۱۸، در حالی که هیملر هنوز آموزش میدید، جنگ با شکست آلمان خاتمه یافت. بعد از جنگ، هیملر تحصیلات مدرسه را تمام کرد و بین سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲در دانشگاه فنی مونیخ کشاورزی خواند. هر چند بسیاری از قوانینی که بین مسیحیان و جهودها تبعیض قائل میشد در زمان اتحاد آلمان (۱۸۷۱) حذف شده بودند، ضدیت با یهودیان همچنان در آلمان و دیگر بخشهای اروپا بیداد میکرد.هیملر از هنگام ورود به دانشگاه ضدّ یهودی بود. اما او در این مورد همانند اکثریت دانشجویان بود. او در دوره دانشجویی کاتولیکی مؤمن باقیماند، و اوقات فراغت خود را با اعضای "لیگ آپولو" ، که رئیسش یهودی بود، میگذارند. هیملر، رفتاری مودبانه در رابطه با رئیس و اعضای یهودی لیگ داشت. در سال دوم دانشجویی، هیملر مجدداً برای پیوستن به ارتش تلاش کرد. هر چند او در اینکار موفق نشد، ولی قادر شد در صحنههای شبهه نظامی حضور یابد. در همین زمان بود که او با ارنست روحم ، از اعضای اولیهٔ حزب نازی و بنیان گذار اس -آ ("Storm Battalion"; SA) ملاقات کرد. او مرید روحم شد، چرا که روحم سربازی مدال دار و جنگنده بود. به پیشنهاد روحم، هیملر به گره ملی گرای Reichskriegsflagge پیوست. در سال ۱۹۲۲ هیملر بیشتر به "مساله جهود" علاقهمند شد. بعد از قتل وزیر خارجه در ۲۴ ژوئن هیملر گرایش راست افراطی پیدا کرده و در تظاهراتی که علیه معاهده ورسای برگزار میشد، شرکت کرد. در آن تابستان تورم قیمتها بیداد میکرد، در نتیجه والدین هیملر قادر به تامین هر سه پسرشان نبودند. در نتیجه، هیملر نتوانست به تحصیلات دکترا ادامه دهد و مجبور شد به شغلی سطح پایین مشغول شود. او تا سپتامبر ۱۹۲۳ در این شغل دوام آورد.
هیملر در سال ۱۹۲۳ به حزب نازی پیوست.بعنوان عضوی از شبه نظامیان روحم او در واقعه کودتای مونیخ، که تلاشی ناموفقی بود از طرف نازیها برای کسب قدرت، شرکت کرد. این واقعه هیملر را به زندگی سیاسی سوق داد. پلیس از او در باره نقشش در واقعه سوال کرد ولی بعلت عدم شواهد از او رفع اتهام شد.اما، او شغل خود را از دست داد. چون کاری در بخش کشاورزی پیدا نکرد، او به خانه والدینش نقل مکان کرد. این شکستها هیملر را زود رنج و مهاجم کرده باعث ناراحتی دوستان و خانوده اش شد.
در سالهای ۱۹۲۳-۲۴ هیملر از مسیحیت دور گشته به رمزی گرایی روی آورد. اسطوره گرایی آلمانی، همراه با ایدههای رمزی، جای مذهب را برای او گرفت. در آغاز او به فرقه "شخصیت پرستی هیتلر" چندان میلی نداشت. با مطالعه بیشتر، اما، او نخست مرید هیتلر شد و آنگاه او را پرستید. برای محکم کردن موقعیت خود در حزب نازی، هیملر از محبوس بودن هیتلر سؤ استفاده کرد. از میانههای ۱۹۲۴ بعنوان دبیر حزب و یاور تبلیغات کار کرد. او در تمام باواریا سفر کرده و با سخنرانیهای آتشین به تحریک اعضای حزب پرداخت. در سال ۱۹۲۵ به عنوان فرمانده وارد اس اس شد . اس اس در سال ۱۹۲۳ برای محافظت هیتلر تاسیس شده بود و در ۱۹۲۵ بعنوان واحدی نخبه در اس آ ادغام شد. در ژانویه ۱۹۲۷ هیملر معاون رئیس تبلیغات شد. او جمع آوری آمار یهودی ها، فراماسون هاو دیگر دشمنان حزب را شروع کرد. در سپتامبر ۱۹۲۷، هیملر به هیتلر پیشنهاد کرد که اس اس به یک واحد نخبه وفادار، قوی، و از نظر نژادی خالص تبدیل شود.
بعد از استعفای ارهارد هایدن از فرماندهی اس اس در سال ۱۹۲۹، هیملر، با تصویب هیتلر، فرمانده اس اس شد.در سال بعد هیملر تعداد افراد اس اس را از ۲۹۰ به حدود ۳۰۰۰ نفر رساند. تا سال ۱۹۳۰ هیملر توانسته بود هیتلر را متقاعد کند که اس اس را بعنوان سازمانی مستقل اداره کند، هر چند هنوز اس اس زیر مجموعه اس آ بود.
حزب نازی از سقوط اقتصاد در طی بحران بزرگ برای کسب قدرت سؤ استفاده کرد. دولت ائتلافی جمهوری وایمار قادر به بهبود اقتصاد نبود، در نتیجه رای دهندگان به حزب نازی روی آوردند. هیتلر سختیهای اقتصادی را به گردن یهودیها انداخت. در انتخابات سال ۱۹۳۲ نازیها ۳۷.۳% را بردند. هیتلر یک دولت ائتلافی کم عمر تشکیل داده و در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ به صدر اعظمی آلمان منصوب شد. در کمتر از یک ماه ساختمان رایشتاگ به آتش کشیده شد. هیتلر از این واقعه استفاده کرده ریس جهور را مجبور به امضا قانونی کرد که بر مبنای آن توقیف بدون محاکمه افراد ممکن میشد. قانونی در ۱۹۳۳ تصویب شد که ٔبر مبنای آن حزب نازی قدرت قانون گذاری یافت و هیتلر به دیکتاتور مطلق تبدیل شد. بعد از مرگ رئیس جمهور پاول فون هیندنبورگ در ۱۹۳۴ هیتلر به مقام پیشوائی نیز دست یافت.
افزایش قدرت حزب نازی فرصتی بود برای ترقی هیملر و اس اس. تا سال ۱۹۳۳ تعداد افراد اس اس به ۵۲۰۰۰ نفر رسیده بود. قواعد سخت عضویت تضمین کرده بود که تمام اعضا از نژاد آریایی خالص باشند. هیملر با استعداد سازمان دهی بالای خود بزودی دپارتمانهای مختلفی در اس اس ایجاد نمود. او رینهارد هایدریش را به معاونت خود انتخاب کرد. این دور نفر در سال ۱۹۳۳ اس اس را از کنترل س آ خارج کردند. در مارس ۱۹۳۳ فرماندار باواریا هیملر را به سمت فرمانده پلیس مونیخ منصوب کرد. همان سال، هیتلر، درجه هیملر را به ارتشبدی ترفیع داد. از آن زمان، هیملر و هایدریش پلیس سیاسی همه ایالات، غیر از پروس، را تحت سیطه خود در آوردند. هیملر، بعلاوه، اداره مرکزی نژاد و استقرار را ایجاد کرد، که سازمانی نژاد پرست و ضدّ یهود بود. این اداره راهبردهای نژادی را پیاده کرده و بر "استحکام نژادی" اس اس نظارت نمود. برای مردان اس اس شجره نامه صادر شد. هیملر انتظار داشت که هر ازدواج اس اس حد اقل چهار فرزند ایجاد کرده و برای نسل آینده اس اس نیروی کافی بوجود آورد. نتیجه، اما، رضایتبخش نبود؛ کمتر از ۴۰% مردان ازدواج کردند و هر کدام بطور متوسط یک فرزند آوردند.
در مارس ۱۹۳۳، نخستین اردوگاه در داخاو تاسیس شد. هیتلر خواسته بود که این اردوگاه با زندان یا بازداشتگاه متفاوت باشد. هیملر "تئودور ایک" ، یک جنایتکار مشهور، را به فرماندهی اردوگاه منصوب کرد. ایک سیستمی را پیاده کرد که الگوی اردوگاههای آتی قرار گرفت. مشخصات این الگو عبارت بود از: تفکیک قربانی از دنیای بیرون،استفاده از شکنجه و اعدام برای مطیع سازی، و قواعد تنبیهی سختگیرانه برای نگهبانان. یونیفورم نگهبانان روی یقههایشان علامت مرگ داشتند. در اواخر ۱۹۳۴، هیملر یک بخش مجزا برای اداره اردوگاهها ایجاد کرد. در آغاز اردوگاهها مخالفین سیاسی را در خود جا میداد؛ بعدها اعضای نامطلوب جامعه، مانند جنایتکاران و منحرفین، نیز به اردوگاهها آورده شدند. هیتلر در سال ۱۹۳۷ فرمانی صادر کرد که بر مبنای آن اعضای نامطلوب جامعه یهودی ها، کولی ها، کمونیست ها، و تمام افراد نژادهای پست تر، را شامل شد. بدین ترتیب، اردوگاهها مکانیسمی شد برای مهندسی اجتماعی و نژادی. هنگام آغاز جنگ جهانی دوم در پاییز ۱۳۳۹، ۶ اردوگاه با ۲۷۰۰۰ زندانی فعال بودند.
در اوایل ۱۹۳۴، هیتلر و دیگر رهبران نازی فکر کردند که روحم برای یک کودتا نقشه میکشد. روحم نظرات سوسیالیستی و تودهای داشت، و معتقد بود که انقلاب اصلی هنوز شروع نشده است. او حس میکرد که اس آ، با حدود سه میلیون عضو، باید تنها نیرری مسلح کشور باشد وارتش دار اس آ ادغام شود. او از هیتلر در خواست وزارت دفاع را کرد.
در نوامبر ۱۹۳۳ گورینگ پلیس مخفی گشتاپو را تاسیس کرده و رودلف دیلز را به ریاست آن گمارده بود.گورینگ فکر میکرد که دیلز بقدر کافی برای مقابله با اس آ مقتدر نیست. بنابر این، در ۲۰ آوریل ۱۹۳۴، او کنترل گشتاپو را به هیملر سپرد. همزمان، هیتلر هیملر را به ریاست پلیس آلمان (غیر از پروس) منصوب کرد. هیملر، در ۲۲ آوریل ۱۹۳۴، هیدریچ را به ریاست گشتاپو بر گمارد. هیتلر در ۲۱ ژوئن تصمیم به حذف روحم و دیگر رهبران اس آ گرفت. او در ۲۹ ژوئن گورینگ را به برلین فرستاد تا با هیملر و هیدریچ برای طراحی عملیات ملاقات کند. روحم در مونیخ دستگیر و تیر باران شد. بین ۳۰ ژوئن و ۲ ژولای ۱۹۳۴، در عملیاتی موسوم به شب چاقوهای بلند ، بین ۸۵ تا ۲۰۰ عضو رهبری اس ا کشته شدند. از این پس هیتلر مافوق مستقیم هیملر شد، و اس آ به یک سازمان ورزشی و آموزشی تبدیل شد.
در ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۵، هیتلر دو قانون — بنام قوانین نورمبرگ به مجلس ارائه داد که ازدواج بین آلمانیهای جهود و غیر جهود، و اشتغال زنان غیر جهود زیر ۴۵ سال را در خانوادههای یهودی را ممنوع میکرد.این قوانین، همچنین، "غیرآریاییها " را از مزایای شهروندی آلمان محروم میساختند.
هیملرو هیدریچ میخواستند قدرت اس اس را گسترش دهند؛ آنها از هیتلر خواستند یک نیروی ملی پلیس زیر نظر اس اس برای حفاظت آلمان نازی در مقابل دشمنان واقعی و خیالی آن تشکیل دهد . وزیر کشور، فریک ، نیز یک پلیس ملی میخواست، لیکن پلیسی که توسط خودش کنترل شود. هیتلر از هیملر و هیدریچ خوست مساله را بین خود و فریک حل کنند. هیدریچ پیشنهادهایی تهیه کرد و هیملر او را به ملاقات فریک فرستاد. فریک، علیرغم بی میلی، توسط هیتلر به پذیرش پیشنهادات راضی شد. در ۱۷ ژوئن ۱۹۳۶ هیتلر فرمان اتحاد تمامی نیروهای پلیس رایش را صادر کرد و هیملر را در راس پلیس آلمان قرار داد. هیملر، در این نقش ظاهراً مادون فریک بود. در عمل، اما، پلیس بخشی از اس اس شده و از کنترل فریک خارج شده بود. کمی بعد، هیملر پلیس جنایی را تاسیس کرد و بعد از ادغام آن با گشتاپو، پلیس امنیتی را تحت فرماندهی هیدریچ به وجود آورد. تحت مدیریت هیملر، اس اس شاخه نظامی خود را تاسیس کرد که بعد به Waffen-SS تغییر نام داد.
علاوه بر زیادی خواهیهای نظامی، هیملر یک اقتصاد موازی زیر چتر اس اس ایجاد کرد. در ۱۹۴۰ موسسه اقتصادی آلمان ایجاد شد. با نظارت اداره اقتصادی اس اس این شرکت صاحب شرکتهای مسکن، کارخانهها و موسسات انتشاراتی شد.
زمانی که در سال ۱۹۳۹ هیتلر و فرماندهان ارتش او دنبال بهانهای برای حمله به لهستان بودند، هیمملر، هایدریش، و هاینریش مولر پروژهای بنام عملیات هیملر (Operation Himmler) را اجرا کردند. سربازان آلمانی با پوشیدن یونیفورمهای لهستانی درگیری مرزی ایجاد کرده و اینجور وانمود شد که به آلمان حمله شده است. این حادثه دست آویز حمله به لهستان و آغاز جنگ جهانی دوم شد. در آغاز جنگ هیتلر کشتار غیر نظامیان لهستانی را مجاز کرد. نیروهای عملیاتی اس اس، تحت مدیریت هیملر و هیدریچ، جوخههای مرگ تشکیل داده و وارد لهستان شدند. آنها تا آخر ۱۹۳۹ حدود ۶۵،۰۰۰ روشنفکر و دیگر غیر نظامیان را کشتند. آلمان، بعد از تسخیر لهستان، به فرانسه، دانمارک، نروژ، هلند حمله کرده و بمباران انگلیس را آغاز کرد. در ۲۱ ژوئن ۱۹۴۱، روز قبل از حمله به شوروی ، هیملر عملیات طرح کلی رو به شرق (General Plan for the East) را شروع کرد؛ بر مبنای این طرح قرار بود ۱۰ میلیون آلمانی در سر زمینهای تسخیر شده کشورهای بالتیک، لهستان، غرب اکراین، اند بلا روس ساکن شوند، و ۳۱ میلیون نفر ساکنین اصلی این سرزمینها به شرق دور تبعید شده و یا به بیگاری کشیده شوند. هیملر انتظار داشت که طرح در بیست تا سی سال با هزینه کردن ۶۷ بیلیون مارک تکمیل شود. هیملر، با این ادعا که جنگ در شرق بر سر دفاع از ارزشهای اروپایی در مقابل نیروهای کافر بلشویک است تعدادی داوطلب از تمام اروپا را جذب کرد. در پاییز ۱۹۴۱، هیدریچ به در خواست هیتلر شروع به طبقه بندی نژادی چکها کرده و بسیاری را به اردوگاه فرستاد. در مارس ۱۹۴۱، هیتلر به فرماندهی ارتش اطلاع داد که قصد دارد شوروی را اشغال کرده بلشویکها را نابود کند. متعاقب ورود ارتش به شوروی "نیروهای عملیاتی اس اس" یهودیها و کسانی را که برای آلمان نازی نامطلوب شمرده میشدند جمع آوری کرده و کشت. بعلاوه در هشت ماه ۱۹۴۱–۴۲ تعداد ۲.۸ میلیون اسیر جنگی شوروی اعدام شدند یا از گرسنگی مردند. در طی جنگ، نیم میلیون اسیر شوروی نیز در اردوگاهها کشته شدند. تا بهار ۱۹۴۱، متعاقب فرمان هیملر، ده اردوگاه ساخته شده و مورد بهره برداری قرار گرفته شده بودند. یهودیها از تمام آلمان و سرزمینهای اشغالی به اردوگاهها حمل میشدند. هنگامی که آلمانها در دسامبر ۱۹۴۱ از مسکو عقب رانده شدند، هیتلر در یافت که سیاست تبعید به شرق عملی نیست و یهودیها باید کشته شوند.
================================================
به دلیل زیاد بودن مطالب ادامه ی مطالب فردا شب تو قسمت بعدی قرار داده میشه...