ابر مرد تاریخ (ژاوی)چوبکی خواهم ساخت///خواهم انداخت به آب///دور خواهم شد از این چوبکاری غریب///که در آن هیچ چوبکاری نیست که در چوبکاری عشق///چوبکاران را بیدار کند
چوبکاری از چوب تهی///و دل از آرزوی چوبی///هم چنان خواهم راند///نه به متالها دل خواهم بست///نه به متالکارانی که سر از متال به در می آرند
پشت چوبها شهری است///که در ان پنجره ها رو به چوبکاری باز است///بام ها جای کبوترهایی است///که به فواره های چوب بشری مینگرند///دست هرکودک ده ساله ی شهر،چوبه ی معرفتی است///
پشت چوبها شهری است///که در آن وسعت خورشید به اندازه ی چشمان چوبکاران است
چوبکاران وارث چوب و خرد و روشنی اند.
"نیما چوبهری"