در اين مطلب دلايل خودم درباره ي پيروزي ليورپول و منچستر سيتي از بازي رفت مرحله ي١/٤نهايي ليگ قهرمانان را ميگذارم اميد است كه مورد پسند واقع شود.
١-جهنمي به نام آنفيلد:
از همان ابتدا هم مشخص بود كه تماشگران ما (ليورپول) براي اين بازي سنگ تمام مي گذارند و همين طور هم شد حتي فراتر از انتظار من تا جايي كه فهميديم اتوبوس منچستر سيتي مورد اصابت انواع أشيا قرار گرفته و حتي يوفا قصد جريمه كردن باشگاه را دارد.واقعا جو سنگيني است كساني كه بازي را با صدايه اصلي ديده باشن متوجه منظور من ميشوند .وقتي بازي شروع شد از همان ابتدا هر وقت منچستر سيتي توپ را به دست ميگرفت سوت هاي هواداران شروع مي شد و باعث مي شد كه تمركز تيميه سيتي بهم بخورد و توپ را از دست بدهند سوت هايي كه تقريبا در تمام طول بازي شنيده مي شد تا وقتي كه صلاح مصدوم شد و يكم هواداران ليورپول دل سرد شدند كه طبيعي هم هست اما گوارديولا بعد از چند دقيقه رحيم استرلينگ را به بازي آورد كه باعث شد بازهم هواداران تهيج بشوند و سوت ها تا آخر بازي ادامه پيدا كرد كه به نظرمن يكي از دلايل شكست سيتي بود.
٢-پرسينگ :فقط بيست دقيقه ي ابتدايي بازي برايه اين كه كلوپ تاكتيك پرسينگ خود و بعد از آن بلافاصله ضد حمله ي خود را به كار ببرد كافي بود به طوري كه در همون بيست دقيقه گوارديولا مات شد.تاكتيكي كه گوارديولا فقط با آن مات ميشود (به نظر من) . به طوري كه نه مورينيو و نه كونته با دفاع و فقط كار روي نبرد هاي هوايي نتوانستن گوارديولا را مات كنند.البته نا گفته نماند كه اين تاكتيك(پرسينگ) بعضي آثار زيان بار مثل مصدوميت ها را در پي دارد و تاكتيكي است كه خود گوارديولا آن را خلق كرده است وبه دليل فشاري كه اين تاكتيك روي بازيكنا مي آورد تقريبا گوارديولا نيمكتي دارد كه چيزي از تركيب اصلي اين تيم كم ندارد.ولي كلوپ فقط يا يك تركيب اصلي ساده اين تاكتيك را در بازي با سيتي به كار برد.يك مثل قديمي داريم اونم اينه كه فقط الماس الماس را مي برد.(در باب هم تاكتيك بودن گوارديولا و كلوپ)
٣-لورن و الكساندر ارنولد: دو بازيكني كه اميد چنداني بهشون نبود و حتي خودم وقتي خبر مصدوميت ماتيپ كار شد كامنت دادم كه ده نفره شديم ،باور نميكردم اين دو بازيكن حتي نگذارند كه سيتي حتي يك شوت در چارچوب داشته باشد.آرنولدي كه نگذاشت حتي يك بار هم سانه از او رد شود، سانه اي كه همراه با دي بروين نقش اصلي را در تاكتيك هاي گوارديولا بازي ميكنند .
٤-نبود كوتينيو:اي كاش اين بازيكن اول فصل مي رفت .در نبود كوتينيو صلاح به ستاره ي تيم تبديل شده است و از وقتي كه او رفت صلاح به يك موتور گلزني تبديل شد البته هيچ شكي به توانايي هاي اين بازيكن ندارم اما اعتقاد دارم كه اين بازيكن براي تاكتيك كلوپ كه دوندگي بيش از اندازه اي مي خواهد مناسب نبود.جالبه بدونيدكه در جدول نيم فصل دوم ليگ ،ليورپول با اختلاف فقط يك امتياز نسبت به منچستر سيتي در رده ي دوم قرار دارد.
ودر آخر بايد به آقاي معمولي ايمان آورد چرا كه دورتموندي را به فينال ليگ قهرمان رساند و حتي قهرمان بونديسليگا كرد كه سال ها خبري ازش نبود و ليورپولي رو تحويل گرفت كه تقريبا بحران زده بود و در همان فصل به فينال ليگ اروپا رساند!!!! واقعا ما ليورپولي ها بايد قدر كلوپ رو بدونيم.
We trust in kloop