ده روز دیگر برزیل و آلمان در بازی دوستانه ای به مصاف هم می روند. آخرین دیدار آنها ولی شاید مشهورترین بازی تاریخ فوتبال باشد. در زیر نگاهی به این بازی داریم:
1)
سکانس اول: زخم قدیم
ماراکانا لبالب از تماشاگر بود. دنیا تا به حال این همه تماشاگر به خودش ندیده است. اوروگوئه در فینال 1950 به مهد عاشقان فوتبال، جایی که مردم بجای سینما رفتن فوتبال می بینند، جایی که رویای هر کودکی پوشیدن لباس طلایی سلسائو است، آمده بود و در حضور 212 هزار تماشاگر پیروز شد و جام را از دستان برزیلی ها قاپید و زخمی عمیق بر پیکره برزیلی ها نشاند.
2)
برزیل کشوری فقیر و در حال توسعه است. با این حال برای پرستیژ بین المللی هم که شده با صرف هزینه های گزاف و کمرشکن موفق شدند که شرایط برگزاری دو تورنمت بزرگ جهانی ( جام جهانی 2014 و المپیک 2016 ریو ) را بدست آورند. هزینه های صرف شده برای این بازی ها بویژه جام جهانی که صرف ساخت و تجهیز بروز ورزشگاه ها شده بود، انتقادات فراوانی را به دنبال داشت. آنها از همان اول به تیم ملیشان اعتماد نداشتند و می دانستند میزبانی از پیش شکست خورده هستند. مدت ها بود که نسل طلایی برزیلی ها به پایان رسیده بود و 2006 و 2010 را با حذف به پایان برده بودند. روبه اسکولاری کردند که آخرین خاطره خوششان را با او داشتند و او نیز ریسک هدایت تیم متوسط برزیل را پذیرفت
3)
سکانس دوم: پیش بازی
علیرغم تمام انتقادات و جام جهانی با امیدها و آرزوها شروع شد. نخستین دیدار برزیل که افتتاحیه جام هم بود با کرواسی انجام شد و با داوری مشکوک به سود برزیل تمام شد. برزیل با تساوی از مکزیک و برد برابر کامرون مرحله گروهی را به پایان برد و توانست شیلی و سپس کلمبیا را شکست دهد. اولین شگفتی جام شکست سنگین قهرمان دوره قبل برابر هلند بود که خبر از حادثه ای بزرگتر میداد. شوک اصلی برزیل در اواخر بازی با کلمبیا رخ داد که تیاگو دو اخطاره شد و بازی نیمه نهایی را از دست داد. متعاقب آن نیمار در میان بهت حاضران در حالی که از درد به خود می پیچید به بیرون انتقال داده شد. برزیل فقط دو بازیکن از دست نداد بلکه دو رهبر را از دست داد. موضوعی که باعث شد بکلی روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست رفته ببینند.
4)
سکانس آخر و تحقیر ملت:
آلمان با قدرت آمده بود تا انتقام خنده های هیستریک برزیلی های فاتح 2002 را بگیرد. بازی با برتری آلمان ها شروع شد و مولر اولین گل را به ثمر رساند. تا برزیلی ها بخود بجنبند در ده دقیقه چهار گل دریافت کرده بودند و قبل از دقیقه سی بازی عملا به پایان رسیده بود. نتیجه پایانی باورکردنی نبود. کسی نمی توانست به خودش بقبولاند که این اتفاق افتاده. در سیل اشک تماشاگران که بازی برایشان کابوسی نفس گیر و بی انتها بود، تنها چهره ژرمن ها بود که قابل دیدن بود و بقیه با نگاه های ماتم زده طاقت دیدن ادامه بازی را نداشتند. برزیل در آتش هیتلری ژرمن ها سوخت و تندیس مسیح هم گریست.
5)
پس از حادثه
از میان خرابه های پس از این زلزله هفت ریشتری جنازه های بازیکنان یک به یک بیرون آمد. لوئیس فیلیپه اسکولاری این شکست و این روز را بدترین روز زندگی اش نامید. بازیکنان یک به یک از مردم خشمگین برزیل عذرخواهی کردند.
در طرف مقابل متس هوملس اظهار داشت که آلمان ها هرگز قصد تحقیر و بی احترامی به برزیلی ها را نداشتند و تنها به بازی فکر می کردند و نمی خواستند رو به بازی توهین آمیز و نمایشی بیاورند.
یواخیم لوو بعد از گل سوم به بازیکنان دستور داده بود که در صورت تکرار گلزنی هیچگونه شادی نامتعارف و توهین آمیز نداشته باشند و باید به آرامی دور هم حلقه بزنند و از دویدن دور ورزشگاه خودداری کنند. این رفتار احترام آمیز و متین آنها از سوی روزنامه برزیلی O Globoo مورد تحسین واقع شد.
در سطح ملی و جهانی نیز شکست برزیلی ها بسیار خبرساز بود. ترند این بازی در توئیتر بالاترین رکورد در بازخورد در رویدادی ورزشی را داراست.
فاجعه بلوهوریزنته در سطح مقامات سیاسی این کشور نیز عکس العمل های شدیدی را در پی داشت. در خیابان ها هواداران افراطی برزیل به فروشگاه ها ریختند و به غارت مشغول شدند. تعداد زیادی پرچم برزیل به آتش کشیده شد و شورش های عظیمی در شهرهای مختلفی چون سائوپائولو و ریودوژانیرو پدید آمد. مطبوعات با عنوان شرم ملی، ننگ تاریخی از آن نام بردند و در این میان نگاه ها بار دیگر به سوی دیگو مارادونا برگشت که به تمسخر برزیل و کری تاریخی دو کشور پرداخت.
در آستانه دیدار ده روز آینده شوخی سال نوی تونی کروس با عنوان ( سال 20برزیل مبارک ) نشان داد که حالا حالاها کسی قصد به پایان بردن این داستان را ندارد و همچنین شوخی جدید دیگری که پیش از دیدار به ظاهر دوستانه پیش رو بر زبان ها افتاده.
آیا زخم سلسائو میتواند اندکی التیام یابد؟