قبل از بازی پیش بینی می شد که چلسی با توجه به بازی در خانه، ترکیبی بچیند با قدرت پرس و دوندگی بالا و حضور افراد سرعتی برای زدن ضد حمله. اما آن طرف بارسلونا از ترکیبی استفاده کرد که پیش بینی می شد. سیستم چلسی 3-4-3 بود که در این سیستم هنگام دفاع تعداد مدافعان به 5 نفر می رسید. آن طرف بارسا 4-4-2 بازی می کرد که ایوان راکیتیچ در کنار سرخیو بوسکتس نقش هافبک های تدافعی را داشتند در روزی که پائولینیو تقریبا به عنوان هافبک راست بازی می کرد. اما دلیل 2 مربی برای استفاده از این سیستم چه بود؟ کونته بازی تدافعی و فشرده را انتخاب کرده بود و با 5 مدافع بازی می کرد که دو فولبک به حمله اضافه می شدند، حضور 2 وینگر تخصصی یعنی ویلیان و پدرو علاوه بر اینکه باعث فشار آوردن به مدافع های بارسا می شد در هنگام دفاع باعث کنترل فول بک های بارسا شده بود. چرا کونته از پدرو و ویلیان استفاده کرد؟ چرا از موراتا استفاده نکرد از ابتدا؟ دلیلش واضح است که اشاره کردیم، قدرت پرس پدرو در این بازی و کمک کردن به خط دفاعی تیمش کمک زیادی به چلسی کرد، سرعت زیاد او هنگام ضدحمله و قدرت دریبلینگش دیگر دلیل حضور او بود. آن طرف بارسلونا، چرا این سیستم؟ چرا از 4-3-3 استفاده نشد؟ ارنستو والورده در این فصل از ایوان راکیتیچ در پست هافبک دفاعی و باکس در کنار سرخیو بوسکتس استفاده می کند، حضور او باعث بالا رفتن قدرت دفاعی بارسا شده، علاوه بر این با عقب بازی کردن راکیتیچ، سرخیو بوسکتس راحت تر به جلو می رود و بازی سازی می کند، اگر دقت کرده باشید در سال قبل راکیتیچ در پست 6 ایفای نقش می کرد و عقب زمین در اختیار بوسکی قرار داشت اما امسال با حضور او بارسا در دفاع قوی تر عمل می کند. دیگر مسئله عدم استفاده از مسی در پست وینگر بود، دلیلش چیست؟ حتما توجه کرده اید لیونل مسی دوندگی زیادی در بازی ندارد با توجه به سبک بازی او والورده از پائو در سمت راست استفاده کرد تا فول بک های چلسی را خنثی کند.
به شکل بازی بارسا دقت کنید، در تصویر 3 ایوان راکیتیچ را در خط دفاعی سه نفره بارسا مشاهده می کنید، با جلو رفتن سرخی روبرتو او به عقب می آمد و به جایگیری بین مدافع ها یا بازی در سمت راست سعی در پوشش و حمایت از روبرتو را داشت. اما بوسکتس در این بازی جلو تر از او بازی می کرد، راکیتیچ علاوه بر پوشش روبرتو وظیفه پوشش بوسکی را نیز داشت.
شکل پرس و یارگیری بازیکنان چلسی در این دیدار جالب بود، پرس نفر به نفر دستور کار شاگردان کونته بود به شکلی که یک بازیکن از چلسی بازیکن صاحب توپ را تحت فشار قرار می داد و بقیه بازیکنان نیز یارگیری نفر به نفر داشتند (تصویر 1). اگر بارسا از این پرس خارج می شد شکل دفاعی چلسی تغییر می کرد، 5 مدافع و دو هافبک جلوی آن ها به شکل فشرده جمع شده بودند تا فضایی ندهند، 3 بازیکن جلویی چلسی نیز آن ها را پوشش می دادند، به تصویر 2 دقت کند، اگر توپ در سمت چپ قرار داشت تجمع بازیکنان چلسی در آن نقطه قرار داشت و اگر در سمت راست بود برعکس انجام می شد، به کانته دقت کنید او نقش اصلی این شکل بازی را داشت و دیگر فول بک های تیمش را با پوشش دو وینگر تیمش کاور می کرد، همین باعث شده بود فول بک های بارسا که راس حملات تیم هستند و نقطه قوت بارسا در این فصل بوده اند خنثی شوند، این چینش هیچ فضایی در گوشه ها نمیداد و حتی باعث می شد هافبک های بارسا نتوانند بازی سازی کنند.
دیگر نقشه کونته برای خنثی کردن حملات بارسا تحت فشار قرار دادن لیونل مسی بود، به تصویر 4 نگاه کنید، به محض اینکه توپ به مسی می رسید بشدت مورد پرس قرار می گرفت، شکل این پرس با 3 نفر انجام می شد، یک بازیکن او را پرس می کرد و دو بازیکن دیگر او را پوشش می دادند و فضایی به مسی نمیدادند. در همان تصویر مشاهده می کنید در پشت محوطه به محض رسیدن توپ به مسی چند بازیکن او را کنترل می کردند و فضایی نمیدادند، همین باعث خنثی شدن اون شده بود، آن ها در روزی که دیگر هم تیمی هایش در خلق موقعیت ناتوان بودند.
تصاویر 6، 7 و 8 را نگاه کنید، سوارز که در زمین خودی حضور دارد فرصت بازی سازی پیدا نمی کند و بلافاصله که توپ به او می رسد توسط یک مدافع چلسی که در زمین حریف حضور دارد تحت فشار زیاد قرار می گرفت. چلسی می دانست بوسکتس نقش زیادی در شکل گیری حمله و ضد حمله دارد، دقت کنید به شیوه یارگیری تیم چلسی، اصلا فرصت و فضای لازم برای زدن ضد حمله را به بوسکتس نمی دهند، درواقع هیچ فضایی وجود ندارد، تمام بازیکنان یارگیری شده اند و او محبور است توپ را نگه دارد. باز هم بوسکتس باز هم نقش زیادش در حمله، تصویر 8 گویای همه چیز است، دو بازیکن با بستن فضای مسی کانال بین بوسکتس و او را بسته اند، کونته خوب می دانست قبل از اینکه توپ به مسی برسد باید او را از دور خارج کرد، نقش کانته در این تاکتیک نیز مشهود است.
در سال های قبل حضور ژاوی باعث می شد توپ را به او بدهند و با همکاری او و بوسکتس تیم حریف نمی توانست بارسا را با پرس زیاد تحت تاثیر قرار دهد، ژاوی قدرت حفظ توپ باور نکردنی داشت چیزی که به نقطه ضعف بارسا تبدیل شده است بعد از رفتن او، تصویر 9 و 10 را ببینید، بارسلونا نمی توانست از عقب بازی سازی کند، دلیلش را توضیح دادم چه بود، کونته می دانست مدافعین و هافبک دفاعی های بارسا نقش زیادی در بازی سازی دارند، دقت کنید به تصاویر، یک ژاوی کافی بود تا تیم بتواند توپ را حفظ کند و از فشار تیم را در بیاورد، مدافعین بارسا نیز با این مشکل مواجه بودند و در بازی سازی مشکل داشتند. چیزی که واضح است نبوده یک بازی گردان و کنترل کننده بازی در کنار بوسکتس در بارسا است، چیزی که همه آن را می دانند و تبدیل به نقطه ضعف بارسا شده، از دلایل افت بارسا نسبت به زمان پپ همین است.
دلیل دیگری که بارسلونا را دچار مشکل کرده بود وجود پائولینیو بود، عدم توانایی او در خارج کردن تیم از پرس و پاس به عقب های زیادن سمت راست بارسا را خنثی کرده بود، علاوه بر اینکه وظیفه دفاعی اش را انجام نداد در حمله بسیار بد بود، دقیقا زمانی که بارسا نیاز به یک بازیکن داشت تا تیم حریف را به هم بریزد او با تکنیک پایینش فقط جلوی حملات را می گرفت، تصویر 5 را ببینید، آن همه فضا و پائویی که توپ را لو می دهد، همان حمله باعث شد ویلیان ضدحمله خطرناکی را شکل دهد و توپ به تیره دروازه بارسلونا خورد، در این تصویر ضعف در یارگیری دیگر بازیکنان را می شود دید، بوسکتس که نقش زیادی در این دیدار داشت در دفاع روز خوبی را سپری نکرد، ویلیان که در مقابل او قرار داشت به راحتی او را با سرعتش جا گذاشت و شوتش به تیر خورد، در یک صحنه دیگر ضعف میان راکی و بوسکی دیده شد، ویلیان دوباره از همان نقطه توپ را به تیر دروازه زد. تصویر 11 را ببینید، پائو که ضربات سر خوبی می زند در این صحنه با وجود فضای زیادی که داشت بسیار ضعیف و ناشی عمل کرد و توپ را به بیرون زد، آمار او را ببینید، بسیار ضعیف بازی کرد.
اما علارقم اینکه در چند صحنه بوسکتس ضعیف عمل کرد شب خوبی را سپری کرد، به تصویر 12 نگاه کنید، شاید به چشم نیاید اما او بارها مانند این تصویر ضد حملات حریف را خنثی کرد، وظیفه او در بارسا علاوه بر کار های تدافعی، حضور در حملات است، نقش بی نظیرش در کنترل بازی را نمی توان توصیف کرد، 128 پاس صحیح (92 درصد) و 10 توپ ربایی همه چیز را می گوید، واقعا نیاز به توضیح نیست که بهترین در پست خودش است.
به تصویر 14 نگاه کنید، هیچ بازیکنی ویلیان را یارگیری نکرده، مشکل یارگیری در این دیدار عاملی بود که بارسا بشدت از آن ضرر کرد و کمی هم خوش شانس بود تا زودتر گل نخورد، در همین صحنه چلسی گل اول را زد و کار را بسیار سخت کرد.
همانطور که توضیح دادم هیچ فضایی به بازیکنان بارسا داده نشد، تنها یک اشتباه نقشه های کونته را خراب کرد، آندرس اینیستا توپ را گرفت درحالی که دیگر بازیکنان سوارز را یارگیری کردند مسی آن مارک شد و یک فرصت کافی بود تا باز هم خودنمایی کند (تصویر 13). اگر بارسا گل نمی زد کارش در دیدار برگشت سخت می شد، چلسی نیازی به گل نداشت و با جلو آمدن بارسا می توانست با یک ضدحمله یک گل بزند و بارسا مجبور شود 3 گل بزند، حال با این گل علاوه بر اندوخته گل زده در خانه حریف چلسی مجبور است در نیوکمپ گل بزند.
چیزی که مشخص بود این شکل پرس و فشرده بازی کردن در نیوکمپ سخت تر است، کوچک بودن زمین چلسی باعث می شد تا هربار که توپ را می گرفتند به سرعت به زمین بارسا برسند، چیزی که در نیوکمپ انرژی بیشتری می خواهد، کوچک بودن زمین باعث می شد فضا از آن چیزی که هست کمتر شود، قطعا در دیدار برگشت کار چلسی سخت تر است.
چیزی که مشخص بود والورده به هدفش یعنی نباختن و زدن یک گل رسید، در بازی که عثمان دمبله آماده نبود و پائو در پست او پاشنه آشیل تیمش بود نمی توان به او ایراد گرفت، زیرا بازیکنی در آن پست ندارد که استفاده کند، تیم او در بازی سازی از عقب و خارج شدن از پرس مشکل داشت، آن طرف کونته با یک اشتباه به هدفش نرسید، او نشان داد ایتالیایی وار بازی می کند و توپ را به حریف می دهد و فضایی به بازیکنان حریف نمی دهد، بلافاصله پس از گرفتن توپ بازیکنان چلسی ضد حمله می زدند، چیزی که در ایتالیا از کونته دیده بودیم. هدف کونته همان چیزی بود که در بالا توضیح دادم یعنی گل نخوردن و زدن یک گل یا بیشتر، شاید باورتان نشود اما همان یک گل بارسا می تواند کار را برای او و شاگردانش تمام کند.