"HEAT" ساخته درخشان مایکل مان بزرگ از بهترین فیلم های تاریخ سینما و از محبوبترین فیلم های ژانر پلیسی در دنیاست. فیلمی که کارگردانی ، فیلمنامه و بازی های آن در دانشکده های سینمایی تدریس می شود. به 10 سکانس ماندگار از سکانس های زیبای این فیلم که پرشمار هم هستند اشاره میکنم.
وقتی کاراگاه پلیس «وینسنت هانا» (پاچینو) و دیگر پلیس های لس آنجلس به پشت بام یک ساختمان می روند و پاچینو میگوید میدانید «نیل مککالی» (دنیرو) تبهکار به چه نگاه می کند ؟! . به ما !!. پلیس های احمق لس انجلس!! . و واقعاً هم دنیرو از ساختمان کناری و با دوربین و لبخند به لب انها را نگاه می کند!
سکانس تاریخی و بی تکرار تبهکار(دونیرو) و پلیس (پاچینو) در یک کافه. این سکانس را برای هنرجویان بازیگری تدریس می کنند. تفاوت بازی درونگرا و زیرپوستی دونیرو با بازی برونگرا و هیجانی پاچینو شگفت انگیز است.
سکانس دزدی از بانک توسط گروه تبهکار و سر رسیدن پلیس ها از بی نظیرترین سکانس های تیراندازی خیابانی در تاریخ سینماست. مایکل مان یکی از اصلی ترین خیابان های لس آنجلس را برای این سکانس پرهیجان بست تا این سکانس را فیلمبرداری کند.
رابطه «کریس شیهرلیس» (وال کیلمر) از اعضای گروه سارقان و همسرش «چارلین» (اشلی جود) پر فراز و نشیب است. آنها نه با هم و نه بدون هم نمیتوانند زندگی کنند. سکانسی که پلیسها چارلین را بازداشت و مجبور می کنند تا کریس را به آنها تحویل دهد ولی چارلین با یک حرکت ساده دست کریس را فراری می دهد فوق العاده رمانتیک از آب درآمده است.
پاچینو که غرق در کارش است میخواهد سومین همسرش «جاستین» (ونورا) را هم طلاق دهد! . شبی به خانه می آید و می بیند همسرش یک مرد را به خانه آورده است. جاستین می گوید این خانه و اسبابش متعلق به خودم است و هر کاری می کنم!. پاچینو از سر استیصال تلویزیون خانه را با خود می برد و می گوید این یکی متعلق به من است.
این فیلم در ستایش مردانگی و رفاقت است. در اواخر فیلم و در حالیکه بیشتر اعضای گروه دونیرو کشته شده اند او و دوست دخترش میتوانند به راحتی فرار کنند ولی در مسیر رفتن به فرودگاه و فرار دونیرو نمی تواند خود را راضی کند که از مسبب لو رفتن سرقت بانک و کشته شدن دوستانش بگذرد و ناگهان مسیرش را کج می کند تا از فرد خائن - «وینگرو» (گیج) - انتقام بگیرد.
دونیرو به هتلی می رود که محل اختفای وینگروست . پس از اینکه هتل را به آشوب می کشد موفق می شود وارد اتاق وینگرو شود و او را زخمی کند . در حالیکه اسلحه را به طرف او گرفته فریاد می زند "LOOK AT ME" به من نگاه کن . وینگرو با وحشت سرش را بلند می کند و قاتل خود را میبند و سپس دونیرو یک گلوله به قلب و یکی به مغز خائن شلیک می کند. از سکانس هایی که اگر در سینما باشی حتما ابراز احساسات می کنی!!
دونیرو جایی به دوست دخترش می گوید باید توانایی این را داشته باشی که در 30 ثانیه از عشقت بگذری و در اواخر فیلم و در حالیکه تحت تعقیب پاچینوست مجبور می شود در 30 ثانیه از دوست دختر بهت زده اش دل بکند و فرار کند
سکانس پایانی از شاهکارهای مان است. تعقیب و گریز شبانه پاچینو و دونیرو در فرودگاه لس آنجلس. دونیرو موفق میشود پاچینو را در صحنه ای غافلگیر کند و آماده شلیک می شود اما در اخرین لحظه ناگهان نور چراغ یک هواپیما همه چیز را تغییر می دهد و پاچینو سایه دونیرو را میبیند و او را می زند و تمام.
و بالاخره پایان فیلم. وقتی تبهکار زخمی پیش از مرگ به پلیس می گوید گفته بودم به زندان بر نمی گردم و دستش را به طرف پلیس می گیرد و پلیس هم با چشمان اشکار دست او را می گیرد در حالیکه موسیقی احساسی Eliot Goldenthal صحنه را همراهی می کند. جالب اینکه مایکل مان در قاب بندی این صحنه پلیس را پشت به دوربین (مخاطب) و تبهکار را رو به دوربین قرارداده. او همیشه طرف تبهکار را می گیرد!!