به مناسبت تولد لئوی افسانه ای
در همین ابتدای یادداشت آتش به جانتان می اندازم، هیچ می دانید که بیش از یک دهه از زمان هنرنمایی و لذت بردن از لئو مثل برق و باد سپری شده؟ هیچ می دانید که فرصت تماشای او به مرور زمان رو به اتمام است؟ پس بیش از این بازی های او را برای دیدن از دست ندهید، البته نقاشان این امکان را برای دیدن هر روزه چهره اش فراهم می کنند، این عشق وصف ناشدنیست !
مسی ممکن است که از بس گفته اند و برچسب زده اند، یک فرد دارویی و هورمونی نباشد ! اما می تواند این را از ضعف انسان های پیرامون خود حس کند به ویژه پیرامون هایی چون مادرید، بی خیال، آن ها هم اگر لئو را زبانی ستایش نکنند، حداقل بله حداقل یک بار در دل خود حسرت پیراهن سفید رئال را بر تن او داشته اند ...
بله، پس مسی می تواند برچسب دارویی بودن خود را احساس کند اما صرفا به این خاطر که ما نمی توانیم مسی باشیم و نمی توانیم مثل او خیلی فوق العاده باشیم ! چون در هر صورت او نیز یکی از ما است، یکی مثل ما زاده بشر، زاده ای که از دوران کودکی تاکنون همچنان جلب توجه می کند.
مارک پدرازا هم بازی لئو در زمان ورود به لاماسیا در سال 2000
آن روزی که لئو وارد تمرین ما شد، دیدیم که او چقدر قد و قامت کوتاهی داشت. واقعا خیلی لاغر بود و فکر می کردیم که قرار است او را به عنوان غذا بخوریم. اما زمانی که توپ را لمس کرد واقعا متوجه شدیم که او یک پدیده است. نگاه کنید و بگذارید که خیلی واضح به شما بگویم، واقعا گرفتن توپ از مسی غیر ممکن بود.
گاهی اوقات او از دور زیباتر دیده می شود!، دور؟
بله دور، دور چون نشستن روی سکوی استادیوم و لذت بردن از دو 45 دقیقه از هنر نمایی های مسی، 90 دقیقه از اعتماد به نفس چیپ به مانوئل نویر، 90 دقیقه عذاب ایکر کاسیاس، می بینید؟ او دروازبانانی را به زانو درآورده که همه آن ها را به عنوان بزرگ ترین دروازبانان جهان ستایش می کنند و در برابرشان تسلیم هستند ولی... پس مسی جزو این همه هست اما همه مسی نیستند!
چه سندی بالاتر از سجده یک هوادار به پای مسی؟
بگذارید نکته جالبی را درخصوص اولین گفت و گوی رسمی کارلس رکساچ و مینگوئلا درخصوص مسی در زمان ورود او به لاماسیا به شما بگوییم. زمانی که مینگوئلا از مسی برای رکساچ تعریف کرد، رکساچ در ذهن خود مسی را بازیکنی 18 و 19 ساله برای مینگوئلا فرض کرد. مینگوئلا از شنیدن حرف رکساچ متعجب شد اما احتمالا همان لحظه مینگوئلا در ذهن خود می گفت که:
"حالا چجوری به کارلس بگم و بفهمونم که بابا مسی که من ازش حرف می زنم تنها 13 سال سن داره"
لذت
در عجبیم، در عجب از لئویی که دل هیچ کس را زبانا نرنجانده اما دشمن های فراوانی دارد، در عجب از شخصیت بزرگ او که خود را مثل بعضی ها، خود را هیچ گاه به عنوان بهترین بازیکن نام نبرده و چیزی را گدایی نمی کند اما می دانید چرا؟ می دانید چرا مسی خود را بهترین نام نمی برد؟
چون او مثل بعضی ها، بعضی هایی که همه خوب آن ها را می شناسیم فوتبال را بابت گدایی توپ طلا یا بهترین بودن بازی نمی کند چون انگیزه او این ها نیست. شاید این افراد برای مادیات فوتبال بازی می کنند اما این همه مثل مسی نیستند که تنها برای لذت از فوتبال به توپ ضربه می زند.
لذت بردن او از فوتبال تنها باعث لذت بردن از خودش نمی شود بلکه همه بینندگان را نیز از لذت دیدن بازی هایش سیر می کند، مسی هنوز هم آرزوی خیلی هاست آرزویی که فقط برای هواداران بارسلونا آرزو نیست. می بینید؟ همه در آرزوی او هستند ولی او آرزوی همه نیست !
لئو در مصاحبه ای در سال 2014 بیان کرد:
مهم ترین چیز برای من بازی کردن است. از زمانی که یک پسر بچه بودم از بازی لذت می بردم و هر بار که زمین بازی می روم سعی می کنم که از بازی لذت ببرم و این کار راانجام دهم. من همیشه می گویم که زمانی که دیگر از بازی لذت نبرم کنارمی کشم
مسی در گذر از یک دهه تکرار نشدنی
او اولین بازی خود را در 17 سال و 3 ماه و 22 روزگی انجام داد و به دومین بازیکن جوان تاریخ بارسلونا تبدیل شد که تقریبا 13 سال پیش بود. قضیه یک دودوتا چهارتای ساده است، 13 سال گذشت و 13 سال دیگر مسی 43 ساله خواهد بود پس احتمالا سه چهارم از دوران حرفه ای ایده ال مسی سپری شده است پس از او در ادامه لذت ببرید.
13 عددی جادویی تولد 30 سالگی مسی
در آن روزهایی که لئو از چشم هم تیمی هایش بابت موهای ریخته لخت بر روی صورتش ناشناخته بود، باشگاه بارسلونا او را پیدا کرد. او در 13 سالگس در کنار بازیکنان بزرگی چون سسک فابرگاس و جرارد پیکه این روزها در آن زمان در لاماسیا هم بازی شد تا اینکه توانست با گذر از چالش های سخت و آشوب باشگاه بارسلونا مسیر درخشان خود را رقم بزند
شخصیت بزرگ
بی شک لذت مسی از فوتبال باعث صمیمیت مثلث تهاجمی بارسلونا است. می بینید؟ همه می گویند که نیمار می خواهد از زیر سایه مسی درآید ولی نیمار پیشنهاد بزرگ پی اس جی را برای لذت بردن از زیر این سایه خنک رد کرده است. می بینید که چه دنیایی بی رحمی است؟ بی رحمی چون 4 جلسه محرومیت توسط فیفا و به تصویر کشیدن او در دادگاه چون نمی توانند مسی را درون مستطیل سبز خراب کنند.
چندی پیش بود که لئو کلکسیونی از پیراهن های دریافتی خود از بازیکنان حریف را در اینستاگرام منتشر کرد درحالی که شخصا فقط از زیدان در جوانی تقاضی پیراهن کرده و این ها شواهدی برای بزرگی اوست.
غم فوتبال جهان
دنیای فوتبال در غم و ماتم به سر می برد. شاید روس ها به فیفا گفته اند که احمق، لذت جام جهانی ما را با نبود مسی خراب می کنی؟ هم اکنون تصور جام جهانی سال آینده بدون مسی با آرژانتین بحران زده سخت است ولی با روی کار آمدن خورخه سمپائولی امید به فوتبال جهان بازگشته تا لئو کار ناتمام دوران حرفه ای خود را تمام کند کاری که شاید در جام جهانی 2014 می توانست با ضربخه ای که از کنار تیر دروازه نویر به بیرون رفت تمام می شد.
برچسب هورمون ؟
ما به برچسب زنندگان می گوییم که غمتان چیست؟ بروید به بازیکنانتان هورمون بزنید، بروید و هرچه دلتان می خواهد هورمون بزنید ! زشت است، واقعا زشت است که این همه بزرگی را انکار کنیم !
واقعا هورمون می تواند سال های بعد جای خالی مسی را پر کند؟ ما از کسانی که به هورمون باور دارند این انتظار را داریم که برایمان مسی جدیدی در دنیای فوتبال خلق کنند !
مردم آرژانتین امروز حکمت رنج بحران اقتصادی را درک می کنند !
در انتها باید بگوییم که بحران اقتصادی سال 1999 آرژانتین حکمتی داشت تا باشگاه نیوولز اولد بویز تصمیم به قطع پرداخت مخارج درمان مسی بگیرد تا پدر لئو در روزهای شرمساری با تماس باشگاه بارسلونا مواجه گردد.
وضعیت پیچیده شده بود. حقیقت این است که باشگاه تصمیم گرفته بود تا مسی را جذب نکند اما خوان لاکوئوا اصرار به جذبش داشت، اصرار اصرار اصرار تا زمانی که باعث به وجود آمدن هیاهو و آشوب شد