هاه هاامی خوام یه چیزایی بگم که توی خواب هم ندیدین خوزستان دهه 90 میلادی شبکه های قطری و بحرینی چهارشنبه و پنج شنبه شبها فیلمهای هندی میزاشت برای من نوجوون دنیای عجیبی بود لهجه و اوازهای هندی رقصها و مشت زدنها چهره های شیرین ... شخصیتی بود که به اسم شانکار می شناختم عاشق اون بودم یه دفه چشم باز کردم دوره نوجوونی گذشت ودیگه از شانکار خبری نبود حس و حالش نبود فیلمها و بازیگران تغییر کردن یه جور دیگه شدن فضایی شدن بنظر بد شدن یا توقع من بالا رفته بود هر چی بود باعث افسردگی و دلزدگی از کار دنیا شد مثل هر چیز دیگه باور کنید برای یه مغز و ذهن خالی وازاد از همه چیز توی سنین پایین همه چیز رنگ وبوی دیگه داره فوتبال دهه نود بخصوص جام جهانی 90 و 94 فیلمهای هندی سریالای ایرانی و فیلمها چیز دیگه ای بودن عشق به سریالی مثل جنگجویان کوهستان که از ایران وعراق دیدم جاشو به نفرت از این سریال الان داده عجیبه نه ...